با گذشت بیش از سه ماه از سیل که متاسفانه بخشهایی از مناطق کشور از جمله خوزستان را درگیر کرده بود، با هدف بازدید و انعکاس اوضاع و احوال مردم، عازم این استان شدیم تا بنا بر وظیفه رسانهای، ضمن انعکاس اوضاع و احوال مناطق سیلزده، صدای مردمی باشیم که این روزها در سکوت خبری همچنان گرفتار آثار و تبعات پس از سیل هستند.
آنچه از همان بدو ورود به اهواز و مشاهده وضع رودخانه کارون، توجه هرکسی را بهخود جلب میکرد، سطح بالای آب در رودخانه بود که علیالقاعده برای این فصل از سال غیرطبیعی نشان میداد. علت آن را جویا شدم وقتی به کنار رودخانه رفتم، متوجه ورود حجم زیادی شن و ماسه در اثر سیل به این بخش رودخانه از بالادست رود شدم که منجربه بالاآمدن آب شده بود. این وضعیت هرچند بهنظر میرسد تا پایان پاییز، اوضاع نگرانکنندهای را در بر نداشته باشد، اما عدم لایروبی رودخانه و آغاز بارندگیها در بالادست، امکان بروز سیلاب را افزایش میدهد.
بازدید از مناطق مختلف سیلزده استان از دیگر برنامههایی بود که تلاش کردم برمبنای مدتزمان سفر دوروزهام، بیشتر وقت خود را به آن اختصاص دهم.
با بازدید از مناطق سیلزده، چند مساله اصلی را بیان میکنم که به ذهنم رسید و نیاز به طرح در فضای رسانه دارد:
۱- آنچه در بازسازی مناطق سیلزده خوزستان بهچشم میآید، همت اهالی بومی در بازسازی در کنار نبود امکانات و تجهیزات دولتی است. بهطوریکه در سطح روستاهای آسیبدیده از سیل، عموما این مردم هستند که خودشان آستین همت بالا زدهاند و با مبالغی که از بنیاد مسکن وام گرفتهاند، کار بازسازی را شروع کردهاند.
۲- بخشی از جادههای محلی و منتهی به روستاهای سیلزده از قبیل: جاده حمیدیه، جاده خسرج و... دچار آسیبدیدگیهای جدی شده است که متاسفانه عدم ترمیم و رسیدگی به این جادهها، مانع از انتقال کمکها و حضور مستمر نیروهای مردمی برای کمکرسانی شده است.
۳- برخی روستاهای سیلزده در استان خصوصا در منطقه مگران ۳ که در هر کدامشان قریب به ۸۰ خانوار سکونت دارند، هنوز وامهای اختصاصیافته را برای آغاز بازسازی خانههای خود دریافت نکردهاند و در وضعیت بلاتکلیفی بدی بهسر میبرند. عموم اهالی این روستاها و فیالمثل روستای عشیرهخلف که جزو اولین جاهایی بوده که در هفته دوم فروردینماه زیر آب رفته است، همچنان در کانکسهایی به نسبت جمعیتشان کوچک، مستقر هستند و درحالیکه به گفته مردم به دفعات استاندار خوزستان و فرماندار شوش و دیگر مسئولان دولتی به آنجا رفتهاند و قول رفع مشکلات را دادهاند، اما بهشدت در وضعیت بدی بهسر میبرند.
۴- یکی از پیامدهای بارندگی ابتدای سال که متاسفانه منجر به سیل نیز شد؛ ایجاد ظرفیت بینظیر کشاورزی در سطح استان خوزستان است. بهطوریکه در حاشیه جاده بهوفور زمینهایی را میتوان دید که تا سال گذشته بهدلیل خشکسالی ممنوعیت کشت و کار داشتند و امسال زیرکشت برنج رفتهاند که در کنار آلام مردم، توانسته نویدبخش سالی پرمحصول برای استان باشد.
۵- درکنار افزایش تولیدات کشاورزی، سیل اخیر به بخشی از صنایع و کشاورزی مناطق استان خوزستان، خسارت جدی وارد کرده است و براساس شواهد موجود، تاکنون برنامهای از وزارت صنعت، معدن و تجارت برای پرداخت خسارت به واحدهای تولیدی خسارتدیده از سیل، به استان ابلاغ نشده است. بررسیهای آماری نشان میدهد سیل در حدود ۳۵۰۰ نفر از اهالی مناطق سیلزده استان خوزستان را بیکار کرده و اشتغال مجدد آنها نیازمند ورود جدی مسئولان برای جبران خسارتهاست.
۶- یکی از نکات برجسته نشست و برخاست با اهالی مناطق سیلزده، خصوصا هموطنان عربزبان خوزستان که در روستاهای علاونه، مگران، شیخزهراب، آلبومروح، عشیرهخلف و... قابل مشاهده است، خونگرمی و قناعتی است که دارند، اما متاسفانه مسئولان استانی حتی بعضا در حد حداقلها، نیاز آنها را نیز تامین نکردهاند و این مساله باعث بروز مشکلات عدیدهای در هوای گرم این روزهای خوزستان برای مردم شده است. با توجه به عدم امید به ورود مسئولان اجرایی، پیشنهاد نگارنده ورود جدی گروههای جهادی و فعالان دانشجویی و دانشگاهی جهت جمعآوری کمکهای نقدی و انتقال آن از طریق دستگاههای مسئول همچون کمیته امداد و هلالاحمر به این مناطق است.
منبع: فرهیختگان