این روزها اصلاح طلبان به دنبال تعیین تکلیف حضور خود در انتخابات مجلس هستند، در چنین وضعیتی این جریان سیاسی موضع واحدی ندارند. سعید حجاریان به عنوان یکی از تئوریسینهای اصلی جبهه اصلاحات در گفتگو با روزنامه سازندگی به بیان آخرین مواضع خود پرداخته و بازهم بر حضور مشروط اصلاح طلبان در انتخابات اسفندماه تاکید کرده است.
در بین اصلاح طلبان افرادی همچون محسن رهامی و رسول منتجب نیا معتقدند تحت هر شرایطی باید در انتخابات شرکت کرد، اما در آن سو اشخاصی مانند عباس عبدی میگویند با توجه به شرایط موجود شرکت در انتخابات برای اصلاح طلبان موضوعیتی ندارد.
همچنین صادق زیبا کلام و مصطفی تاج زاده بر حضور مشروط در انتخابات تاکید میکنند که در این باره باید با شورای نگهبان و نهادهای تاثیرگذار مذاکره کرد تا نامزدهای بیشتری از اصلاح طلبان در گردونه رقابت برای حضور در انتخابات قرار بگیرند.
در این بین نیز سعید حجاریان حضور دارد که در تازهترین اظهار نظر انتخاباتی خود به سازندگی میگوید: «همانطور که به خاطر دارید من درباره «حضور مشروط» در انتخابات نکاتی را گفتم یکی از ابعادش این است که منتظر بمانیم و ببینیم هسته اصول گرایان بنا دارند چگونه انتخاباتی را برگزار کنند، وجه دیگر حضور مشروط، اشتراط با نفس است؛ یعنی باید میان خودمان بر سر کیفیت زمین بازی انتخابات توافق کنیم، این دو شرط پهلو به پهلوی هم هستند. البته شرطهای دیگری هم وجود دارد که لازمه طرح و تحقق آن، تهیه منشور اصلاح طلبی است.»
حجاریان درباره منشور اصلاح طلبی و جزئیات آن گفته است: «در این منشور تاکید خواهد شد وظیفه نماینده اصلاح طلب چیست و افراد باید مفاد این منشور را امضاء کنند و حتی در مجامع رسمی مانند آنچه خارج از کشور رخ میدهد. تعهد و وابستگی شان را به اصول و مبانی اصلاح طلبی اعلام کنند؛ حتما کسانی چنین نخواهند کرد و این معیار ماست. کسی که وظایت مطرح شده را نپذیرفت و حاضر نشد پیوند خود را با اصلاحات نشان دهد، نماینده این جریان نخواهد بود.»
وی همچنین در مورد محتوای این منشور عنوان داشته است: «نباید در همان ابتدا شروط ناممکن مطرح کنیم و باید به صورت پلکانی پیش برویم. به عنوان مثال، در یک حساب سرانگشتی میبینیم نتایح چندین و چند طرح تحقیق و تفحص در صحن علنی قرائت شده است نماینده اصلاح طلب دوره جدید مجلس باید قرائت بی قید و شرط طرح شما را در دستور کنار بگذارد، همچنین میتوانیم سراغ بودجههای نامربوط برویم و از آنها حساب کشی و عند اللزوم قطع شان کنیم. من مدتی پیش متوجه شدم، نهادی به نام «مرکز تحقیقات و مطالعات استراتژیک حضرت علی اصغر (ع)» تشکیل شده است؛ برای این نهاد فارغ از کارکرد و حجم فعالیت اش حتما بودجهای لحاظ شده و از این نوع نهادها بسیارند و باید نور به آنها تابانده شود.»
به گفته حجاریان، مرحله بعد، بحث نظارت استصوابی است؛ این بحث برای حاکمیت حیثیتی شده و برای حفظ و تحکیم آن میگویند تصویب مجلس است. پس از نماینده اصلاح طلب مجلس جدید انتظار میرود طرح و تدوین قانون جدید را در دستور کار قرار دهد. این روند، به مرور میتواند انحصار قانون گذاری را به مجلس بازگرداند و آن را در رأس امور قرار دهد، چنین مجلسی میتواند جایگاه نهادی وزارت خارجه، وزارت اطلاعات و ... را احیاء کنند.»
