سرویس تاریخ «انتخاب»: کمال خرازی، دیپلمات و سیاستمداری که طی دوران هشت ساله دولت اصلاحات وزارت خارجه ایران را بر عهده داشت، از سال ۸۵ به این سو از جانب رهبری ریاست شورای راهبردی روابط خارجی را بر عهده گرفته است، اما این مسئولیت چه تفاوتی با مسئولیت دکتر ولایتی به عنوان مشاور آیتالله خامنهای در روابط بینالملل دارد. خرازی در کتاب خاطراتش درباره چگونگی تاسیس و وظایف این شورا و همچنین تفاوتش با مسئولیت دکتر ولایتی چنین گفته است:
بنده یک سال قبل از این که دورهام تمام شود، اعلام کردم که در پایان دوره وزرات، دیگر هیچ مسئولیت اجرایی نخواهم پذیرفت. فکر میکردم کافی است؛ یعنی هشت سال وزارت کفایت میکرد. حتی آقای احمدینژاد به من پیشنهاد ادامه کار را داد که من گفتم تصمیم ندارم ادامه بدهم و به خبرنگارها هم اعلام کردم که همه بدانند و منعکس شود؛ بنابراین خود را آزاد کردم تا به کارهای دانشگاهی و علمیام بپردازم؛ با توجه به اینکه مدتی هم از کارهای دانشگاهیام عقب افتاده بودم؛ لذا بعد از وزارت به کارهای علمی پرداختم، هم در دانشگاه تهران که استاد آنجا بودم و هم در پژوهشکده علوم شناختی که از سال ۷۶ برای مطالعه کارکردهای مغز با همت جمعی از دوستان تاسیس کرده بودیم و هنوز هم برقرار است. تا اینکه رهبری تصمیم گرفتند شورای راهبردی روابط خارجی تاسیس شود و در سال ۸۵ حکم تاسیس این شورا را صادر فرمودند. بخشی از وقتم برای ارائه مشورت به مقام معظم رهبری صرف اداره این شورا میشود.
کار آقای دکتر ولایتی [مشاور آیتالله خامنهای در روابط بینالملل]با این کار متفاوت بود. کار آقای دکتر ولایتی مسائل جاری است، مثلا در ملاقاتهایی که رهبری دارند برای اینکه رهبری نسبت به مسائل آن کشور توجیه باشند؛ آقای دکتر ولایتی مطالبی را برای ایشان تهیه میکنند. بنابراین، حوزه کار آقای دکتر ولایتی مسائل راهبردی نیست. مقام معظم رهبری همیشه احساس میکردند که ما به راهبردهایی که آیندهنگر باشد و با دیدی درازمدت به مسائل سیاست خارجی نگاه کند نیاز داریم. این تلقی را ایشان نه تنها در مورد روابط خارجی، بلکه در مورد مسائل داخلی هم دارند و اصرار دارند که ارگانهای راهبردی در حوزههای مختلف تاسیس شود، به طوری که یک مقدار آنطرفتر را ببینند و بتوانند آیندهپژوهی کنند. در صحنه روابط خارجی ما چنین ارگانی را نداشتیم. وزارت خارجه که مسائل جاری را انجام میدهد. شورای امنیت، مسائل جاری را دنبال میکند. یک جایی که بتواند با دید بلندتر به تحولات نگاه کند وجود نداشت. واقعا هم ضرورت داشت یک چنین کاری انجام گیرد؛ لذا ایشان امر فرمودند: و من هم اطاعت کردم و چنین شورایی متشکل از افرادی که هرکدام در بخشی از روابط خارجی اعم از سیاسی، اقتصادی، امنیتی، فرهنگی سالها تجربه دارند تشکیل شد. خب، این جمع از ایشان حکم گرفتند. شورا از آن موقع مشغول فعالیت است و در هر کدام از حوزههای روابط خارجی کمیسیونهایی دارد. شورا راهبردهایی را تنظیم میکند و خدمت ایشان میفرستد. ایشان هم این راهبردها را اگر صلاح بدانند به دولت یا به شورای عالی امنیت ملی یا دستگاههای دیگر ابلاغ میکنند تا دنبال کنند. در واقع علت تاسیس چنین شورایی، دادن مشورتهای راهبردی به رهبری در زمینه روابط خارجی بود تا بتوانند سیاستهای کلی خارجی را در جهت آرمانهای انقلاب اسلامی تعیین و ابلاغ نمایند.
[..]وظایف شورا بر اساس تدابیر مقام معظم رهبری در فرمان ابلاغی: ۱) ارائه راهبرد و سیاستهای مورد نیاز برای تحقق اهداف سند چشمانداز و سایر سیاستهای کلی مصوب در زمینه روابط خارجی، ۲) بررسی و ارائه گزارش از پیشرفت کار و موانعی که اجرای سیاستهای کلی برنامه چشمانداز راهبردهای تنظیمشده در زمینه روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران با آن روبهروست و ارائه راهکار برای رفع موانع مزبور، ۳) تلاش برای فضاسازی و توجیه نخبگان و افکار عمومی، و ۴) بررسی موارد ارجاعی.
یکی از وظایف مهم شورا ارائه راهبرد برای تحقق اهداف سند چشمانداز است که وقتی ما میخواهیم در سال ۱۴۰۴ در منطقه رتبه اول باشیم بالاخره نیاز به راهبرد دارد. این شورا وظیفهاش این است که چنین راهبردهایی را طراحی کند که الان در دستور کارش هست؛ مطالعات زیادی کرده و شاخصها را تعیین کرده که با چه ملاکها و شاخصهایی میتوان در هر کدام از ابعاد روابط خارجی رتبه اول را احزار کرد.
همچنین طراحی راهبردهایی راجع به مسائل مختلف، مثلا مسئله هستهای، روابط ایران و کشورهای عربی، روابط ایران و جوامع اسلامی، مسائل فرهنگی، سیاسی، امنیتی و هر موضوعی در روابط خارجی که جنبه راهبردی داشته باشد. خوب، ما در این شورا راهبردها را طراحی میکنیم و به عنوان مشورت خدمت ایشان میدهیم تا مورد استفاده قرار گیرد.
ما میتوانیم گزارشی تهیه کنیم و بدهیم خدمت ایشان و بگوییم این راهبردی که تصویب شده درست عمل نشده یا نقاط ضعفش در اجرا چه بوده است، ولی ما خودمان قدرت اجرایی در این شورا نداریم که بتوانیم مستقیما به دولت تذکر دهیم. به هر صورت این منوط به نظر خود رهبری و دفتر مقام معظم رهبری است که بخواهد تذکر بدهند یا اقدامی بکنند.
ما تا به حال گزارشهای زیادی را خدمت رهبری فرستادهایم و ایشان هم بعضا به دستگاههای ذیربط ابلاغ کردهاند و در مجموع به نظر میرسد که از آنچه که ما تولید میکنیم خیلی راضی هستند.
منبع: خاطرات و مخاطرات؛ مصاحبه تاریخ شفاهی با دکتر کمال خرازی، تحقیق و تدوین حوریه سعیدی، تهران: سازمان اسناد و کتابخانه ملی، چاپ اول، ۱۳۹۶، صص ۲۴۴-۲۴۷.