خاطرات مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی را از سال ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۵، هر شب منتشر میکند. پیشتر، خاطرات «آیت الله» از سال ۵۸ تا ۷۱ در «انتخاب» منتشر شده بود
به گزارش «انتخاب»؛ متن خاطرات آیت الله هاشمی در روز ۴ بهمن 1371 تا 1375 در زیر آمده است
سال ۱۳۷۱
تا ساعت نُه صبح کارهای دفتر انجام شد. آقای [جواد] منصوری، سفیرمان در پاکستان آمد. از آثار مهم سفرم به پاکستان و اثر آن در روابط و بهتر شدن نظر مردم پاکستان به ما و از استحکام دولت نواز شریف و ضعف حزب مردم و خانم [بینظیر] بوتو و برنامههای عمرانی آنها گفت.
آقای [مصطفی] میرسلیم، [مشاور رییسجمهور در امور تحقیقات] آمد. گزارش سفر به آذربایجان و توصیه به همکاری در مورد موشکی و سئوالاتی نیز دربارة سیاستهای تحقیقاتی داشت. [آقای الیز یوپارا]، وزیر انرژی ونزوئلا آمد. نامه رییسجمهورشان را دربارة بالا بردن قیمت نفت آورد؛ برنامهای با اهرم کمکردن تولید نفت ارائه داده که موافقت کردم. به کشورهای دیگر عضو اوپک هم میرود؛
کار خوبی است. شرحی بر سیاست تبدیل و تکنرخی شدن ارز در ونزوئلا داد و راضی بود. سیاستهای اقتصادی ما را ستود.
اعضای هیأت مدیره طرح نیشکر خوزستان آمدند. گزارش پیشرفت کار و اقتصادی بودن طرح را دادند. بعضیها تردید دارند که در فرض شناور شدن ارز، این کار اقتصادی باشد. تأییدشان کردم.
ظهر علی و حسن، فرزندان فاطی و فائزه آمدند. مقداری شیطونی کردند و تقاضای قرص جوشان [ویتامین c] داشتند که خوشبختانه موجود بود. عصر آقای [عبدالله] نوری، وزیرکشور آمد. برای سفر به ترکیه کسب نظر کرد و در مورد فعالیت بیشتر برای گرم کردن انتخابات پیشنهادهایی داشت.
در جلسه هیأت دولت شرکت کردم. لایحه عمومیکردن بیمه خدمات درمانی تکمیل شد. شام میهمان آیتالله خامنهای بودم. دربارة فروش سلاح به سوریه، مسائل شاهرود و سمنان، حزبالله قم، عفو عمومی، جلالالدین فارسی، سفر من به اصفهان، افغانستان و گرجستان، مذاکره و توافق داشتیم. در دفترم ماندم.
سال ۱۳۷۲
اعضای گروه بهداشت کودکان [سازمان همکاری اقتصادی] اکو، شامل چند وزیر و سطوح دیگر آمدند. آقای دکتر [علیرضا] مرندی، [وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی] و وزیر بهداری پاکستان حرف زدند. من هم در خصوص اهتمام به تغذیه و اهمیت بهداشت و آموزش کودکان صحبت کردم.[۱]
[آقای شاپور مرحبا]، نماینده، فرماندار و امام جمعه آستارا آمدند. گزارش وضع و نیازها را دادند. از اقدامات عمرانی دولت و تحرک اقتصادی شهرستانشان و از باز شدن مرزها با جمهوری آذربایجان تشکر داشتند. برای ساحلسازی و ساخت امکانات توریستی استمداد کردند. امام جمعه از کمکهایم برای تأسیس مدرسه علمیه خوشحال بود. [آقای سید فتحالله حسینی]، نماینده و [ماموستا ملأ قادر قادری]، امامجمعه پاوه آمدند. از خدمات انقلاب به منطقه کردنشین و بهبود شرایط زندگی مردم قدردانی کردند و از اینکه بنیاد شهید، امامجمعه را از مسئولیت بنیاد پاوه برکنار کرده، شکایت داشتند و کمک خواستند.
[آقای سیدحسین حسینی شاهرودی]، نماینده و روحانیون شاهرود آمدند و برای تبدیل ادارات شهر به ادارهکل و ساخت فرودگاه و... استمداد کردند. جمعی از نمایندگان آذربایجان آمدند. از توجه بیشتر در برنامه به آذربایجان و کم شدن عقب ماندگی استان تشکر کردند و خواستار ادامه سیاست و حمایت بیشتر و سفر من شدند. گفتند در مجلس از بودجه دولت دفاع میکنند. ظهر عفت و محسن آمدند.
عصر جلسه شورای عالی اقتصاد داشتیم. شب نمایندگان مجلس و وزیران، میهمانم
بودند. چند نفر نماینده دربارة بودجه سال ۱۳۷۳ صحبت کردند. من هم صحبت کردم و به ابهامات اظهار شده، جواب دادم. سپس شام صرف شد. ساعت ده شب به خانه آمدم.
سال ۱۳۷۳
برای بازدید از نمایشگاه و افتتاح سومین ستاد بازسازی به مرکز سپاه رفتم. عمده
کارهایی را که بخشهای مختلف سپاه در پیمانکاریها انجام دادهاند، به نمایش گذاشتهاند؛ دهها طرح بزرگ و کوچک در سد و راه و کشاورزی و صنعت؛ خوب کار کردهاند و از ماشینآلات و نیروهای سپاه، خوب استفاده شده و نیروهای خوبی تربیت شدهاند. ارزانتر از پیمانکارهای دیگر، میتوانند کار انجام دهند و هنوز هم ظرفیت خالی دارند. بازدید، بیش از شش ساعت طول کشید. جوایز را دادم و برایشان صحبت تشویقآمیز کردم.[۱] ناهار هم همانجا خوردیم.
