مهدی فرجی تهیه کننده سریال «نون. خ» که سالها مدیر شبکههای یک و دو تلویزیون بوده در مصاحبهای طولانی با مشرق نیوز خاطرات خود از پخش سریالهای مختلف را یادآوری کرده است.
او درباره مخالفت وزارت اطلاعات با پخش سریال «راستش را بگو» که موضوعی امنیتی داشت و در سال ۹۱ پخش شد، گفته است: «راجع به این سریال خاطرات جالبی دارم. دوستانی هم در وزارت اطلاعات مخالف پخش این سریال بودند. گویا سریال را دیده بودند و در جریان بودند، مخالف میکردند و میگفتند چهره مقام مسئول امنیتی را بد نشان دادهاید. مدتی به همین دلیل سریال پخش نشد و مشکل داشت تا اینکه مذاکراتی انجام دادیم و در نهایت آقای حسامالدین آشنا که امروز مشاور فرهنگی رئیس جمهور هستند در آن زمان به عنوان نماینده وزارت اطلاعات تشریف میآوردند دفتر بنده، مینشستند و این سریال را باهم کامل تماشا کردیم. ایشان تقریباً هفت الی هشت جلسهای تشریف آوردند و در هر جلسه دو الی سه قسمت را میدیدیم. اگر مسئلهای وجود داشت و ایشان به ذهنشان میرسید، توصیه میکرد. مثلاً میگفت فلان قسمت و فلان قسمت اگر حذف بشود، بهتر است. اگر جایی از سریال اشکالی وجود داشت، خیلی با نگاه باز عبور میکرد و میگفت نه تنها اشکالی وجود ندارد، بلکه خیلی فلان صحنه برای وزارت اطلاعات حُسن است. بنابراین با حضور ایشان و کمکی که ایشان به نمایندگی از وزارت اطلاعات انجام داد باعث شد که این سریال به پخش برسد.»
این مدیر سابق تلویزیون در پاسخ به این سوال که آیا حسامالدین آشنا در کار دیگری هم به عنوان ناظر حضور داشت یا نه، توضیح داده: «مجموعه مستندی آقای [حسین] دهباشی درباره وابستگاه پهلوی ساخته بود که ایشان به عنوان مشاور در کنار مجموعه حضور داشتند. در این مجموعه مستند آقای دهباشی با حدود بیش از ۵۷ نفر از وابستگان پهلوی گفتوگو کرده و دلایل سقوط پهلویها را بررسی و ارزیابی کرده بودند. وقتی میخواست که این مجموعه آماده بشود، آقای دکتر دارابی، مشاورینی برای این کار منصوب کردند که جناب آقای دکتر آشنا یکی از آنان بود.»
او در بخش دیگری از این مصاحبه به حاشیههای مربوط به سریال «تا ثریا» اشاره کرده که باعث ناراحتی نمایندگان مجلس هم شده بود: «در یکی از صحنههای سریال آقای همایون ارشادی پایش را روی چادر خانم حاجیان (آزیتا) گذاشت و خانم حاجیان چادرش را کشید و منجر به قتل شخصیت همایون ارشادی شد که مقالهای هم منتشر شد که چادر آلت قتاله شد. من در آن زمان در توضیحی که به آقای مهندس ضرغامی ارائه کردم در پاسخ به سوال ایشان «که ماجرا چه بود؟» گفتم که کاراکتری که خانم حاجیان بازی میکند در زندگی با این آقا، چون ازدواج پنهانی داشتند، خیلی کوتاه آمد تا جاییکه مرد پا را روی چادر گذاشت به معنای «پا گذاشتن روی عفاف و عفتش». در واقع پا را روی چادر گذاشتن در سریال به عنوان مظهر عفاف و نجابت، بود و این زن دیگر نتوانست کوتاه بیاید و این چادر را کشید و این اتفاق افتاد. من عرض کردم که این اتفاق نقطه مثبت قصه است نه نکته منفی. برخی دوستانمان نماینده مجلس بودند با من تماس گرفتند و وقتی این توضیح را دادم قانع شدند و گفتند اشکالی هم نداشت.»
