تقریبا همه ما جای یک زخم قدیمی را روی بازویمان داریم. شاید زمانی که این زخم گرد روی بازوی ما جا خوش کرد را به یاد نیاوریم، اما میدانیم که چرا والدینی که حاضر نیستند یک تار مو از فرزندانشان کم شود، این زخم را به جان فرزندانشان میخرند. واکسیناسیون، دلیلی است که با دردی کوچک، از دردهای بزرگتری که برخی بیماریها به جان انسان میاندازند، رها شوید.
در قرنهای گذشته، سه بیماری بیش از همه جان انسانها را میگرفت؛ طاعون، مالاریا و آبله. با این حال مالاریا با استفاده از کینین، داروهای ضدمالاریا و البته توسعه استفاده از حشرهکشها که در حذف پشههای آنوفل ناقل این بیماری موثر بودند، کنترل شد و اطلاع از اینکه ککهای بدن موش میتوانند عامل طاعون شوند، باعث شد که این بیماری هم با اقدامات بهداشتی رفع شود.
اما در مورد آبله، این کشف تصادفی ادوارد جنر بود که باعث شد راهکاری به اسم «واکسیناسیون» یا «پیشگیری با ایمنسازی» جلوی مرگ انسانهای بیشتری بر اثر این بیماری را بگیرد. داستان کشف او را بسیاری شنیدهاند. جنر در 19 سالگی از شیردوشی شنیده بود که به دلیل ابتلا به آبله گاوی، دچار آبله نخواهد شد.
این گفته بعدها، وقتی جنر پزشک شده بود به یادش آمد. تحقیقات او نشان داد شیردوشهایی که آبله گاوی گرفتهاند، هرگز دچار آبله نمیشوند. او همچنین فهمید که از دو نوع آبله گاوی فقط یکی منجر به مصونسازی میشود و البته این اثر مصونسازی تنها با انتقال در مرحله خاصی از بیماری کارا است.
او در نهایت مقداری از مایع تاولهای دست شیرفروشی را که به آبله گاوی مبتلا بود، به پسرکی تلقیح کرد و همان طور که انتظار داشت پسرک به آبله مبتلا نشد. وی در آن زمان برای روشی که کشف کرده بود، از عبارت «واریوله واکسینه» یا «مایهکوبی» استفاده کرد؛ اصطلاحی که تا همین چند دهه پیش هم در ایران مرسوم بود. جالب است بدانید که معنی لغوی عبارت «واریوله واکسینه» در لاتین، «تاولهای ریز گاو» است.
اما حالا واکسیناسیون، به اقدام مشابه پیشگیرانه با روش مصونسازی درباره بیماریهایی غیر از آبله هم اطلاق میشود. لویی پاستور مشهور، طیف بیماریهای مشمول این شیوه را درباره وبای مرغی و هاری گسترش داد و اکنون واکسیناسیون علاوه بر اینها، از بیماریهای دیفتری، کزاز، سیاه سرفه - که این سه مورد در یک واکسن به نام «سهگانه» همزمان انجام میشوند - فلج اطفال، سل، MMR (سرخک، اوریون و سرخجه)، هپاتیت بی، مننژیت مننگوکوکی، آنفلوآنزا، تب زرد، تیفوس و هاری نیز پیشگیری میکند.
در این میان واکسنهایی مثل HPV یا زگیل تناسلی هم – که بحثهای مربوط به آن سال گذشته خبرساز شد – وجود دارند که درباره بخشی از عاملهای این بیماری مصونیت ایجاد میکنند. گاه خبرهایی هم درباره کشف واکسن بیماریای مثل ایدز شنیده میشود که البته بیشتر در مورد جلوگیری از فعال شدن ویروس HIV در ناقلان آن کاربرد دارد و هنوز از دچار شدن به این ویروس جلوگیری نکردهاند.
از آبلهکوبی تا ریشهکنی فلج اطفال
در تاریخ ایران میخوانیم که واکسیناسیون اول بار در سال 1264 هجری قمری به دستور امیرکبیر در دوره ناصرالدین شاه قاجار انجام شد. از آنجا که اولین واکسن، بنا بر اول بودن در کشف، آبله بود، این کار به «آبلهکوبی» یا همان «مایهکوبی» معروف شد. در همان زمان، برخی سنتگرایان و نیز خرافاتپردازان، شایعه کردند که واکسیناسیون منجر به ورود جن به بدن مردم میشود. نتیجه این شد که بسیاری مردم حاضر به انجام واکسیناسیون نشدند.
حتی علیرغم اختصاص جریمه 5 تومانی – که در آن زمان پول زیادی بود – هم خیلی از مردم حاضر به مایهکوبی نبودند. اشکهای امیرکبیر از شنیدن این اخبار و افسوس خوردن بر جهل مردم، از قصههای پراندوه تاریخ است. با این حال، اکنون بیش از 175 سال بعد از آن روزها، در ایران نه تنها برخی از واکسنها از بدو نوزادی به کودکان تزریق میشود که برخی بیماریها مثل فلجاطفال در ایران به وسیله واکسیناسیون ریشهکن شده و برخی دیگر مثل هپاتیت بی به شدت کاهش یافتهاند.
