طرح تحریم اقتصادی ترامپ که بهصورت عمده، صادرات نفت، بانکها و روابط تجاری ایران را هدف گرفته است همراه جنگروانی گسترده اعلام شد. پرسش از انجام موفق این طرح آنهم در شرایط کنونی بینالمللی و یا شکست آن، بخشی از برداشتهای تحلیلگران سیاسی و اقتصادی است که در آینده به آن پرداخته میشود. در این نوشته به اختصار واکنش دولتها و به اهم برداشتهای تحلیلگران و سیاستمداران توجه میشود.
۱ ـ هیچ دولت و کشوری حرکت ترامپ، رئیسجمهور آمریکا در اعلام تحریم اقتصادی علیه جمهوی اسلامی ایران تأیید نکرده است. بسیاری از دولتها ضمن محکوم کردن این اقدام خواهان لغو آن شدهاند و اجرای چنین طرحی را خلاف قوانین بینالمللی، بهخصوص «تجارت آزاد» دانستهاند. در سراسر جهان فقط «نتانیاهو» نخستوزیر رژیم صهیونیستی نه تنها از فرمان تحریم ترامپ حمایت کرد، حتی در یک سخنرانی کوتاه انجام چنین اقدامی را نشانه شجاعت ترامپ نامید و به رئیس جمهور آمریکا تبریک گفت.
اتحادیه اروپا، بهخصوص سران کشورهای تعیین کننده آن از انگلیس، فرانسه، آلمان، اسپانیا، ایتالیا و… با اعلام رسمی اقدام ترامپ را خلاف قواعد بینالمللی در سازمان ملل و سازمان تجارت آزاد دانستهاند. اتحادیه اروپا اعلام کرده است، به زودی با تنظیم طرحهای اجرایی، راهکارهای عبور از این دستور و دور زدن تحریمها را اجرایی خواهد کرد. چین، روسیه، ترکیه، ژاپن نیز فرمان تحریم ترامپ را خلاف مصوبات سازمان ملل و تعهدات بینالمللی دانستهاند.
در وسعت نظر رد و محکومیت اقدام ترامپ دو نکته حائز اهمیت است، اول، اجرای طرح تحریم ترامپ، بههیچوجه مشروعیت قانونی ندارد و خلاف اصول روشن روابط بینالمللی است. دوم، شرکتهای بزرگ و کمپانیهای گوناگون خصوصی که در چرخه تجارت بینالمللی تعریف میشوند و مرکزیت اصلیترین و عمدهترین بازار تجاری آنها آمریکا است، از تهدیدهای ترامپ پس از اعلام طرح تحریم وحشتزدهاند. حتی خلاف نظر دولتهای خود، مجبور به اجرای دستورات ترامپ شدهاند! این دو برداشت، یکی خلاف قوانین بینالملل بود و دومی تحمیل و اجبار اجرای دستورات کاخ سفید برای کمپانیهای بزرگ تجاری و فنی علیرغم نظر دولتهای آنها، بهخصوص در اروپا، ژاپن، چین، کرهجنوبی و… زنگ خطر بزرگی را در فضای بینالمللی به صدا درآورد، زیرا اگر این اقدام برآمده از «قلدری» ترامپ، تبدیل به یک روش و قاعده در روابط بینالمللی شود در عمل بحران بسیار بزرگی را بر همه کشورها در جهان تحمیل خواهد کرد. این برداشت نشان میدهد که امتداد تحریم و تشدید آن علیه ایران از سوی ترامپ بسیاری از توازنو قواعد تجاری و روابط بینالمللی را بههم خواهد ریخت و بحرانی فراتر از روابط آمریکا و ایران را دامنخواهد زد. در زمان «اوباما» نیز از سوی او طرح تحریم علیه ایران اجرایی شد. در آن زمان «اوباما» اغلب کشورهای اروپایی را با خود همراه کرد و توانست در شورای امنیت سازمان ملل، ایران را «بایکوت» سیاسی کند. اما امروز، ترامپ تنها است و همه دولتها که مخالف خارج شدن او از معاهده بینالمللی برجاماند، در مقابل رئیس جمهور آمریکا برای اجرای طرح تحریم یکجانبه او علیه جمهوری اسلامی ایستادهاند و اغلب دولتها این برداشت را دارندکه اگر ترامپ در انجام طرح تحریم خود علیه ایران موفق شود در عمل بهجای چندجانبهگرایی، یکجانبهگرایی آن هم با فرماندهی آمریکا را در صحنه بینالمللی تثبیت خواهد کرد. تمکین به این نظر ترامپ،جهان را بهسوی جنگی جدید که بسیار خطرناک است و پایان آن معلوم نیست، سوق خواهد داد.
