بهانهی انجام این گفتوگو مروری است بر فیلمهای امسال لیلا حاتمی که در کنار هم، ارتقای قابلتوجهی را در کارنامهی بازیگری او نشان میدهند. جدایی نادر از سیمین، سعادتآباد و چیزهایی هست که نمیدانی سه بازی درجهیک از بازیگری را بهنمایش میگذارند که حالا دیگر به مرز پختگی رسیده و میتواند ممتازترین بازیگر زن حال حاضر سینمای ایران محسوب شود.
به همین دلیل در طول صحبت، از تمرکز بر یک فیلم مشخص پرهیز کردیم و بیشتر دربارهی این حرف زدیم که او چطور از بازیهایش در دههی 70 به کارنامهی پربار امسالش رسیده و این موفقیت نتیجهی کدام تلقی از بازیگری و نیز کدام سبک زندگی است.
خانم حاتمی در بازخوانی مصاحبهاش بهشدت امانتداری بهخرج داد و ترجیح داد جز یکی - دو مورد حذف، چیزی به جوابهایش اضافه نکند و هرچه در زمان مصاحبه گفته به همان شکل باقی بماند و حتی اگر اسم فیلمی یادش نیامده، جایش خالی بماند!
یادم میآید اولینبار که شما را دیدم، روزی بود
که خدابیامرز، مهرزاد مینویی داشت آب و آتش را مونتاژ میکرد؛ شما وارد
اتاق مونتاژ شدید، نگاهی به صفحهی نمایش موویلا انداختید و گفتید: «وای!
من چرا فکر کردم با این قیافه باید بازیگر بشم؟!»
لیلا حاتمی:
این اتفاق زیاد برایم میافتد! گاهی هم پیش میآید وقتی درحال دیدن فیلم
هستم، با تعجب از خودم میپرسم اینها چرا من را انتخاب کردهاند؟!
واقعاً؟! من میخواستم از نقل این خاطره به این نتیجه برسم که آن واکنشها مال دورهی ابتدای بازیگریتان بوده و دیگر تمام شده!
حاتمی: نه، تمام نشده! هنوز هم این حس را دارم.
چرا؟ در تواناییهایتان بهعنوان بازیگر شک میکنید؟
حاتمی: نه، درمورد قیافهام شک میکنم.
یعنی چی؟ مگر قیافهتان چه اشکالی دارد؟
حاتمی: نمیدانم...[میخندد]
به
آن سالها اشاره کردم که بگویم فکر میکنم بعد از یک دوره کارهای موفق
اولیهتان در آن ایام مثل لیلا و شیدا و چندتا فیلم دیگر، حالا انگار
دوباره دارید دورهی موفق دیگری را میگذرانید؛ با چند نقش کامل و خوب و
اجرای بینقصتان. البته این دورههای موفق به شانس بازیگر در
فیلمنامههایی که به او پیشنهاد میشود هم بستگی دارد ولی به نظرم کیفیت
کار خودتان هم جلوهی جدیدی پیدا کرده. چهار - پنج سال قبل، یک دورهی خلأ
داشتید و فیلمهایتان چندان موفق نبودند. نظر خودتان هم همین است؟
حاتمی:
شاید خودم تصور درستی از موقعیتم نداشته باشم؛ ولی من چه در آن دورهی اول
کارم، چه در آن دورهای که بهنظر شما خلأ ایجاد شده بود، با یک ریتم کار
میکردم. برای من فرقی نداشت.
اما چون در ابتدای کارم، تماشاگر تازه مرا شناخته بود، نقشها متفاوت بهنظر میآمد و دیده میشد، اما در ادامه وقتی بیشتر شناخته شدم، طبیعی است که تماشاگر دوست دارد از بازیگری که زیاد دیده، چیزهای جدیدی ببیند، قابلیتهای متنوعتری در او ببیند، شاید به همین دلیل یکدفعه آن احساس خلأ به وجود میآید.
من
در سالهای اخیر، هر سال سه یا چهار فیلم بازی کردهام که البته همهی آنها
از روی تمایل نبوده و گاهی به دلیل همکاری با آن فیلم، نقشهای کوتاهی هم
بازی کردهام، مثل فیلم آقای مهرجویی. بههرحال من بهجز چهار سالی که بعد
از فیلم حکم هیچ کاری نکردم، ریتم کاریام از همان شروع تا الان یکسان
بوده.
آن وقفهی چهار ساله بهخاطر بچهها بود؟
حاتمی:
نه، اتفاقاً بعد از بچهها پرکارتر شدم! آن وقفه، ناشی از ریتم طبیعی
زندگیام بود و البته این وقفهها به شانس هم مربوط میشود که چه
فیلمنامهای به دستم میرسیده. آدم بعد از چند سال کارنکردن کمی
آسانگیرتر میشود، من هم سعی کردم بعد از آن وقفه حتماً یک کاری انجام
دهم.
فکر کنم در همان ایام بود که در یک مصاحبهگفته بودید
به این نتیجه رسیدهاید که زندگیکردن مثل آدمهای معمولی نتیجهی بهتری
دارد! گفته بودید ترجیح میدهید زندگی خانوادگی متعارفی داشته باشید و
امنیت این نوع زندگی را فدای شغلتان نکنید. آن حرفتان برایم جالب بود چون
واقعاً شما از معدود ستارههای زن سینمای ایران هستید که زندگی خانوادگی
معمولی دارید و در کارتان هم بسیار موفقاید. بیشتر همکارانتان یا ازدواج
نکردهاند، یا بچه ندارند...
حاتمی: هنوز هم همینجور فکر میکنم. البته گاهی شرایط جوری است که نمیشود اینشکلی زندگی کرد.
و
جالب است که بیشتر هنرمندان مشهور تاریخ زندگیعجیبوغریبی داشتهاند و در
آشفتگی و شوریدگی به جایی رسیدهاند. شاید به همین دلیل در جامعهی
هنریما هم این تلقی رایج شده؛ مثلاً اینکه آدم هنرمند بچهدار نشود تا
بتواند تمرکز کافی روی کارش داشته باشد و...
حاتمی: شاید، ولی
من به همین شکل عادی و متعارف زندگی میکنم. به این نوع زندگی احتیاج دارم
تا در این امنیت بتوانم کار هم بکنم. نمیدانم، شاید اگر من هم اینگونه
زندگی نکنم، بتوانم خلاقیت بیشتری بروز دهم. اما این فرض منتفی است چون
اصلاً جور دیگر بلد نیستم زندگی کنم؛ به این زندگی متعادل احتیاج دارم.
ادامه ی این گفت و گوی خواندنی و مفصل را می توانید در جدیدترین شماره ی مجله 24 بخوانید.
اون موقع خیلی بچه بودم
آياعلي حاتمي، سعدي سيناي ايران،دوباره تكرارمي شود؟
قطعا آن ها این موضوع رو فهمیدند که شما رو انتخاب کردند.
با آرزوی موفقیت ها و بازی های بیشتر
باشخصیت ، متین ، نجیب ، خانواده دارو خانواده دوست با همسری که واقعا بهم میان و الگو هستند
انشاله همیشه موفق و پایدارباشند
امیدوارم هر روز هم تو زندگی شخصی و هم بازیگریش موفق تر از روز قبلش باشه..
البته تو دوره خودشون
فيلم بي پولي يكي از شاهكاراي ايشونه