ضدواکسیناسیونهای عصر جدید!
شاید واکنش ایرانیهای عصر قاجار در تقابل با واکسیناسیون را با توجه به بیسوادی خیل کثیری از مردمان آن زمان و اسارت آنها در چنگال جهل و خرافه، با توجه به زمانهشان طبیعی بدانید، اما شاید باور نکنید که حالا، دو سده بعد از آن روزگار، جریانهایی در حال حیات و حتی گسترش در جهان هستند که «نه به واکسیناسیون» را تشویق میکنند.
شاید فکر کنید که این ماجرا تنها مربوط به مناطق کمتر توسعهیافته جهان است، اما اشتباه میکنید! در سالهای اخیر، در قلب اروپا و حتی آمریکای شمالی نیز جنبشهایی علیه واکسیناسیون در حال فعالیت هستند. بر اساس پژوهشی در سال 2018 که در انگلستان با پرسشگری از 2 هزار نفر انجام شد، 41 درصد از والدین دارای کودکان زیر 18 سال در این کشور، در معرض پیامهای منفی درباره واکسیناسیون در شبکههای اجتماعی بوده و 50 درصد والدین با کودکان زیر 5 سال نیز این نوع تبلیغات را دیدهاند.
جنبش ضدواکسیناسیون کودکان، معتقد است که واکسنها نه تنها به قول برخی از آنها بیاثر که حتی مضر یا کشنده هستند! همان طور که گفته شد، مقابله با واکسن به عنوان یک عنصر مدرن، سابقهای تاریخی دارد، اما شاید بتوان نقطه آغاز موج فعلی این ادعا را به سال 1998، یعنی هنگامی که دکتر اندرو ویکفیلد در یک مقاله پژوهشی ادعا کرد که ارتباطاتی بین واکسن MMR و اوتیسم وجود دارد مرتبط دانست.
سایر این مدعاها بر اساس اطلاعات تایید نشدهای است که واکسیناسیون را عامل گسترش بیماریهایی مثل اگزما، آسم، آرتریت، بیماریهای کلیوی، بیماریهای ژنتیکی، دیابت و سرطانها و نیز مواردی همچون سقط جنین و مرگ ناگهانی کودکان مطرح میکنند. در مطالب مربوط به مبلغان این جنبشها، گاه اخبار دروغ و نادرست و یا وارونهنماییهایی نیز به عنوان واقعیت مطرح میشوند.
البته در این میان هستند کشورهایی که هنوز افراطگرایی دینی، سنتگرایی و تحجر جریانهای سیاسی و اجتماعی آنها دلیل اصلی مقاومت در برابر واکسیناسیون است.
مثلا در حالی که با برنامههای ریشهکنی فلج اطفال در جهان، این بیماری در بسیاری از نقاط دنیا کاملا یا تقریبا کامل ریشهکن شده، عمده موارد فعلی این بیماری در کشورهایی مثل افغانستان، پاکستان، نیجریه، سومالی و سوریه دیده میشود که مردمشان به دلیل فعالیت تندروهای مذهبی و تحتتاثیر آنها، از واکسیناسیون پرهیز میکنند.
البته این مقابله، دیگر تنها دلیل سنتگرایانه ندارد، بلکه تبلیغهای جنبشهای ضدواکسن باعث شده است که مسائلی مثل نقشه برای عقیمسازی و جلوگیری از باروری و در نتیجه کاهش جمعیت در این کشورها از سوی غرب به وسیله واکسیناسیون هم به عنوان دلایل سیاسی مطرح باشد.
رشد نگرانکننده جریانهای ضد واکسیناسیون
به هر ترتیب تبلیغات جنبشهای ضدواکسیناسیون بیتاثیر هم نبوده است. یک نظرسنجی که در اواخر سال 2018 منتشر شد، نشان میدهد که بلغارستان، لتونی و فرانسه بیشترین میزان واکسن گریزان را در میان کشورهای اروپایی دارند. مطابق نتایج این نظرسنجی که در کمیسیون اروپا صورت گرفته است، کمتر از ۷۰ درصد از شهروندان بلغارستان، لتونی و فرانسه باور دارند که واکسینه کردن ضروری و بیخطر است.
در مقابل بیش از ۹۰ درصد مردم پرتغال، دانمارک، اسپانیا و مجارستان استفاده از واکسن را مفید میدانند. بر اساس این گزارش، لهستان بالاترین میزان تنزل اعتماد عمومی به واکسن زدن کودکان را داشته است. در این کشور تعداد کسانی که واکسن زدن را ضروری میدانند، طی سه سال گذشته ۹.۲ درصد کاهش یافت است.
همچنین آمارها حاکی از آن است که به جز واکسن، اعتماد به سایر داروها نیز در بسیاری از کشورهای اروپایی کاهش یافته است. بر اساس آنچه در این پژوهش مطرح شده، در نیمه اول سال 2018، در اروپا ۳۷ مرگ و بیش از ۴۱ هزار مورد عفونت به دلیل عدم تزریق واکسنهای ضروری رخ داده و به بالاترین میزان در یک دهه گذشته رسیده است.
