arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۴۹۲۰۳۵
تاریخ انتشار: ۲۹ : ۱۹ - ۰۵ مرداد ۱۳۹۸
اسناد ویکی لیکس در «انتخاب»؛ شماره ۱۲ /

تلگراف وزیر خارجه دولت ریگان به سفارتخانه‌های آمریکا در سال ۱۳۶۳ در مورد بحث «جانشینی» امام: معتقدیم یک چهره نوظهور رهبر خواهد شد؛ او فردی مقتدر خواهد بود / تاکتیک های مبارزه و مذاکره وفاداران به نظام را متفرق خواهد کرد / تا زمانیکه متحد اسرائیل باشیم، دیدگاه ایران در مورد واشنگتن تغییر نمی کند / فشار شوروی احتمالا ما را در مقام دشمن شماره یک نگه خواهد داشت / اگر شوروی به این نتیجه برسد که آمریکا آماده اشغال بنادر جنوبی ایران است، آنها آذربایجانِ ایران را اشغال خواهند گرفت

تمامی این رخدادها ظاهرا بسیار غیرمحتمل است. شوروی باید به این پیش بینی برسد که احتمال واکنش نظامی آمریکا و یا دشواری های لجستیکی گسترده ای را پیش رو خواهد داشت. همچنین رهبران شوروی احتمالا به این نتیجه خواهند رسید که همانند تجربه افغانستان با مقاومت مواجه خواهند شد و برای کنترل کشوری به گستردگی ایران، نیاز به منابع بسیار گسترده ای خواهند داشت.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

تلگراف وزیر خارجه دولت ریگان به سفارتخانه‌های آمریکا در سال ۱۳۶۳:

«انتخاب» اسناد ویکی لیکس در رابطه با ایران را که متعلق به سال های ۱۹۷۲ تا ۲۰۰۹ است، را به صورت روزانه و به منظور آگاهی مخاطبان نسبت به تحولات و اتفاقات گذشته، منتشرمی کند.

سرویس تاریخ «انتخاب»: جورج شولتز وزیر خارجه آمریکا در دولت ریگان در سندی به تاریخ شنبه، ۲۵ اسفند ۱۳۶۳ به موضوع جانشینی امام خمینی پرداخته است.

به گزارش سرویس تاریخ «انتخاب»، متن سند مذکور که ویکی لیکس آن را منتشر کرده، به شرح زیر است:

عنوان سند: جانشینی در ایران

شنبه، 8:20 دقیقه، 16 مارس 1985
طبقه بندی:‌ سری

از: وزیر امورخارجه آمریکا

به: سفارت های آمریکا در بحرین،‌مصر، هند،‌اسرائیل،‌کویت،‌لبنان، عمان، پاکستان، قطر، روسیه، عربستان سعودی، سوریه،‌ ترکیه و امارات

«(S کل متن)

تحلیل زیر توسط INR/NESA (اداره اطلاعات و پژوهش وزارت خارجه در حوزه خاورمیانه) در فوریه 1985 تهیه شده و ممکن است بلحاظ پیش زمینه برای دریافت کنندگان جالب باشد.

جانشینی در ایران پیامدهای آن

مسلما نمی توان وقایع و رخدادهای ماه ها و سالهای بعد از مرگ {امام} خمینی را با دقت پیش بینی کرد. اما گروه روحانی که اکنون قدرت را در دست دارد آنقدر ریشه دوانده که سالها می تواند در قدرت بماند. در بهترین حالت دیدگاه های حکومت درباره ما به تدریج نرمتر خواهد شد. اما افزایش ناآرامی و فشار شوروی احتمالا ما را در مقام دشمن شماره یک نگه خواهد داشت. در بلندمدت معتقدیم که یک رهبر مقتدر فردی انتخاب خواهد شد. اگر ....... احتمالا بخش زیادی از دیدگاه های رهبری کنونی را ادامه خواهد داد. این مسئله همکاری آمریکا با او را دشوار خواهد کرد.

