پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : پس از انتشار خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی، «انتخاب» قصد دارد این بار بخش های گزیده ای از خاطرات دیگر شخصیت های مهم و تاثیرگذار کشور را روزانه، مرور و منتشر کند
به گزارش انتخاب، در خاطرات علم آمده است:
انگلیسیها آنقدر خاک بر سر و بیچاره شدهاند که مطلب مهم و اساسی آنها مسائل تجارتی است
به سفیر انگلیس گفتم: انسان سوءظن پیدا میکند که هنوز هم به بقایای نفوذ پوسیدهتان دلبستگی دارید
یادداشتهای علم، دوشنبه ۱۶ مرداد ۱۳۵۱
صبح به کارهای جاری رسیدم. با چند نفر از خانواده نقشبند عراقی که فعلا در کردستان سکنی دارند، ملاقات کردم.
ناهار سفیر انگلیس مهمان من بود. مسائل مختلفی صحبت کردیم. اولا انگلیسیها آنقدر خاک بر سر و بیچاره شدهاند که مطلب مهم و اساسی آنها مسائل تجارتی است، چه فروش اسلحه، چه کارهای دیگر. آن را در درجه اول اهمیت میگذارند و پافشاری برای انجام اینگونه کارها دارند... بعد از آن به مسائل سیاسی پرداختیم. او مطلقا به اینکه شورویها در عراق نفوذ زیادی به هم میزنند، اهمیت نمیدهد، حتی از اینکه نفت عراق را ببرند. میگفت: تنها مسئله قابل توجه، نه از لحاظ ما بلکه از لحاظ غرب به طور کلی، این است که همه اعراب اقدام دستهجمعی در بستن نفت به روی ما بکنند. وگرنه یک کشور چه اهمیتی دارد؟ تازه روسها کمک زیادی به عراق نمیتوانند بکنند. خود آنها هم چون نمیتوانند نفت عراق را در بازارهای دنیا به فروش برسانند، استفاده زیادی نمیتوانند بکنند. تنها استفاده آنها، ضرر رساندن به غرب است.
راجع به شیخ زاید، حاکم ابوظبی، میگفت بر سر عقل آمده است و میخواهد حالا که لندن میرود، سفیر شاهنشاه را ببیند. در خصوص جنگی که سلطان قابوس، سلطان عمان، وسیله انگلیسیها با شورشیان ظفار میکند، گزارش داد که شکست سختی به شورشیان دادهاند. از اینکه سلطان قابوس کمکهای نظامی ما را که با هواپیماهای غولپیکر سی – ۱۳۰ فرستادهایم، قبول نکرده، یعنی انگلیسیها نپذیرفتهاند، معذرتخواهی کرد که افسر مربوطه در روز ورود هواپیماها در آنجا نبوده است! گفتم: به هر حال گاهی شما حرکاتی میکنید که انسان سوءظن پیدا میکند که هنوز هم به بقایای نفوذ پوسیده خودتان، که قابل دوام هم نیست، دلبستگی دارید. گفت: قسم میخورم که این کار عمدی نبوده است، ولی خوب شانه ما پهن است هرچه بگویید قبول میکنیم و اینجور انتقادات را میپذیریم. میپرسید: ملک حسین چه مذاکراتی با شاهنشاه کرد؟ گفتم: نمیدانم! او هم باور نکرد. گفتم: شما هم که حرف مرا با سوءظن تلقی میکنید. تعجبآور نیست؟ گفت: [متقابل] reciprocal است!
منبع: یادداشتهای علم، جلد دوم، تهران: کتاب سرا، چاپ سوم، صص ۶۱۰-۶۱۲.