اگر این مسئله را به دلیل جریانهای سنتی با نفوذ در کشورهای در حال توسعه قابل درک بدانیم، اما ماجرای گسترش این تفکر در کشورهای توسعه یافته کمی پیچیده است. شاید اصلیترین دلیل این موضوع، فضای لیبرالی و دموکراسی حاکم در این کشورها با قرار دادن مسائلی مثل ممانعت از تبلیغ جنبشهای ضدواکسیناسیون ذیل بحثهای آزادی بیان باشد؛ موضوعی که باعث میشود تحتتاثیر این جریانها، واکسیناسیون در برخی کشورهای توسعهیافته، بر اساس اعتقادات افراد، اختیاری شود.
گسترش دوباره سرخک یکی از نمودهای اثر جنبش ضد واکسن
نتیجه این مسئله، اخباری است که نشان میدهد مثلا در مورد سرخک، شیوع آن به رغم تلاشهای انجام گرفته علیه آن در طول سالها، در سالهای اخیر افزایش مجدد داشته است.
سازمانهای فعال در حوزه سلامت اقدامات متعددی را برای مقابله با این بیماری عفونی انجام دادهاند و حدود ۱۰ سال قبل این تصور وجود داشت که تلاشهای صورت گرفته در راستای مقابله با بیماری سرخک نتیجهبخش بوده اما به تازگی شمار مبتلایان به این بیماری دوباره افزایش پیدا کرده است. شیوع این بیماری که تنها با واکسیناسیون قابل پیشگیری است در مدت دو سال گذشته افزایش ناگهانی پیدا کرده است.
کودکان بیشترین آسیبپذیری را در برابر این بیماری دارند و اغلب ابتلا به این بیماری واگیردار مرگ آنان را به همراه دارد. افزایش موارد مبتلایان به این بیماری با هشدارهای کارشناسان سلامت همراه بوده که معتقدند وقفههای موجود در روند واکسیناسیون، اثرات منفی به همراه داشته است.
لازم است اقدامات فوری به منظور افزایش پوشش واکسیناسیون انجام شود چون در غیر این صورت باید در انتظار پیامدهای فاجعهباری بود. سازمان جهانی بهداشت (WHO) اعلام کرد: بر اساس اهداف در نظر گرفته شده، شیوع بیماری سرخک در پنج منطقه از جهان از جمله خاورمیانه تا سال ۲۰۲۰ ریشهکن میشود.
با این حال بررسیها نشان میدهد اقداماتی که اخیرا در نقاط مختلف جهان در راستای مقابله با واکسیناسیون در حال انجام است علت افزایش شیوع این بیماری است. باید یادآور شد از آنجا که سرخک یکی از مسریترین بیماریهای عفونی به شمار میرود برای جلوگیری از شیوع آن به میزان ایمنسازی ۹۰ تا ۹۵ درصد یا حتی بالاتر نیاز است. این ماجرا در مورد تبلیغات منفی جنبشهای ضدواکسن بعد از اختلالی که در توزیع واکسن فلج اطفال در جهان رخ داد نیز دیده میشود.
قاتلان پنهان سلامت
پیتر هوتز کارشناس مشهور حوزه واکسن درباره جنبشهای ضدواکسیناسیون گفته است: «جنبش ضدواکسن که اطلاعات غلطی به مردم درباره اثرات واکسنها میدهند، یک مشت قاتل هستند. در اثر اطلاعات غلط این جنبش میزان مرگومیر آمریکاییها بر اثر سه بیماری آنفلوآنزا، سرخک و سرطانهای دهانه رحم افزایش یافته است».
نکته قابل توجه این است که پرهیز از واکسیناسیون در کشورهای توسعهیافته، بر گسترش بیماری در کشورهای کمتر توسعهیافته هم موثر است زیرا در این کشورها به دلایلی همچون فقر و محرومیت و نیز قدرت بیشتر جریانهای سنتی متحجر یا خرافی، به خودی خود توسعه واکسن کمتر بوده است و گسترش بیماریها میتواند با رسیدن به این سرزمینها جمعیت بیشتری را درگیر خود کند.
به هر حال از آنجا که برخی با تکیه بر طب سنتی و البته تکرار ادبیات جنبشهای ضدواکسن در ایران تلاش دارند این ماجرا را در ایران نیز بیش از پیش فعال کنند، به نظر میرسد متولیان حوزه بهداشت به ویژه وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی باید اقدامات فرهنگی، آموزشی و حتی قانونی خود را درباره مقابله با جنبشهای ضدواکسیناسیون جدی بگیرند زیرا در صورت توسعه این تفکر همچون برخی دیگر کشورها، با دیدن آثار آن، میتوان نتیجه گرفت که احتمالا چه آینده نامطلوبی در انتظار سلامت ایرانیان خواهد بود.
روزنامه ابتکار