روزنامه خبرورزشی نوشت: بعد از جدا شدن از استقلال ترجیح داد سکوت کند و حرفی نزند که عدهای از آن به معنای ضربه زدن به تیم تعبیر کنند. جواد زرینچه که بعد از جدال با پیکان روزه سکوت گرفت، برای اینکه ثابت کند هیچ چشمداشتی به صندلی استراماچونی ندارد، حاضر نشد سمت سرمربیگری را حتی به عنوان موقت بپذیرد. زرینچه حتی در قالب سرپرست نیز نماند و در تمام روزهایی که استقلال سرمربی نداشت نیز حرفی نزد تا متهم به حاشیهسازی نشود. حالا پس از گذشت حدود یک ماه از هیاهوی استراماچونی، آقاجواد سفره دلش را برای خبرورزشی باز کرد و حرفهای مهمی زد که آن را بیکم و کاست برایتان نقل میکنیم.
تیم امید بدشانس بود
تیم امید در عین بدشانسی حذف شد. در فروردین ماه اگر بهتر نتیجه میگرفتیم، وضع بهتری در سیدبندی مسابقات پیدا میکردیم و با کره جنوبی و ازبکستان همگروه نمیشدیم. نتایج فروردین را نباید به نام حمید استیلی نوشت، چون در آن زمان کرانچار سرمربی بود. ما بعد از رفتن کرانچار وقت را هدر دادیم و این ربطی به استیلی ندارد. ما باید به جای بازی با امثال قطر و اندونزی با رقبای گردنکلفت بازی میکردیم.
استیلی سیبل حملات
این روزها حمید استیلی سیبل حملات شده و همه حذف تیم امید را گردن او انداختهاند، اما انصافاً آیا وقت و امکانات مورد نظرش را به او دادیم؟ با همه این مشکلات من هنوز هم معتقدم تیم ما بدشانسی آورد. هم جلوی ازبکستان و هم مقابل چین. در مورد دستیاران هم نمیتوان به حمید خردهای گرفت، چون در آن مقطع وقت کافی برای انتخاب دستیار وجود نداشت و استیلی باید با کسانی کار میکرد که از قبل سابقه همکاری با آنها را داشت.
وساطت غلامی
بعد از آن اتفاقی که برای عارف غلامی رخ داد در موردش با حمید استیلی صحبت کردم تا او را ببخشد، چون جوان است و کمتجربه، ولی او دعوت نشد. در این رابطه از حمید دلخور نیستم، چون حتماً او و دستیارانش فاکتورهایی برای دعوت نکردن عارف داشتهاند که باید به آنها احترام گذاشت.
حساب روی قائدی
اینکه میگویند مهدی قائدی به دلیل استقلالی بودن فیکس نشد اصلاً درست نیست. من هم استیلی را میشناسم و هم قائدی را. اتفاقاً حمید خیلی روی مهدی قائدی در تیم امید حساب باز میکرد، ولی شاید تفکراتش این بود که مهدی به آن شکل بهتر میتوانست کمک کند.
مذاکره به جای لجبازی
در اینکه بعضی از کشورهای عربی دوست ندارند فوتبال ما در آسیا موفق شود، هیچ شکی وجود ندارد، ولی به خاطر سنگاندازی و شیطنت آنها نباید با دستان خودمان باعث طرد شدن فوتبال ایران در آسیا شویم. وزارت محترم ورزش و مدیران فدراسیون فوتبال باید ارتباط تنگاتنگی با مدیران AFC و شورای المپیک آسیا پیدا کنند. باید به جای لجبازی و بیانیه دادن مذاکره کنیم. نباید در این شرایط آتش را خودمان بیشتر کنیم. کار با مذاکره و تشریح شرایط جلو میرود نه با شلوغکاری. باید به کنفدراسیون توضیح دقیق داد که همهروزه پروازهای زیادی از کشورهای عربی و با ایرلاینهایی از امارات، قطر، عمان و... به ایران انجام میشود و همین مسئله امنیت کشورمان را نشان میدهد.
استقلال و حاشیهسازان
سالها بازیکن استقلال بودم و در این باشگاه سمت هم داشتهام، ولی حالا فقط هوادار این تیم هستم و به عنوان یک هوادار برای تیمم آرزوی موفقیت میکنم. امیدوارم چه در بازیهای آسیایی و چه در لیگ برتر خودمان با قدرت کار را دنبال کنیم. استقلال باید تحت هر شرایطی مقتدرانه به راهش ادامه دهد. البته کار خیلی دشوار است، ولی باید تلاش کرد. امیدوارم حاشیهسازهایی که هم داخل مجموعه هستند و هم بیرون مجموعه، اجازه بدهند استقلال کارش را بکند و تیم را به حاشیه نبرند، چون سایر تیمهای بالای جدول هم تغییرات زیادی داشتهاند. استقلال میتواند موفق شود، ولی به شرطی که اجازه بدهند تیم نفس بکشد.
استراماچونی نخواست نامجومطلق بیاید
من هرگز چسبیده به استقلال نبودم و برای رسیدن به پست و مقام اصول خودم را زیر پا نگذاشتهام. یک عده نمیخواستند من باشم و شکر خدا گذشت زمان ثابت کرد که نه دنبال صندلی استراماچونی بودم و نه خواهان آن بودم که سرپرستی تیم را برای همیشه به نامم بزنم. خیلیها دوست داشتند زوج زرینچه و نامجومطلق روی نیمکت هم شکل بگیرد، خودم هم دوست داشتم، ولی شرایط مهیا نشد. وقتی استراماچونی سرمربی شد دیدم روحیات او به همکاری با مجید نامجومطلق میخورد به همین خاطر مجید را به سرمربی استقلال معرفی کردم، ولی استرا تفکرات خودش را داشت و ترجیح داد به جای نامجومطلق از مربیان هموطن خودش استفاده کند. حالا خیلی خوشحالم که نامجومطلق برگشته. مجید بچه سالم و بیحاشیهای است و میتواند به تیم کمک کند.
رمضانی، انتخاب سرمربی
قاعدتاً در همه دنیا سرپرست توسط مدیریت باشگاه انتخاب میشود، ولی معتقدم در مورد انتخاب سرمربی جدید استقلال تنها کسانی که تصمیم نهایی را نگرفتند، مدیران باشگاه استقلال بودند. آقای رمضانی محترم است، ولی گزینش او به عنوان سرپرست استقلال انتخاب شخص فرهاد مجیدی بود و مدیران باشگاه استقلال مجبور شدند آن را بپذیرند، چون تیم در شرایط خاصی قرار داشت و نمیخواستند دوباره بحران ایجاد شود.
دلم به حال خودم سوخت
از هیچ کس کینه ندارم، حتی آنهایی که روز بازی با پیکان خط دادند تا مردم علیه من شعار بدهند. فقط بعد از بازی با پیکان دلم به حال خودم سوخت، چون در زندگیام نه شیلهپیله داشتهام و نه باج دادهام. دلم سوخت که چرا با من که صادقانه کار کردم و هیچ چشمداشتی هم به صندلی سرمربی نداشتم، آن برخورد را در استادیوم کردند. دلم سوخت، ولی از آن افراد کینهای ندارم. نه تنها از آن تماشاگران بلکه از کسانی که به آنها خط دادند نیز دیگر کینهای ندارم. خدا همه را عاقبت به خیر کند.