او همچنین درباره گزارش ها در مورد فروش تصاویر آرشیوی تلویزیون به شبکههای ماهوارهای هم توضیحاتی داده و مدیران دورههای مختلف را تبرئه کرده است: «اطلاعات اصحاب رسانه در مورد آرشیو و سرقت آرشیو، اطلاع کاملی نیست. اولاً که بسیاری از این تصاویری که من و تو دارد پخش میکند، اینها در آرشیو تلویزیون ملی انگلیس هست. یکی از کارهایی که از قدیم بیبیسی انجام میداد این است که آرشیوهای سلطنتی را از همه جای دنیا خریداری میکند. بهترین تصاویر تمامی سفرهای شاه و رضاشاه به خارج از کشور تصاویرش در آرشیو غنی بیبیسی موجود بوده و از اغلب از این منابع استفاده کردهاند. مثلاً سفرهای شاه به سوئیس را و تفریح و گاهی سفرهای سیاسی، اغلب تصاویر این سفرها در آرشیو بیبیسی وجود دارد. بسیاری از این تصاویر توسط خود انها تصویر برداری شده.»
فرجی در پاسخ به این سوال که شوی رنگارنگ با کیفیت خوب چطور در اختیار شبکههای فارسی زبان قرار گرفته، گفته: «من منکر این موارد نیستم. البته خیلی از این تصاویر در سالهای اول انقلاب از تلویزیون خارج شد.»
او در ادامه به دسترسی به تصاویر آرشیوی تلویزیون اشاره کرده و گفته است: «بالاخره در تلویزیون نیروی انسانی دارد مدیریت میکند، برخی مواقع برخی نهادها میخواستند برنامه بسازنند، رسماً برای مدیران سیما نامه نوشتند و تلویزیون آرشیوش را برای دسترسی این دوستان در اختیار قرار داده است. من اسم مستندسازان را نخواهم برد که خدای نکرده شبهه ایجاد نشود. بسیاری از این دوستان میآمدند برای مستندهای سیاسی که میخواستند بسازنند به آرشیو مراجعه میکردند و میرفتند به آرشیو دسترسی پیدا میکردند برای اینکه مستندشان را بسازنند. اینکه وقتی به این تصاویر دسترسی پیدا شده چه اتفاقی برایشان افتاده و کجا رفته و احیاناً چه کسی در اختیار بیبیسی و من و تو قرار داده من فکر میکنم یک چیز سازمان دهی شده و خیانت از جانب مدیران قطعاً نیست، هرگز، هرگز.»
مهدی فرجی تهیه کننده سریال «نون. خ» که سالها مدیر شبکههای یک و دو تلویزیون بوده در مصاحبهای طولانی با مشرق نیوز خاطرات خود از پخش سریالهای مختلف را یادآوری کرده است.
او درباره مخالفت وزارت اطلاعات با پخش سریال «راستش را بگو» که موضوعی امنیتی داشت و در سال ۹۱ پخش شد، گفته است: «راجع به این سریال خاطرات جالبی دارم. دوستانی هم در وزارت اطلاعات مخالف پخش این سریال بودند. گویا سریال را دیده بودند و در جریان بودند، مخالف میکردند و میگفتند چهره مقام مسئول امنیتی را بد نشان دادهاید. مدتی به همین دلیل سریال پخش نشد و مشکل داشت تا اینکه مذاکراتی انجام دادیم و در نهایت آقای حسامالدین آشنا که امروز مشاور فرهنگی رئیس جمهور هستند در آن زمان به عنوان نماینده وزارت اطلاعات تشریف میآوردند دفتر بنده، مینشستند و این سریال را باهم کامل تماشا کردیم. ایشان تقریباً هفت الی هشت جلسهای تشریف آوردند و در هر جلسه دو الی سه قسمت را میدیدیم. اگر مسئلهای وجود داشت و ایشان به ذهنشان میرسید، توصیه میکرد. مثلاً میگفت فلان قسمت و فلان قسمت اگر حذف بشود، بهتر است. اگر جایی از سریال اشکالی وجود داشت، خیلی با نگاه باز عبور میکرد و میگفت نه تنها اشکالی وجود ندارد، بلکه خیلی فلان صحنه برای وزارت اطلاعات حُسن است. بنابراین با حضور ایشان و کمکی که ایشان به نمایندگی از وزارت اطلاعات انجام داد باعث شد که این سریال به پخش برسد.»
