پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
پس از انتشار خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی، «انتخاب» قصد دارد این بار بخش های گزیده ای از خاطرات دیگر شخصیت های مهم و تاثیرگذار کشور را روزانه، مرور و منتشر کند
به گزارش انتخاب، در خاطرات اعتماد السلطنه آمده است:
اگرچه امروز بنا بود مجمع وزرا احضار شوند، به واسطه سوار نشدن چندروزه، [به] سلطنتآباد رفتند. من هم در رکاب بودم. در سلطنتآباد برگ درخت زیاد که به واسطه خزان در باغچهها و خیابانها ریخته بود، فرمودند: «چه عیب دارد این برگها را حمل به شهر کرده بفروشید.» عرض کردم: «برگ درخت مشتری ندارد. چنانچه یک سال هم چنین کردیم، قاطر و شتر دیوان مدتی معطلی کشید، هیچ عاید نشد و آنگاه رسم نیست برگ فروختن! این برگها در باغچهها بماند بپوسد جزو خاک شود به منزله کود شود.» بعد فرمودند: «پس مخارج حمام چرا بدهم؟ برگها را بسوزانید.» عرض کردم: «برگ در تون حمام نمیتوان سوزاند. آتش برگ قابل گرم کردن حمام نیست.» خلاصه این پادشاه در اغلب مواقع از صد هزار تومان گذشت میکنند، گاهی قناعت را به حدی میرسانند که برگ درخت باغ را میفروشند!
از سلطنتآباد [به] نیاوران که تازه به صاحبقرانیه موسوم شده رفتند. عصر مراجعت به شهر فرمودند. گربهای در سلطنتآباد پیدا شد که طرف میل خاطر مبارک شده. با خودشان شهر آوردند.