استیفن ارلنگر در نیویورک تایمز نوشت: هنوز مشخص نیست که پاسخ ایران به ترور سردار قاسم سلیمانی چه خواهد بود، اما یک چیز تقریبا قطعی است و آن اینکه تلاش اروپا برای حفظ توافق هستهای سال 2015 دیگر به نقطه پایان رسیده است.
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»؛ در ادامه این مطلب آمده است: در مصاحبههای روز جمعه، تحلیلگران اروپایی شماری از نتایج احتمالی قتل این قهرمان ملی در ایران را برشمردند و پیشبینی کردند که جمهوری اسلامی انتقام آن را بگیرد.
از جمله تبعات احتمالی این حمله که بر شمرده شد میتوان به از بین رفتن شانس دیپلماسی، بی ثبات سازی عراق و تقویت هر چه بیشتر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در ایران اشاره کرد. به عقیده این تحلیلگران جدیترین تهدید در حال حاضر متوجه توافق هستهای سال 2015 است.
رئیسجمهور ترامپ در ماه مه 2018 آمریکا را از این پیمان خارج کرد و آن را یک توافق وحشتناک یک طرفه که هرگز نباید امضا میشد، نامید. او در ادامه نیز تحریمهای تازهای را علیه ایران تحت عنوان کمپین فشارحداکثری اعمال کرد.
باقی امضا کنندگان دیگر این توافق به ویژه اروپا، در کنار روسیه و چین برای حفظ توافقی که تحت عنوان برنامه جامع اقدام مشترک شناخته می شود، بسیار کوشیدند. در این بین تهران اگرچه ابتدا نسبت به توافق پایبند ماند، اما رفته رفته اقدام به کاهش تعهدات هستهای خود نمود و حالا هم پیشبینی میشود در گام پنجم و در واکنش به اقدام اخیر آمریکا دست به خروج کامل از این توافق بزند.
استراتژی تهران میتواند ظرف چند روز آینده روشن شود، همانطور که قبلاً هم گفته بود قرار است قدمی دیگر از کاهش تعهدات برجامی بردارد.
الی گرانمایه، کارشناس ایرانی در شورای اروپا در مورد روابط خارجی گفت: این اقدام اخیر آمریکا امکان کمتری را در اختیار اروپاییها قرار میدهد تا همچنان برجام را حداقل تا نوامبر 2020 که زمان برگزاری انتخابات آمریکا است، زنده نگه دارند.
وی پس از صحبتهای صبح جمعه با مقامات تهران گفت: افرادی که در داخل ایران بسیار بر دیپلماسی تاکید داشته و تلاش میکردند برجام را حفظ کنند، اکنون در موضع ضعف قرار دارند.
وی گفت که پاسخ ایران به این حمله آمریکا در چند جبهه از جمله حمله نظامی به اهداف آمریکاییها در عراق، سوریه، افغانستان یا جاهای دیگ محتمل است. در این بین احتمال حملات سایبری یا گزینههای دیگر را هم نباید بعید دانست.
به گفته وی اکنون ایران در دو راهی است که مثل گذشته از طریق نیروهای شبه نظامیاش پاسخ دهد یا اینکه مستقیما دست به اقدام نظامی بزند. خانم گرانمایه افزود: با فشار داخلی در درون ایران و فشار خارجی، تصمیم گیرندگان ایرانی مجبور هستند در بعضی نقاط دست به یکسری اقدامات خاص بزنند.
کارل بیلدت، نخست وزیر سابق سوئد، نیز اظهار داشت که اروپا برای نزدیک به یک دهه است که تلاش میکند از وقوع جنگ بین ایران و آمریکا جلوگیری کند، اکنون نیز امکان حفظ برجام و استفاده از دیپلماسی به حداقل ممکن رسیده است.
آقای بیلت گفت که تا قبل از انتخابات ماه آینده ایران که پیشبینی میشود تندروها به قدرت برسند هنوز روزنه باریکی برای حفظ برجام وجود داشت، اما حالا با این اتفاقات همین روزنه هم بسته شده است.
به گفته این مقام سابق سوئد ایران به احتمال زیاد باید همچنان مواظب باشد تا مثل گذشته فراتر از چارچوب توافق عمل نکند، تهران همواره سعی کرده موضوع هستهای را تا حد زیادی از نبردها و منافع منطقهای خود جدا نگه دارد. آقای بیلت گفت: من فکر میکنم که پاسخ آنها بیشتر متکی بر نیروهای شبه نظامیانشان باشد تا اینکه بخواهند مثلا از برجام خارج شوند.
نگرانی بزرگتر از تاثیر این تنش بر عراق است که اکنون در شکنندهترین وضع خود قرار دارد. آقای بیلت در این باره گفت: اکنون عراق تبدیل به یک میدان نبرد بین آمریکا و ایران شده است، با شدت گرفتن این تنش عراق بیش از پیش تضعیف خواهد شد و تاثیر آن برای همه از جمله اروپا محسوس خواهد بود.
