arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۵۲۳۰۵۱
تاریخ انتشار: ۴۵ : ۲۳ - ۲۰ دی ۱۳۹۸

یادداشت‌های علم؛ شنبه ۲۰ دی ۱۳۴۸: تلاش ایران برای جلب موافقت آمریکا در جهت معامله نفت با کوبا

مطلب معامله نفت با کوبا یک مطلب اساسی و مهم بود که فلاح از آمریکا تلگراف کرده بود. چون نقطه عطفی در معاملات آینده و سیاست آتیه ما خواهد بود. معامله نفت با کوبا، دشمن آمریکا، با موافقت آمریکا. که گفته‌اند «الملک عقیم» یا به قول فرانسوی‌ها [دولت] Etat دوست و دشمن ندارد. دولت فقط منافع دارد.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

یادداشت‌های علم؛ شنبه ۲۰ دی ۱۳۴۸: تلاش ایران در جلب موافقت آمریکا برای معامله نفت با کوبا

پس از انتشار خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی، «انتخاب» قصد دارد این بار بخش های گزیده ای از خاطرات دیگر شخصیت های مهم و تاثیرگذار کشور را روزانه، مرور و منتشر کند

به گزارش انتخاب، در خاطرات علم آمده است:

صبح شرفیاب شدم. در شرفیابی هم مطلب مهمی نبود جز کارهای جاری که همه به عرض رسید. فقط مطلب معامله نفت با کوبا یک مطلب اساسی و مهم بود که فلاح از آمریکا تلگراف کرده بود. چون نقطه عطفی در معاملات آینده و سیاست آتیه ما خواهد بود. معامله نفت با کوبا، دشمن آمریکا، با موافقت آمریکا. که گفته‌اند «الملک عقیم» یا به قول فرانسوی‌ها [دولت] Etat دوست و دشمن ندارد. دولت فقط منافع دارد.

متن تلگراف دکتر فلاح به تاریخ ۱۸ دی ۵۸ به شرح زیر است:

«جناب آقای علم، وزیر محترم دربار شاهنشاهی

امروز مذاکرات خصوصی و محرمانه صرفا از طرف شخص اینجانب [با] آقایان [پیتر فلانیگان] Peter Flannigan، مشاور مخصوص رئیس‌جمهور و رابط کاخ سفید، با گروه مخصوص مطالعه مسئله واردات نفتی آمریکا و [هارولد ساندرز] Hal Saunders، معاون آقای [دکتر کیسینجر] Dr Kissinger، و عضو شورای امنیت ملی آمریکا در کاخ سفید واشنگتن در اطراف فروش نفت خام ایران به کوبا به عمل آمد. اینجانب توضیح دادم که در وضع حاضر نروژی‌ها واسطه فروش یازده میلیون تن نفت خام شوروی به کوبا می‌باشند. چون شوروی به تدریج دچار مضیقه نفتی می‌شود، لذا نروژی‌ها اظهار تمایل کرده‌اند که این معامله را [به] ایران منتقل نمایند. نروژی‌ها به جای نفت خام تحویلی کوبا از آن کشور شکر گرفته و آن را به فروش می‌رسانند و بهای نفت شوروی را از این محل می‌پردازند. عایدات خالص این معامله برای ایران هرگاه آن را قبول نماید متجاوز از هشتاد میلیون دلار در سال است که البته می‌تواند به مصرف خریدهای ما در ایالات متحده برسد. معذالک ایران هنوز جواب مساعد به این درخواست نداده است. آن‌چه مسلم است در صورتی که نروژی‌ها از ایران مایوس شوند به طرف عراقی‌ها خواهند رفت و به طور یقین عراقی‌ها که پایبند به هیچ تعهدی به موسسات دولتی و بازرگانی غرب نیستند این معامله را قبضه نموده و در نتیجه هشتاد میلیون دلار در سال اضافه عایدات تحصیل خواهند کرد که به ظن قوی در شوروی مصرف خواهد شد. به علاوه هرگاه عراق در این معامله توفیق یابد نفت میدان رمیله را به فروش خواهد رساند و بدین ترتیب [در] مبارزه طویل‌المدت که با شرکت نفت عراق در نتیجه مصادره این میدان دارد پیروز خواهد شد. این پیروزی بدون شک چهارچوب قراردادهای نفت را در خاورمیانه مختل و متزلزل خواهد کرد و ضرر آن برای شرکت‌های نفت غیر قابل جبران خواهد بود. آقای فلانیگان این مطلب را با وجود این‌که در جهت مخالف سیاست آمریکا در محاصره اقتصادی کوبا می‌دانست کاملا قابل توجه تلقی کرد و وعده داد نظر خود را پس از مشاوره با مقامات ذی‌صلاحیت به اطلاع اینجانب برساند. خواهشمندم از مفاد این تلگراف جناب آقای نخست‌وزیر را مستحضر فرمایند. ارادتمند فلاح»

حال شاهنشاه بهتر بود ولی هنوز پشت‌شان درد می‌کرد.

بعدازظهر پیام شهبانو را در دانشگاه تهران به مناسبت آغاز سال تعلیماتی ملل متحد، یعنی اول سال ۱۹۷۰، خواندم...

سر شام بودم. علیاحضرت ملکه پهلوی پیشنهاد کردند: «چون نوروز مصادف با چهارده محرم (به قول عوام چهارم امام) است، خوب است سلام نباشد.» بحث مضحکی بود! ولی داشت جدی می‌شد و سر می‌گرفت. من که اغلب کمتر حرف می‌زنم، با لحن خیلی جدی عرض کردم: «این فرمایشات چیست؟! اگر نوروز مصادف با عاشورا هم می‌بود باید سلام منعقد می‌شد. این سنت ملی را که با مسائل عرضی نمی‌شود پوشاند.» شاهنشاه از عرض من خوش‌شان آمد و مطلب تمام شد و موضوع هم عوض شد!

امروز صبح زود یک درویش منزلم آمد. کاری به من داشت که انجام داده بودم. برای تشکر آمده بود. مرد خیلی وارسته‌ایست. به این جهت نمی‌خواهم اسمش را این‌جا بنویسم. یک رباعی برایم خواند که نمی‌دانم مال کیست، خودش هم نمی‌دانست. ولی بس خوشم آمد. این‌جا می‌نویسم:

آنی، که پناه اهل رازت کردند

بیچاره‌نواز و چاره‌سازت کردند

می‌دار سری به خاکساران، زنهار

شکرانه آن که سرفرازت کردند

برای من، در این مقامی که حالا دارم، یک دنیا عبرت و حکمت است.

نظرات بینندگان