در طول چهل سالی که از عمر انقلاب اسلامی میگذرد، تفاسیر شخصی از اصول انقلاب و افکار بنیانگذار انقلاب اسلامی گاها باعث ایجاد دستهبندیهایی میان سیاسیون شده است. واژه «انقلابی» بودن و نبودن نیز در سالهای اخیر دستمایه تندروها و افراطیون برای کنار زدن برخی از چهرهای انقلابی و السابقون و کمرنگ کردن حضور آنان در فضای سیاسی کشور شده است.
محمد هاشمی عضو سابق مجمع تشخیص مصلحت نظام درباره سوءاستفاده از واژه «انقلابی» میگوید؛ «هر تفکیکی که باعث دستهبندی مردم شود، بسترسازی برای دشمن میکند که از این بستر برای ایجاد تفرقه میان مردم استفاده کند. که این اتفاق در راستای اهداف امام نیست.»
متن گفتوگوی خبرآنلاین با محمد هاشمی رفسنجانی، عضو سابق مجمع تشخیص مصلحت نظام را در ادامه میخوانید:
****
*آقای هاشمی! چهل سال از عمر انقلاب میگذرد، از نظر شما در این چهل سال چقدر اصول و آرمان های مدنظر امام محقق شده و کجاها انحرافاتی صورت گرفته است؟
ما از بعضی اهداف انقلاب دور شدهایم و یا اهداف انقلاب با موانعی روبرو شده است، اما من اسم این را انحراف نمیگذارم. برداشت من از انقلاب این است که امام خمینی نه یک ایدئولوگ بلکه احیاگر بودند، ایشان ارزشهای اسلامی و منطق تشیع را در جامعه احیا کردند. انقلاب ما یک انقلاب اعتقادی و اخلاق محور و عملگرا در حوزه دین و ارزشهای معنوی بود که امام (ره) این مسائل را احیا کرد، اما حالا ما به دلایلی و با موانعی که پیش آمده از بعد فرهنگی و اخلاقی دچار انحراف شدیم و آنطور که باید بعد اخلاقی و عمل به ارزشهای دینی محقق نشده است. این وضعیت مطابق آرمانها و خواستههای امام و مذهب ما نیست.
در رفع تبعیض هم موفق چندانی نداشتهایم و هنوز شاهد اختلاف طبقاتی در جامعه هستیم و در حوزه سیاسی نیز بحثهای مختلفی وجود دارد که کدام ارزش های سیاسی محقق شده و نشده که بحث مفصلی را میطلبد.
*حضرت امام همیشه بر دو اصل جمهوریت و اسلامیت در کنار هم تاکید داشته اند، اما برخی از تندروها جمهوریت را زیر سئوال میبرند و بیشتر تاکیدشان بر بحث اسلامیت نظام است، آیا این تحریف اندیشههای امام نیست؟ در این دو بعد ما چقدر موفق بودهایم؟
کسانی که جمهوریت نظام را زیر سئوال میبرند، اسلامی هم که میخواهند آن چیزی نیست که امام میخواستند. امام در قانون اساسی جمهوریت و اسلامیت را دو رکن تفکیک ناپذیر انقلاب دانستند. ما انتخابات زیادی را برگزار کردهایم. برخی سعی میکنند انتخابات را زیر سئوال ببرند و بگویند که آنطور که باید عمل نشده است و مردم باید حق انتخاب داشته باشند. البته فیلتری که شورای نگهبان برای کاندیداها گذاشته و تعبیری که این شورا از قانون اساسی دارد نظارت را به نظارت استصوابی تفسیر میکند و هر کسی را که بخواهد رد میکند که این خلاف جمهوریت و نظر امام است. وقتی شخصیتی مانند آقای هاشمی رفسنجانی که عمرش در انقلاب بوده را بگویند صلاحیت ندارد اما فردی مانند احمدینژاد دو بار مورد تایید قرار میگیرد، این دیگر نمیتواند جمهوریت مورد نظر امام باشد.
در مورد اسلامیت هم شاید آنطور که باید و شاید به همه ارزشهای اسلامی عمل نکردهایم. البته عدهای به این انتقاد هم پاسخ دادهاند و گویند که در زمان ائمه معصومین هم نشده است که تمام ارزشهای اسلامی پیاده شود و آن مدینه فاضله موعود محقق نشده و به فرج امام زمان موکول شده است. عدم تحقق آرمانها در بعد اسلامی و ارزشهای اسلامی دلیلش این است که در طول بستر تاریخ هم هیچ وقت نشده است که جوامع اینگونه عمل کنند و خب این هم توجیه و توضیحی از جانب برخی است.
*در سال هایی که از انقلاب گذشته است اندیشههای امام توسط طیفهای مختلف سیاسی با تفاسیر شخصی روبرو شده و حتی شاهد تحریف اندیشههای بنیانگذار انقلاب بودهایم، شما چقدر درباره این افراد احساس نگرانی کردهاید؟
موضوعی که همیشه موجب نگرانی من میشود، این است که در زمان انتخابات یا مواقع خاص چهرهای که از امام از سوی رادیو و تلویزیون و بعضی مطبوعات با تقطیع سخنان و جملات ایشان به تصویر کشیده میشود یک چهره خشن و غیرمنطقی است که رفتار خودشان را در امور سیاسی توجیه کنند.
*درباره آرمانهای مورد نظر امام چهطور؟
موردی که من احساس نگرانی میکنم فاصله طبقاتی است که در جامعه ایجاد شده و این خواست امام نبوده است. ایشان تاکیدشان بر مردم بود و به تعبیر خودشان کوخنشینان را بر کاخنشینان ترجیح میدادند. ما در این بعد و در آن حدی که باید اعتماد مردم را جلب کنیم، موفق نبودیم و این خطر وجود داشته و دارد که مردم از انقلاب جدا شوند. آنچه میتواند برای جمهوری اسلامی خطر داشته باشد جدایی مردم از نظام است. در زمان حیات امام و بعد از زندگیشان نقطه قوت نظام اسلامی حضور مردم و وابستگی به مردم بوده است.
*واژه انقلابی از سوی خیلی از افراد شخصی تعریف و تفسیر میشود و به همین دلیل گاهش شاهدیم افرادی که در دایره انقلاب بودند، سرمایههای نظام بودند را از متن خارج میکنند و آنها را غیرانقلابی مینامند...
هر تفکیکی بین مردم که باعث دستهبندی مردم شود، بسترسازی برای دشمن میکند که از این بستر برای ایجاد تفرقه میان مردم استفاده کند. نه تنها واژهسازی بلکه دیگر واژهسازیها که موجب اختلاف میشود، در راستای اهداف امام نیست. این دستهبندیها زیاد انجام میشود و تجربه نشان داده است که برخی از دستهبندیهایی که در سالهای اخیر انجام شده، نهایتا نظام آسیب دیده است. دشمن براساس سیاست کهنه استراتژیاش این است که تفرقه بیندازد و حکومت کند. این نگاهها بستری را برای دشمن فراهم میکند که از این فضا سوء استفاده کند.