سرویس تاریخ انتخاب؛ نخستین نماز جمعه تهران، پس از پیروزی انقلاب، جمعه پنجم مرداد ۱۳۵۸ با شرکت گسترده و بینظیر اقشار مردم برگزار شد، در این زمان که مصادف با انتخابات مجلس خبرگان بود، آیتالله طالقانی مطالب مهمی را درباره انتخابات و ترکیب مجلس خبرگان بیان کردند.
به گزارش «انتخاب»؛ متن کامل خطبههای ایشان به روایت روزنامه کیهان، مورخ ۶ مرداد ۵۸ ص. ۵، به شرح زیر است:
خطبه اول
درود ما، صلوات ما، بر همه انبیای مرسلین و گشایندگان راه حق و حقیقت و درود ما بر همه شهدای راه حق به خصوص خاتم انبیای محمد (ص) که هدایت انسان را در زمانی عهدهدار شد که شرک و بتپرستی حاکم بود.
نمازجمعه مظهر کاملی است از وحدت توحیدی ملت مسلمان و در عین حال آگاهی و افشا کردن دسایس دشمنان و مطلع کردن همه مسلمانان به وظایفی که در مدت یک هفته در پیش دارید.
«فلذا نودیالصلوه من یوم الجمعه فاسعو الی ذکرالله...!» وقتی حضرت از مکه به مدینه هجرت فرمودند: در جنوب شهر یثرب که هنوز به نام مدینهالرسول نامگذاری نشده بود در روبهروی مسجد قبا در روز جمعه نماز گزارد. در اولین جمعه بعد از این نماز حضرت محمد (ص) در بین راه مسجد قبا و مدینه اولین نمازجمعه را به شکلی که بعدها در اسلام مرسوم شد بجای آورد. این اولین شکل صف توحیدی، صف اقامه و قسط، صف جهاد، و صف نمازجمعه و مظهر کاملی بود از صف توحیدی ملت اسلام و در عن حال آگاهی، تنبه، هشیاری، افشا کردن دسایس دشمن و مطلع کردن همه مسلمانها به وظایف و مسئولیتهایی که لااقل در مدت یک هفته در پیش دارند.
نماز جمعه صف عبادت، صف حقپرستی، صف قنوت و وجدانهای بیدار خداپرستان در عین حال صف فرماندهی، صف جنگ و فرمانبری است. از این جهت برای امام جمعه شرایط خاصی قائلاند که هم بتواند فرماندهی کند هم بتواند آگاهی بدهد و آنها را از حوادث پیرامون کشورهای اسلامی و جامعه مسلمین و دسیسههای زیر پرده آگاه کنند.
آن صف مختصری که در ابتدای هجرت و در آغاز تاسیس مجتمع قسط و عدل اسلامی در بیابانهای مدینه تاسیس شد گسترش پیدا کرد. ادامه یافت و شرق و غرب دنیا را فرا گرفت و همانطوری که من در مصاحبه شب گذشته تذکر دادم فلسفه تعطیل شدن یا نیمه تعطیل شدن نمازجمعه در میان مسلمانها سپس ما شیعیان همین است که صف نماز، صف جمعه، یک صف سیاست و عبادت و اجتماع اسلامی است و باید با رهبری رهبرهایی که از مردم و [ناخوانا]انتخاب شدهاند یان صفها تشکیل بشود، و نماینده چنین رهبرهایی الهی باشد. ولی بعد از آنکه اسلام و موازین و احکام اسلام به صورت انحرافی درآمد، صف جمعه هم وابسته شد به صف طاغوتها.
شیعه در اقامه این جماعت و این اجتماع توقف کرد، ولی امروز که طاغوتها و طاغوتیان سرنگون شدهاند و رهبری، رهبری الهی است، امامت است، عدل است، قسط است، باید ما و همه برادران در شهرا و قصبات و اطراف کشور همانطوری که امام خواستهاند این صف را تشکیل بدهند، یعنی این صفی که اکنون در یک گوشه تهران با نمون وسایل، یا پیشبینی نکردن جا و محل و شرایط تشکیل شده، با همه کشور شیعه و کشور اسلامی و با همه برادران شیعه و سنی ما باید ارتباط خود را محکم کند و در همه جا کسانی که چنین شرایطی دارند که در [ناخوانا]بیان شده است، اقامه کنند. این صفی است که نه تنها در داخل مرزهای ما باید به هم پیوسته شود بلکه این حلقه که شل شده یا قطع شده با کشورهای اسلامی باید پیوسته و همبسته شود. این چه قدرتی است، چه عظمتی است؟ آیا هیچ قدرتی در دنیا میتواند چنینی صفی تشکیل بدهد؟
شما برادران، شما خواهران، زبانهای تشنه و گرسنه و روزه چندین ساعت در این گرما به امید نماز جمعه یعنی اقامه حق، اقامه قسط، اقامه عدل نشستهاید. این فرمان روزه که فرمان ایمانی است، کدام فرمانی، کدام حزبی، کدام رهبری غیر از رهبرهای اسلامی چنین فرمانی و اطاعتی را میتواند در کشورهای خود ایجان کنند.