این فعال سیاسی اصلاح طلب همچنین درباره تفکیک نیروهای خودی و غیر خودی با وجود منشور اصلاح طلبی گفت: «شاید در کوتاه مدت به بار ننشیند، اما چند خاصیت دارد که مهمترین آنها غربال گری و تفکیک نیروهای اصلی و بدلی است. البته نباید به دنبال حذف رفت. به این معنا که خودمان به صورت فعال سراغ افراد میرویم و از آنها برای ثبت نام دعوت میکنیم و مانند دورهای پیش رویکرد منفعلانه پیش نخواهیم گرفت و گزینهها را از میان ثبت نام کردهها انتخاب نخواهیم کرد؛ تشخیص هم با مردم است که به چه کسی اعتماد کنند. مثلا افرادی که حرفهای خارج از کادر میزنند، عیارشان مشخص است. اگر این مرحله به درستی طی شود، میشود به سراغ تشکیل «هسته سخت اصلاحات» برویم که پیشتر خصوصیات آن را برشمرده ام.»
وی افزوده است: «ما اگر صد نفر نماینده به مجلس بفرستیم، اما لیدر نداشته باشند، به هر طرفی میلغزند و هزینه ایجاد میکنند، فراکسیون امید به چنین وضعیتی دچار شد لذا میبینیم استراتژی دقیق ندارد و مواضعاش ناهمگون و رأی هایش غیرشفاف است، اما در مقابل رادیکالهای مجلس مدیر دارند. به خاطر دارید زمانی آقای ناطق نوری در مجلس بود و چنین نقشی را برای راستها ایفا میکرد؛ میگفت اگر دست به عمامهام زدم یعنی رأی منفی بدهید و اگر دستم پایین بود رای مثبت بدهید، یعنی نظر نمایندگان به رهبر فراکسیونشان بود. ما باید سطح رئیس فراکسیون اصلاح طلبان را بالا ببریم.»
حجاریان در پاسخ به این پرسش که اکنون در کنار «مشارکت مشروط» سه استراتژی «حضور بی قید و شرط در انتخابات»، «سکوت در انتخابات» و «خروج از انتخابات» نیز مطرح است. فواید ومضرات هر یک از این استراتژیها چیست، میگوید: «واضح است، استراتژی حضور بی قیدوشرط، مردم و اصلاح طلبان را به کلی از یکدیگر جدا میکند، اکنون، مردم به جریانهای سیاسی بی اعتماد هستند و هر نوع لغزش و اشتباه تاکتیکی و استراتژیک به مثابه مرگ یک جریان است، امروزه برخی از مردم میگویند شما گفتید به روحانی رأی بدهید تا شرایط سامان شود؛ اما این طور نشد، فلذا دیگر با طناب شما به چاه نمیرویم. پس، اگر گفتار انتخاباتی تولید میکنیم باید مبتنی بر تحلیلهای دقیق باشد نه صرفا هراس افکنی و انتخاب بین بد و بدتر و بدترین.»
وی ادامه میدهد: «استراتژی سکوت در انتخابات با عبور مقطعی از انتخابات ما را ضربهپذیر خواهد کرد، زیرا ممکن است عدهای حتی در مرکز اصلاحات رای دهند و این به شکنندگی میانجامد و هسته سخت قدرت قادر است این افتراق را به هر طریق که مایل است، ترجمه کند. از این جهت، شاید عبور مقطعی از انتخابات رویکرد مناسبی باشد. اما نیاز به ترویج آن نیست؛ اگر شرایط فراهم نشد، با ذکر دلایلی از خیر انتخابات میگذریم همین، اما «عبور از انتخابات» استراتژی دقیقی نیست، زیرا حکم به پایان پروژه اصلاحی سیاست محور میدهد.»
وی در پایان اظهار داشت: «خاتمی و هر کسی دیگر باید با وسواس بیشتری استراتژی شان را انتخاب کنند و آبروی خود را خرج هر کس و هر نوع انتخاباتی نکنند تا سرمایه اصلاحات هدر نرود.»