۲ـ برداشت دوم که بیشتر به انگیزههای اجرای تحریم ترامپ علیه ایران میپردازد نگاه به جایگاه جمهوری اسلامی ایران بخصوص در خاورمیانه و علیالخصوص نسبت به بحرانها در منطقه دارد. اغلب نظرپردازان در این بخش، انگیزه رویکرد تحریم از سوی ترامپ را دو محور میدانند. اول، عقب ماندن از کنشها و واکنشها در خاورمیانه بخصوص در بحران سوریه، یمن و تا حدودی در عراق و حوزه خلیج فارس، آن هم با درنظر گرفتن ورود پُرقدرت روسیه به این منطقه و استقرار آن از خلیج فارس تا کناره دریای مدیترانه. محور دوم، تثبیت هژمونی اسرائیل بر خاورمیانه است. برداشت اغلب تحلیلگران سیاسی در غرب این است که فشارهای تحریم ترامپ علیه ایران همانگونه که چندین بار رئیس جمهور آمریکا گفته است، حذف قدرت موشکی و نظامی ایران در تهدید اسرائیل است. نتانیاهو از طرح تحریم علیه ایران استقبال میکند زیرا معتقد است مقابله سیاسی ـ اقتصادی ترامپ با ایران موجب فروپاشی اقتصاد جمهوری اسلامی و شورشهای اجتماعی در داخل ایران خواهد شد. از سوی دیگر مدام تبلیغ میکند که اسرائیل دوست دولتهای عربی بخصوص در خلیج فارس است در حالی که سیاست جمهوری اسلامی ایران براندازی دولتهای عربی است. نتانیاهو طرح تحریم ترامپ را مسیر مطلوب برای برهم زدن توازن قدرت در خاورمیانه میداند که در صورت موفقیت آن فلسطینان مجبور به تمکین در برابر اسرائیل خواهند شد.
برداشت دیگر در محافل سیاسی و بخصوص اقتصادی غرب این است که، اجرای طرح تحریمهای ترامپ اگر چه شرایط عمومی جمهوری اسلامی را دچار مشکلات خواهد کرد اما در نهایت «ایذایی» است و قادر نخواهد شد تا جمهوری اسلامی ایران را به شکست بکشاند یا آن گونه که میخواهد، موجب شورشهای اجتماعی مردم ایران شود. اجرای این طرح بیشتر از آنکه به دولت در ایران فشار وارد کند، مردم ایران را دچار مشکلات عدیده خواهد کرد. مردم ایران با اجرای طرح تحریم، ضدیت افزونتر نسبت به دولت آمریکا پیدا خواهند کرد.
ترامپ هنوز نمیداند که با انقلاب و مردمی که چهلسال برای استقرار جمهوری اسلامی خون دادهاند، زبان تهدید، تحریم و زور کارآیی ندارد. از سوی دیگر طرح تحریم زمانپذیر است و این زمانپذیری دو نتیجه را به بار میآورد. دولتها در جامعه ملل مرحله به مرحله با سیاستهای ترامپ نه تنها همکاری نخواهند کرد که فاصله خواهند گرفت. نتیجه دوم، به شرایط داخلی ترامپ در داخل آمریکا بر میگردد؛ اعتراضهای عمومی مردم آمریکا اجازه نخواهند داد تا ترامپ از مسیر تحریم اقتصادی به مرحله جنگ (نظامی) برسد. برخی از تحلیلگران سیاسی در اروپا و آمریکا معتقدند، نتانیاهو به دنبال سوق دادن ترامپ به جنگی نیابتی در خاورمیانه است. آنچه که نتیجه انتخابات کنگره در آمریکا به عیان نشان میدهد، شکاف گسترده اجتماعی و سیاسی در داخل آمریکا ناشی از سیاستهای ترامپ است؛ ترامپ بعد از نتیجه انتخابات دچار مخمصههای متعدد شده است.
نویسنده : ابوالقاسم قاسم زاده