arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۵۲۰۰۳۳
تاریخ انتشار: ۳۳ : ۲۳ - ۰۵ دی ۱۳۹۸

یادداشت‌های اعتمادالسلطنه، دوشنبه ۵ دی ۱۲۶۰: الحمدلله که امروز من از گِل‌پاک‌کنی شهر خلاص شدم!

الحمدلله که امروز من از گِل‌پاک‌کنی شهر خلاص شدم. دو سال قبل کُنت پانزده هزار تومان می‌خواست به جهت این کار. شاه مرا تحریک کرد پنج هزار تومان قبول کنم. به گردنم افتاد. قبول کردم. هر روز هزار دردسر داشتم.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

الحمدلله که امروز من از گِل‌پاک‌کنی شهر خلاص شدم!

پس از انتشار خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی، «انتخاب» قصد دارد این بار بخش های گزیده ای از خاطرات دیگر شخصیت های مهم و تاثیرگذار کشور را روزانه، مرور و منتشر کند

به گزارش انتخاب، در خاطرات اعتماد السلطنه آمده است:

امروز مرا از احتسابی شهر عزل کردند. شاه نایب‌السلطنه و کُنت [رئیس‌پلیس] با وزیر دارالخلافه را خواسته و مرا هم بعد از آن‌که از آن‌ها مواخذه زیاد کرده بود در عمل باروی ارگ و ناتمیزی سربازخانه، به نایب‌السلطنه [کامران میرزا] فرمودند: «کوچه‌ها اگرچه باران باریده گل بود، اما ناتمیز هم بود.» نایب‌السلطنه قد مردی افراشت و داد مردانگی داد، بر عهده گرفت که کار از من منتزع شود [از عهده من برداشته شود – انتخاب] و خود مباشر و از عهده برآید. الحمدلله که امروز من از گِل‌پاک‌کنی شهر خلاص شدم. دو سال قبل کنت پانزده هزار تومان می‌خواست به جهت این کار. شاه مرا تحریک کرد پنج هزار تومان قبول کنم. به گردنم افتاد. قبول کردم. هر روز هزار دردسر داشتم. در هر سواری هزار خون دل. شکر خدا که رفع شد. آسوده شدم. تا بعد چه شود. امروز نورجهان خانم صبیه شعبان علی خان دایی والده من به رحمت ایزدی پیوست.

نظرات بینندگان