به عقیده فرانسوا هایزبورگ، تحلیلگر حوزه دفاعی فرانسه، کشتن (شهادت) ژنرال سلیمانی تنش زیادی را ایجاد میکند و حتی میتواند باعث آن شود که سپاه دولت در ایران را به دست بگیرد. وی افزود: ایران واکنش نشان خواهد داد، اما آیا این باعث تغییرات جدیدی در دولت ایران خواهد شد؟
آقای هایزبورگ البته اضافه کرد که حتی مرگ چنین فرمانده نظامی عالی رتبهای شاید باعث نشود، که ایران تغییر عمدهای در سیاستهایش به وجود بیاورد و به طور کلی پیش از خروج اروپا دست به ترک توافق بزند.
آقای هایزبورگ در یادداشتی امیدوارکنندهتر نوشت كه حتی با توجه به اظهار تمایل آقای ترامپ برای جلوگیری از درگیری بیشتر ارتش آمریكا در سراسر جهان، حالا شاید گامهای محکمتری برای مذاکره با ایران برداشته شود.
در این بین شاید ایران نیز با الگوبرداری از کرهشمالی دست به یکسری اقدامات قاطع در مقابل ترامپ بزند. فدریکا موگرینی، رئیس پیشین سیاست خارجی و امنیتی اتحادیه اروپا، اخیراً قتل ژنرال سلیمانی را گامی در جهت تشدید بسیار خطرناک تنشها در خاورمیانه خواند. وی همچنین در توییتر ابراز امیدواری کرد که برخی از دستاوردهای دیپلماتیک گذشته حفظ شود.
او با هشتگ تشدید بسیار خطرناک تنشها در خاورمیانه توییت کرد: امیدوارم کسانی که هنوز با عقل و خرد فکر میکنند، در تصمیمگیریها نفش داشته باشند تا بلکه برخی از دستاوردهای دیپلماتیک گذشته حفظ و از رویارویی در سطح وسیع جلوگیری شود.
مشاور ناتالی توکی، مدیر مؤسسه روابط بین الملل ایتالیا نیز گفت: حتی پیش از ترور قاسم سلیمانی هم ایران قصد داشت غنیسازی 20 درصد را از سر بگیرد و حالا با این اتفاق انجام آن محتملتر از همیشه است. کم و بیش میتوان گفت که دیگر اقدامات اندکی برای حفظ برجام باقی مانده است.
خانم توکی گفت: اروپاییها باید برای حفظ برجام شجاعانهتر عمل میکردند. اقدام شجاعانه اروپا شامل اجرای بهتر مکانیزمی میشد که به وسیله آن ایران بتواند نه تنها کالاهای بشردوستانه که تمام نیازهای خود را برطرف و تحریمهای آمریکا را دور بزند.
خانم توکی گفت که در این ماه فقط 2 میلیون دلار تجارت در قالب اینستکس انجام شده، مبلغی که به عقیده ایرانیها بسیار اندک بوده و قابل افزایش است. وی افزود که در صورت نشان دادن شجاعت و استقلال بیشتر از سوی اروپا این رقم میتوانست 200 میلیون دلار باشد.
امانوئل ماکرون، رئیس جمهور فرانسه نیز با ابتكاری جداگانه سعی داشت واسطهای بین واشنگتن و تهران برای برنامه تسهیل فروش نفت ایران باشد. خانم توکی در این باره اشاره کرد: ایران از این موضوع هیجان زده شد، اما ماکرون در ماه سپتامبر ابتدا سعی کرد تا اجازه واشنگتن را در این باره بگیرد که با پاسخ منفی این کشور رو به رو شد.
خانم توکی گفت: فرانسه 3 ماه را صرف این کار کرد و در نهایت هم بینتیجه بود آن هم در شرایطی که انتخابات ایران نزدیک و احتمال پیروی محافظهکاران بالا است.
خانم توکی همچنین اشاره کرد که نتیجه این ترور هر چه که باشد یادآوری دوبارهای برای اروپاییها از ضعف جمعی آنها در مقابل سیاست یکجانبهگرایانه آمریکا خواهد بود.
وی گفت: این یک واقعیت است که سیاست اروپا در خاورمیانه کاملا وابسته به آمریکا است. بنابراین به محض این که آمریکا مورد حمله قرار بگیرد یا حمله کند و یا هر کار دیگری انجام دهد،آنها بدون هیچ برنامه و سیاستی آشفته خواهند شد.
خانم توکی در پایان نیز اضافه کرد: در حال حاضر در اروپا بیشتر و بیشتر در مورد استقلال استراتژیک از آمریکا و تاکید بر منافع این قاره صحبت میشود. در مجموع یک وابستگی روانی نسبت به آمریکا وجود دارد. فعلا ما فقط در مورد این استقلال صحبت میکنیم و تا رسیدن به آن فاصله داریم.