با همه کارشکنیها، استعمار و استبداد داخلی و خارجی این صف از همان وقتی که رسول خدا اقامه کرد تا امروز برپاست. در همین صفی که امروز نشستهاید، به طرف غرب بروید تا کشورهای غربی و شمال آفریقا و اریتره و اندونزی، این صف شما متصل است. مسلمانها، شما قویترین امت دنیا هستید، چون متکی به حق و یک صف هستید. کدام کشور، کدام بلوک، دارای چنین صفی است؟ از طرف شرق بروید، افغانستان، پاکستان، هندوستان، فیلیپین و اندونزی این صف متصل است. چه صف قوی و محکمی داریم؟ و چنین صفی را با پول، با رشوه نمیتوان دایر کرد.
چنین صفی را جز با حق، جز با فرمان الهی نمیتوان به هم پیوند داد.
همین صف است که دشمنهای ما را مرعوب میکند، همین صف است که دشمنهای زخمخورده ما را متلاشی میکند و انگیزههایی که میخواهند صفها را از هم پاره کنند این است که مسلمانان در بهترین سرزمین با ثروتهای مادی و معنوی با هشیاری و عالیترین فلسفه انسانی و حیاتی را دارا هستند و آنها از همین نگراناند.
عوامل آنها هم که هر روز بهانهجویی میکنند از همین نگراناند. اگر این صف فشردهتر و گستردهتر شد دیگر جایی برای استعمار شرق و غرب نمیماند و از همین صف است که میترسند.
این صف عزیز توحیدی است. صف عبادت است. صف نماز است. صف جهاد است.
دشمنها دسیسه کنند اگر چند روزی هم موفق شوند همانطور که ۱۴ قرن تعطیل نشد، نمیشود. همین دسیسههای احمقانه در اطراف کشور ما چه میکند چرا برادرکشی راه میاندازند؟ چه میخواهند؟ برای اینکه این صف را متلاشی کنند. برای اینکه این وحدت را از میان بردارند، وحدتی که از درون دلها و وجدانها سرچشمه گرفته است، وحدتی که با رهبریهای قاطع اسلامی به حرکت درآمده دنیا را نگران کرده است. آمریکا، امپریالیسم، اروپا، صهیونیسم همه به وحشت افتادهاند با کارهای احمقانهای که در سرحدات ما به راه میاندازند، گمان میکنند میتوانند این صف را متلاشی کنند. جز رسوایی برای خودشان نمیماند. جنگ ایجاد میکنند. ما مگر کم سپاه داریم به جز برادران ارتشی، ما سپاه اسلام را داریم، ارتش ما سپاه اسلام است، کوچک و بزرگ و زن و مرد ما سپاه اسلام و پاسدار اسلام است.
استعمار بیاید و قشون خود را بیاورد، حالا که از پشت پرده میآید، آشکار بیاید. یا همه باید بمیریم، یا استعمار را در همه دنیا دفن خواهیم کرد. اگر به جای خود ننشستند من پیرمرد، من مریض، من ضعیف، مسلسل به دست میگیرم، پشت تانک مینشینم. امام خمینی هم خواهد کرد، امام خمینی هم پشت تانک مینشیند. حتی بچههای کوچک ما از زن و مرد میجنگند. چرا اخلال میکنند؟
خطبه دوم: مجلس خبرگان
مسئله روز انتخاب مجلس خبرگان است. ما نمیخواهیم بگوییم که این مجلس بیعیب و نقص ا. ست و به هر صورتی باشد مسلما یک مجلس کامل و تامی نخواهد بود. کسی هم ادعا نمیکند اگر انتخابات به صورت گستردهای هم باشد، آنها که باید نق بزنند، یک عده خودشان و حزبشان منفیبافی میکنند. ما میدانیم که ایراد داریم، ولی با ایراد گرفتن که نمیشود جلو رفت. البته باید همه مردم و همه اقشار و گروهها شرکت کنند و آزادند. تعجب میکنم بعضی از گروهها میگویند آزادی نیست، پس معلوم میشود مفهوم آزادی را نفهمیدهاند. مگر آزادی مثل مفهوم قشر و طبقه و جمعیت فقط گروه خاصی معنایش را میفهمند.
مگر کسی مانع شده که کسی رای بدهد یا کاندیدا معرفی کند. من همانطوری که فرزندانم میدانند همیشه سعی کردهام از میزان حق و عدل درباره هرکسی منحرف نشوم و این آیه شریفه همیشه در مقابل چشم من هست که: «برای خدا گواهی بدهید. کدورتها و کینههایی که نسبت به کسی دارید مانع از این نشود که قضاوت به حق کنید. عدل را رعایت کنید.» ما این طرف مسئله را بررسی میکنیم که عدهای آزادی میخواهند. گاهی چند نفر از روی مفسدی با اشخاص ناآگاه یا غیرمسئول یک عملی انجام میدهند که در این روزنامهها میبینید چه جار و جنجالی به پا میشود.