سناریوی احتمالی جانشینی: بیشترین احتمال این است که گذار به دوران فوری پسا{امام} خمینی بسیار آرام باشد. روحانیون برای انتقال فوری با هدف حفظ کشور و قدرت آماده اند. کمیته ای از خبرگان برای انتخاب جانشین از قبل انتخاب شده و سالانه نشست هایی دارد. ظاهرا آنها درباره آیه الله منتظری توافق خواهند کرد که ما معتقدیم در وصیتنامه {امام} خمینی هم از او نام برده خواهد شد. حکومت منتظری بدون شک بدون مخالف نخواهد بود. در واقع اولین دولت ایران دولتی ائتلافی خواهد بود زیرا هیچ رهبری نمی تواند جایگزین {امام} خمینی شود.

فوری ترین چالش برای این سناریوی جانشینی، ناشی از جدال قدرت گروه های کنونی در كادر كلان تر خواهد بود. .....

.......

بلندمدت: در حالیکه عناصر غیرروحانی تا آینده ای دور به دشواری وارد قدرت خواهند شد، روحانیون نیز کنترل خود را به هیچ شکلی نهادینه نکرده اند. احتمالا جدال های داخلی در میان گروه های روحانی به دلیل مشکلات اقتصادی و دیگر ضعف های ساختاری افزایش خواهد یافت (مثلا مهاجرت بیشتر به شهرها)

لذا ما معتقدم حکومت روحانیون پس از خمینی بسیار انتقالی خواهد بود. احتمال زیادی وجود دارد که دیر یا زود راه برای یک رهبر فردی قوی باز شود. با این فرض که هیچ مداخله خارجی قدرتمندی در روند طبیعی رخدادها انجام نشود، این مانور انتقال ممکن است طولانی شود. این مسئله فرصت را برای بازیگران بیشتری فراهم خواهد کرد.

البته در نهایت معتقدیم که شانس به نفع پدیدار شدن یک «چهره نوظهور» است. انتظار داریم او به نام اسلام و با ...حراست از نتایج انقلاب عمل کند. در حال حاضر محتمل ترین نهاد برای ایجاد چنین نتیجه ای سپاه پاسداران است....... به همین دلیل در حال حاضر نمی توانیم نام های احتمالی را شناسایی کنیم.

نقش احتمالی شوروی: هرچند شوروی منافعی دارد و می تواند در این موقعیت جایگزینی اعمال فشار کند، اما معتقد نیستیم که آنها بتوانند تاثیری تعیین کننده در روند رخدادها داشته باشند. حزب توده به دلیل دستگیری ها و اعدام ها غیرفعال شده است، هرچند رهبران اصلی آن هنوز در زندان های ایران زنده هستند. هرچند شوروی ممکن است از ایجاد یک حزب جدید حمایت کنند اما چنین سازمان حزبی جدیدی هرگز از محبوبیت گسترده برخوردار نخواهد شد. بصورت مشابه، حامیان شوروی در میان اقلیت ها نیز به دشواری خواهند توانست بر صحنه ملی ایران تاثیر بگذارند.

شوروی می تواند از کنترل خود بر مسیرهای زمینی به سمت ایران، که حدود 20 درصد کل آنها از شوروی می گذرد، برای افزایش فشار استفاده کند. همچنین می تواند از فروش تسلیحات به عنوان اهرم استفاده کند، البته اگر تا آن زمان شوروی رابطه فروش عمده تسلیحاتی با ایران ایجاد کرده باشد. اما فشار در این مسیر خطرناک است و احتمال دارد شوروی فشار گسترده ای در این مسیر وارد نکند.

انتظار اشغال نظامی ایران توسط شوروی وجود ندارد. یک حمله محدود به استان مرزی آذربایجان در صورتی محتمل خواهد شد که ایران دچار هرج و مرج شود و در آستانه تجزیه قرار گیرد. البته شوروی احتمالا تنها در صورتی اقدام خواهد کرد که احتمال واکنش نظامی آمریکا وجود نداشته باشد. در عوض آنها تلاش خواهند کرد آذربایجان را اشغال کنند اگر به این باور برسند که آمریکا آماده اشغال بنادر جنوبی ایران است. شوروی ممکن است به اشغال پیشگیرانه دست بزند یا برای مداخله به نیابت از عناصر حامی آمریکا و یا با هدف حفظ میادین نفتی ایران.

