خاطرات مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی را از سال ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۵، هر شب منتشر میکند. پیشتر، خاطرات «آیت الله» از سال ۵۸ تا ۷۱ در «انتخاب» منتشر شده بود
به گزارش «انتخاب»؛ متن خاطرات آیت الله هاشمی در روز ۱ بهمن 1371 تا 1375 در زیر آمده است
سال ۱۳۷۱
تا ساعت نُه صبح کارها انجام شد. به محافظان و کارکنان موجود، هر نفر پانصد تومان عیدی دادم. به دفتر آیتالله خامنهای رفتم و در مراسم عید مبعث شرکت کردم. با سخنان کوتاهی تبریک گفتم و آیتالله خامنهای هم صحبتی متوسط داشتند. به دفترم برگشتم.
وزیر امورخارجه سودان آمد و نامه رییسجمهور را مبنی بر تحرک سیاسی برای مقابله با تبلیغات استکبار آورد. اطلاع داد که نیروهای مصری، صد و هشتاد کیلومتر در خاک سودان پیشروی کردهاند، تا ۲۲ درجه عرض جغرافیایی؛ سودانیها برای دفاع اقدامی نکردهاند. از امکان تصرف بندر سودان نگراناند.
تلفنی با آقای علی عزت بگوویچ، رییسجمهور بوسنی و هرزگوین صحبت کردم؛ میخواست بداند با رییسمجلس کرواسی چه مذاکراتی داشتهایم. آقای [اصغر] ابراهیمی، [مدیرعامل شرکت متروی تهران] آمد. گزارش پیشرفت مترو را داد و کمک خواست.
عصر در مراسم افتتاح کنگره حفط و قرائت قرآن در حسینیه ارشاد شرکت کردم. شب به خانه رفتم. فاطی و بچههایش هم آمدند.
سال ۱۳۷۲
در خانه بودم. کار زیادی نداشتم. وقت به استراحت و تنظیم کتابخانه و مطالعه گذشت. ظهر از بچهها، فقط فاطی و بچههایش بودند. عصر خبر دادند که [آقای باسل اسد]، فرزند آقای حافظ اسد، [رئیس جمهور سوریه]، در تصادف فوت کرده است.[۱] قرار شد تسلیت بفرستیم و آقای [علیرضا] معیری، [مشاور بینالملل رئیس جمهور] هم برود.
شب آشیخ محمد و همشیرهها، صدیقه و فاطمه و بعضی از بچههایشان آمدند و شام اینجا بودند.
سال ۱۳۷۴
مطابق معمول، هشت صبح حرکت کردم و هشتو نیم به دفتر رسیدم. تا ساعت نُهو نیم کارها انجام شد. خلیفه آرام کشیشیان، رییس شورای جهانی کلیساها [و رهبر دینی ارامنه جهان] آمد. مرکزشان در لبنان است. برای بازدید از کلیساهای ارامنه، ده روز در ایران هستند. از رفتار دولت ایران با ارامنه، خیلی راضی و ممنون بود و چند تقاضای کوچک داشت. سئوالات زیادی از فرهنگشان و اختلافشان با پاپ و کاتولیکها و نحوه انتخاب و هزینههای جاری نمودم. تقاضای عکس دسته جمعی داشتند؛ پذیرفتم.
[آقایان بوریس شیخمُرادف و واهان پاپازیان]، وزرای امورخارجه ترکمنستان و ارمنستان و همراهان و دکتر ولایتی آمدند. گزارش مذاکرات وتصمیمات چهارمین اجلاس سهجانبه را دادند و من هم برای تقویت همکاریها تشویقشان کردم و قول حمایت دادم.
با حضور [آقایان علیاکبر ولایتی، اکبر تُرکان و بیژن نامدار زنگنه]، وزیران امورخارجه، راه و ترابری، نیرو، معاونان، آقای [علی]کریمی از آستانقدس [رضوی] و معاون استانداری خراسان، جلسهای برای برنامه مراسم بهرهبرداری از راهآهن سرخس – مشهد – تجن در اردیبهشت سال ۱۳۷۵ داشتیم؛ مسأله مهمی است. تعداد زیادی از سران کشورها، به اضافه سران [سازمان همکاری اقتصادی] اکو، دعوت میشوند که قرار است در مشهد جمع شوند و با قطار به سرخس برویم و مراسم آنجا باشد. ناهار را در سرخس ترکمنستان بخوریم و سپس به عشقآباد برویم. برای همه موارد تصمیم گیری کردیم. همزمان، افتتاح منطقه آزاد سرخس و کلنگزنی سد پلخاتون هم خواهدبود.
حسین[مرعشی] آمد. راجع به کاندیداهای انتخابات مشورت کرد. عصر در جلسه هیأت دولت به وزرا گفتم که تلاش کردم در لیست نامزدها، ائتلاف بهوجود آورم که نشد و منجر به لیستهای جداگانه شد. دربارة قیمت ارز در سال ۱۳۷۵ بحث ناتمام داشتیم.
شب میهمان آیتالله خامنهای بودم. دربارة انتخابات، ترکمنستان ، ترکیه، کیهان هوایی، قیمت ارز، صادرات فرش و روزنامه سلام صحبت کردیم.
سال ۱۳۷۵
آقای [صادق] رجاء، استاندار کهکیلویه و بویراحمد آمد. از تأثیر فراوان سفر من در بهبود وضع استان گفت و برای چند طرح دیگر، علاوه بر آنچه قبلاً دادهایم، کمک خواست. آقای [حسن] کامران، نماینده سابق اصفهان آمد و برای جلوگیری از رد صلاحیت خود در شورای نگهبان، در [انتخابات] میان دورهای [مجلس]، استمداد کرد. آقای [حسن] مختاری، نماینده سابق نجفآباد هم به همین منظور آمد.
آقای [محسن] رفیقدوست، [رئیس بنیاد مستضعفان و جانبازان] آمد و برای رفع موانع کار ساخت آزادراه تهران- شمال استمداد کرد. آقای [حسن] شفتی، [مدیرعامل شرکت هواپیمایی هما] آمد و برای خرید هواپیما و بهبود حقوق خلبانها و اصلاح ساختار شرکت هما استمداد کرد. عصر وزرا آمدند. برای افطار، به دفتر رهبری رفتیم. قبل از افطار، پس از صحبت کوتاه من[۱]، ایشان با خواندن خطبهای از نهجالبلاغه، مقداری نصیحت کردند. پس از افطار به دفترم رفتم. شورای عالی انقلاب فرهنگی جلسه داشت. درباره نوع استفاده از شبکههای اطلاعرسانی جهانی، منجمله اینترنت، صحبت کردیم. دبیر شورا تعیین شد.[۲]