این مدیر سابق تلویزیون در پاسخ به این سوال که آیا حسامالدین آشنا در کار دیگری هم به عنوان ناظر حضور داشت یا نه، توضیح داده: «مجموعه مستندی آقای [حسین] دهباشی درباره وابستگاه پهلوی ساخته بود که ایشان به عنوان مشاور در کنار مجموعه حضور داشتند. در این مجموعه مستند آقای دهباشی با حدود بیش از ۵۷ نفر از وابستگان پهلوی گفتوگو کرده و دلایل سقوط پهلویها را بررسی و ارزیابی کرده بودند. وقتی میخواست که این مجموعه آماده بشود، آقای دکتر دارابی، مشاورینی برای این کار منصوب کردند که جناب آقای دکتر آشنا یکی از آنان بود.»
او در بخش دیگری از این مصاحبه به حاشیههای مربوط به سریال «تا ثریا» اشاره کرده که باعث ناراحتی نمایندگان مجلس هم شده بود: «در یکی از صحنههای سریال آقای همایون ارشادی پایش را روی چادر خانم حاجیان (آزیتا) گذاشت و خانم حاجیان چادرش را کشید و منجر به قتل شخصیت همایون ارشادی شد که مقالهای هم منتشر شد که چادر آلت قتاله شد. من در آن زمان در توضیحی که به آقای مهندس ضرغامی ارائه کردم در پاسخ به سوال ایشان «که ماجرا چه بود؟» گفتم که کاراکتری که خانم حاجیان بازی میکند در زندگی با این آقا، چون ازدواج پنهانی داشتند، خیلی کوتاه آمد تا جاییکه مرد پا را روی چادر گذاشت به معنای «پا گذاشتن روی عفاف و عفتش». در واقع پا را روی چادر گذاشتن در سریال به عنوان مظهر عفاف و نجابت، بود و این زن دیگر نتوانست کوتاه بیاید و این چادر را کشید و این اتفاق افتاد. من عرض کردم که این اتفاق نقطه مثبت قصه است نه نکته منفی. برخی دوستانمان نماینده مجلس بودند با من تماس گرفتند و وقتی این توضیح را دادم قانع شدند و گفتند اشکالی هم نداشت.»
او همچنین درباره گزارش ها در مورد فروش تصاویر آرشیوی تلویزیون به شبکههای ماهوارهای هم توضیحاتی داده و مدیران دورههای مختلف را تبرئه کرده است: «اطلاعات اصحاب رسانه در مورد آرشیو و سرقت آرشیو، اطلاع کاملی نیست. اولاً که بسیاری از این تصاویری که من و تو دارد پخش میکند، اینها در آرشیو تلویزیون ملی انگلیس هست. یکی از کارهایی که از قدیم بیبیسی انجام میداد این است که آرشیوهای سلطنتی را از همه جای دنیا خریداری میکند. بهترین تصاویر تمامی سفرهای شاه و رضاشاه به خارج از کشور تصاویرش در آرشیو غنی بیبیسی موجود بوده و از اغلب از این منابع استفاده کردهاند. مثلاً سفرهای شاه به سوئیس را و تفریح و گاهی سفرهای سیاسی، اغلب تصاویر این سفرها در آرشیو بیبیسی وجود دارد. بسیاری از این تصاویر توسط خود انها تصویر برداری شده.»
فرجی در پاسخ به این سوال که شوی رنگارنگ با کیفیت خوب چطور در اختیار شبکههای فارسی زبان قرار گرفته، گفته: «من منکر این موارد نیستم. البته خیلی از این تصاویر در سالهای اول انقلاب از تلویزیون خارج شد.»
او در ادامه به دسترسی به تصاویر آرشیوی تلویزیون اشاره کرده و گفته است: «بالاخره در تلویزیون نیروی انسانی دارد مدیریت میکند، برخی مواقع برخی نهادها میخواستند برنامه بسازنند، رسماً برای مدیران سیما نامه نوشتند و تلویزیون آرشیوش را برای دسترسی این دوستان در اختیار قرار داده است. من اسم مستندسازان را نخواهم برد که خدای نکرده شبهه ایجاد نشود. بسیاری از این دوستان میآمدند برای مستندهای سیاسی که میخواستند بسازنند به آرشیو مراجعه میکردند و میرفتند به آرشیو دسترسی پیدا میکردند برای اینکه مستندشان را بسازنند. اینکه وقتی به این تصاویر دسترسی پیدا شده چه اتفاقی برایشان افتاده و کجا رفته و احیاناً چه کسی در اختیار بیبیسی و من و تو قرار داده من فکر میکنم یک چیز سازمان دهی شده و خیانت از جانب مدیران قطعاً نیست، هرگز، هرگز.»