تمامی این رخدادها ظاهرا بسیار غیرمحتمل است. شوروی باید به این پیش بینی برسد که احتمال واکنش نظامی آمریکا و یا دشواری های لجستیکی گسترده ای را پیش رو خواهد داشت. همچنین رهبران شوروی احتمالا به این نتیجه خواهند رسید که همانند تجربه افغانستان با مقاومت مواجه خواهند شد و برای کنترل کشوری به گستردگی ایران، نیاز به منابع بسیار گسترده ای خواهند داشت.

فرصت های پیش روی آمریکا؟ آمریکا احتمالا فرصت بسیار کمی برای تاثیرگذاری بر روند رخدادهای در دوره فوری بعد از {امام} خمینی خواهد داشت. ظاهرا چهره های سیاسی اصلی هنوز معتقدند که آمریکا انقلاب و نتایج آن را نپذیرفته است. تا زمانی که ظاهرا به سمت عراق گرایش داشته و نزدیک ترین متحد اسراییل باشیم، احتمال تغییر در این دیدگاه آنها وجود نخواهد داشت. بعلاوه، این حکومت ظاهرا خود را در جدال با آمریکا بر سر تسخیر قلب و ذهن دنیای اسلام می بیند. لذا آنها آمریکا را دشمن شماره یک برای شکست دادن در تلاش برای آزادسازی دنیای اسلام از چنگال ارزشهای فرهنگی غرب می بینند.

این برداشت ها آمریکا در موقعیت بسیار دشواری هم زمان با حرکت ایران به سمت دوران بعد از {امام} خمینی، قرار می دهد. هرگونه حکومت جایگزین احتمالا به دنبال حفظ خود در قدرت به نام اسلام و انقلاب خواهد بود. لذا نوعی گرایش ضدآمریکایی ذاتی خواهد داشت. ایران احتمالا به مرور زمان از خصومت خود در قبال آمریکا خواهد کاست اگر این برداشت را نداشته باشند که ما علیه حکومت تهران عمل می کنیم، مانند توقف فروش تسلیحات به ایران. اما در بهترین حالت هم این روند بسیار کند خواهد بود، و ممکن است به دلیل رخدادهایی که ما هم کنترلی بر آنها نداریم، دوباره برگردد.

جنگ ایران و عراق:..... با این وجود روحانیون تا حد زیادی بر سر ادامه جنگ توافق دارند، مگر آنکه ایران بتواند با افتخار از آن بیرون بیاید. به همین دلیل بسیاری از آنها خواستار برداشتن صدام حسین از قدرت به عنوان پیش شرطی برای اتمام خصومتها هستند.

به هرحال حکومت بعدی، به دلیل آنکه کنترل خود بر اوضاع داخلی را کمابیش شکننده می بیند ممکن است موضع نرمتری در قبال جنگ داشته باشد. تاکتیکهای مبارزه و مذاکره از جمله مواردی خواهد بود که وفاداران به نظام را متفرق خواهد کرد. مخالفان جنگ به احتمال زیاد حامیان آن را بخاطر تضعیف پایگاه حمایتی حکومت، تلفات بالا، و هدر رفتن منابع مالی سرزنش خواهند کرد. از سوی دیگر حامیان جنگ ادعا خواهند کرد که مخالفان آن فاقد روحیه اسلام انقلابی بوده و به خواست {امام} خمینی وفادار نیستند.

در مجموع معتقدیم احتمال پایان جنگ با فوت {امام} خمینی کمی بیشتر خواهد شد اما تمایل ایران به صلح به هیچ وجه قطعی نیست.

شولتز»

*جورج شولتز بین سال های ۱۹۸۲ تا ۱۹۸۹، وزیر خارجه دولت رونالد ریگان بود.

*برخی از بخش های سند در ترجمه،‌ حذف شده است

نظرات بینندگان