عصر دکتر [محمدحسین] عادلی آمد. پیشنهادهایی برای تحرک بیشتر در سازمان همکاریهای اقتصادی (اکو) ارائه داد. شب شورای عالی انقلاب فرهنگی جلسه داشت. دربارة دانشگاه تربیت مدرس، بحث و توافقی به وجود آمد. فاطی آمد. برای تهیه تجهیزات بیمارستان کلیوی، عازم آلمان است.
سال ۱۳۷۴
آقای [سیدمجید] هدایتزاده، سفیرمان در ایتالیا آمد. گزارش رشد همکاری ایران و ایتالیا، علیرغم فشار آمریکا را داد و اینکه صادرات ایران بیشتر است و اعتبارات محدود برقرار شده و منتظر بیمه دولتی میباشند.
اخوی محمد، [معاون اجرایی رئیس جمهور]، گزارش سفر به عمان و مذاکرات طولانی با سلطان قابوس را داد. او پذیرفته که آمریکا و انگلیس، مانع حُسن روابط عربستان سعودی با ایران میشوند و پذیرفته برای انتقال نفت منطقه هنگام و مبارزه با قاچاق، همکاری شود و گفته به زودی سوریه و اسراییل هم صلح میکنند و سایر کشورهای عرب منطقه هم با اسراییل روابط دارند، ولی عمان و قطر علنی کردهاند و آنها غیرعلنی. دربارة انتخابات هم صحبت شد.
هیأت امنای دانشگاه شاهد جلسه داشت. گزارش کار دادند. نیازهای مقرراتی و مالی را به تصویب رساندیم. بیش از دو هزار دانشجو دارند. بنا شد تا پنج سال دیگر دو برابر شوند. عصر در جلسه هیأت دولت تصویب کردیم که قیمت ارز صادراتی در سال ۱۳۷۵ در همان قیمت سیصد تومان حفظ شود.
برای افطار، اعضای کابینه میهمان رهبری بودیم. مقداری از نهجالبلاغه را خواندند و موعظه کردند و از شیوه تبلیغات انتخاباتی بعد از اعلان بیانیه گروه ۱۶ نفری[کارگزاران]، اظهارعدمرضایت کردند. گفتند وزرا که با رأی مجلس انتخاب میشوند، در امضای لیست شرکت نکنند، ولی معاونان رییسجمهور و سایر شخصیتها که نیاز به رأی مجلس ندارند، لیست بدهند. پس از افطار، علت تغییرنظرشان را خصوصی پرسیدم که قرار شد، بعداً بگویند. به دفترم آمدم. آقایان [حسین] مرعشی و [حسین] کمالی، برای کسب نظر من در مورد چگونگی عمل به خواست جدید رهبری آمدند. گفتم در جمع خودشان بررسی کنند و پیشنهاد بدهند. بالاخره آمدند و سه احتمال را مطرح کردند: ۱ – اعلان عدمتصویب دادنِ لیست، با توجه به شرایط جاری؛ هنوز صریحاً نگفتهاند که لیست میدهند. ۲ – اعلان لیست توسط معاونان و اشخاص دیگر ۳ – اعلان لیست با عنوان دیگری که به ثبت برسد. تلفنی با رهبری در این باره مشورت کردم؛ قرار شد فکرکنند و فردا جواب بدهند.
سال ۱۳۷۵
در منزل بودم. بیشتر وقت به اصلاح پیشنویس شرح حالم [= کتاب دوران مبارزه] گذشت. آقای [مهدی] کروبی، [دبیر مجمع روحانیون مبارز]، تلفنی گفت، تصمیم گرفتهاند که آقای [سیدمحمد] خاتمی، خود را نامزد انتخابات ریاستجمهوری کند و از من خواست که کمک کنم تا آن شیوههای فشار و بُهتان و استفاده از سپاه و صداوسیما که در انتخابات مجلس [پنجم] پیش آمد، تکرار نشود و در مورد [حزب] کارگزاران هم، در صورت مشورتکردن آنها کمک کنم.
آقای حسین مرعشی، [نماینده کرمان] آمد. گفت تبلیغات انتخابات در رفسنجان، خیلی تُند است و بهرامی به کمک حسینی برخاسته و میخواهد، برای کمک به آشیخ حسین [هاشمیان] به رفسنجان برود. آقای [علیمحمد] بشارتی، [وزیر کشور]، تلفنی گفت، در جلسه بزرگداشت سالگرد [مهندس مهدی] بازرگان، دکتر [ابراهیم] یزدی، [دبیرکل نهضتآزادی]، برضد ولایتفقیه حرف زده و جمعی از حزباللهیها که حضور داشتند، جلسه را بههم زدهاند و بازداشت شده و تحویل دژبان شدهاند. عصر فرزند آشیخ محمد [هاشمیان] از رفسنجان آمد. گفت، [در تبلیغات انتخابات میاندورهای مجلس در رفسنجان]، مخالفان آشیخ حسین، به کمک آشیخ عباس [پورمحمدی]، در تبلیغات، حالت تهاجمی و اهانت به خود گرفتهاند و برای دفع فتنه کمک خواست.