میگویند آزادی نیست. سلب آزادی به وسیله قدرت، ارتش و پول است. این مردم هستند، همین خلقی که عدهای طرفدارشان هستند که رای میدهند. این خلق، قشری که حق او تضییع شده و آزادیاش سلب شده، اینها چه کسانی هستند. اگر این مردماند که همه پشت سر رهبر هستند. همه وظیفه دینی و اسلامی خود را از ابتدای این حرکت، این جنبش، این انقلاب به درستی انجام دادهاند، البته نابسامانیهای اقتصادی هست، اعتراضاتی هست. من بارها خودم گفتم. اغلب در کار دولت در بعضی گروهها، در بعضی از کمیتهها، ولی این مسئله غیر از این است که دائم بگویند تکیه کنند که خلق حقش ن. تادیه نمیشود (خطاب به صدها هزار جمعیت) این قشر خلق است. این قشر خلق است. روز سهشنبه هفته گذشته هم این قشر، خلق بودند. پس از این قشر خلقی ک. حق او تضییع شده است ما نمیدانیم چه کسانی هستند.
اینها لابد اجنهها هستند. البته مسائلی هم هست و آن این است که این خصایص و موازینی که برای رهبری و یا به اصطلاح روحانیت شیعه و اسلام به طور وضوح در این لباس قرار داده، روی سنتها و مقیاسها، که من کلمه روحانی یا آخوند را کلمه اصیل نمیدانم، بلکه (فقها) را درستتر میدانم. یک خصایصی دارند، همان بدهاشان هم مجبورند اینها را حفظ کنن. چون دارای این خصایص هستند.
همه مردم از آخوند ده تا مرجع تقلید ذرهبین میگذراند تا کار اینها را بررسی کنند. پول دارد یا نه؟ کلاه سر کسی گذاشته یا نه، پس اینها به طور خودبهخود در یک کشور اسلامی برگزیده نشدهاند. ولی افراد دیگری سوادشان مشخص نیست و هر روز به شکلی و رنگی درمیآیند.
اینها شناخته نشدهاند و یا همه اینها من معتقدم که باید در این مجلس همه گروهها راه پیدا کنند و ما تابع دستور قرآن هستیم.
این مکتب ماست، درس ماست، که حرف حساب را بشنویم، این وسیله کمال انسان است که حرف مخالف هم شنیده شود و بهترین آن پیاده شود. در مجلس ما هم مخالفین باید بیایند و اگر نیامدند باید دعوتشان کنیم.
قانون اساسی از اسلام گرفته شده است و اصول اسلام قسط است و عدل و به تدریج باد پیاده شود و ما نباید وحشت کنیم که گروههای دیگری بیایند و حرفشان را بزنند؛ و الا ۵۰-۶۰ نفر هملباس و همفکر که یکجا جمع بشوند. همه یک رای داریم و ما نمیتوانیم از این موازین خارج بشویم.
مجلس اصیل آن است که همه حرفها گفته بشود، همه ابعاد و مسائل بررسی بشود. از این جهت باید همه را راه بدهیم.
همه ما باید با زبان روزه در این هوای گرم از هم عذر بخواهیم و در مورد خودم یا بیماری که دارم نمیخواستم بپذیرم که نماز را برگزار کنم، اما این یک وظیفه بود و دوستان مرا تشویق به آمدن به این مجلس کردند.
خداوند به من توفیق بدهد تا آنجا که جان در بدن دارم وظیفه خودم را انجام دهم.
نکته دیگری از دسایس و حیلههای دشمن این است که یک نفر را به صورت دشمن قوی درمیآورد و گروهی هم دشمن را میسازد، برای اینکه پشت درگیری این دو گروه بتواند دسایس خود را انجام دهد. آنقدر بدانید که اینها دشمن را بزرگ میکنند، دشمن بزرگ نیست.
ما نباید همه شعور و فکر و ذکرمان را متوجه اینگونه مسائل کنیم. ما باید خودمان را بسازیم. مخصوصا در ماه مبارک که ماه تقوی و سازندگی است. ماه اخلاص است. ماهی است که انسانهایی که در ردیف حیوانات زندگی میکنند باید به صورت فرشتهها دربیایند و با فرشتهها در فضای ملکوت در این شبها و سحرها پرواز کنند. ما باد پیش از اینکه به دشمن توجه کنیم خودمان را بسازیم.
خداوند به همه ما توفیق عنایت کند در راهی که خیر و سعادت مردم دنیا و مسلمانان دنیا در آن است ما را هدایت کند.