اندیشکده شورای آتلانتیک در تحلیلی نوشت: با وجود اینکه پس از یک سری اتفاقات مثل حملات به نفتکشها در خلیج فارس و تحولات در کشورهای همسایه از جمله یمن و عراق، تنشها بین عربستان سعودی و ایران شدت گرفت، اما در عین حال روند تلاشهای بینالمللی برای میانجیگری بین این دو کشور در طول سال 2019 تسریع شد. تهران و ریاض با توجه به بالا گرفتن تنشها و احتمال وقوع جنگ تلاشهای چندین کشور برای آغاز مذاکرات را پذیرفتند. در این بین با افزایش میانجیگریها گمانهزنی هم نسبت به اینکه این دو کشور میتوانند برای جلوگیری از جنگ اختلافات بین خود را حل و فصل کنند، بیشتر شد.
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»، در ادامه این مطلب آمده است: شایان ذکر است که نه عربستان سعودی و نه ایران مشتاق درگیری نیستند. این دو هرگز رغبتی به جنگ مستقیم ندارند چرا که اگر همچین اتفاقی رخ دهد برای هردو طرف پرهزینه و مخرب خواهد بود. علاوه بر این، ریاض و تهران در حال حاضر در حوزه های نفوذ خود در کشورهای جنگ زده عراق، سوریه و یمن با یکدیگر رقابت میکنند.
اما حمله به تأسیسات نفتی دولتی سعودی در سپتامبر 2019 یک هشدار بود که در صورت عدم حل و فصل مشکلات، درگیری بین عربستان و ایران میتواند به نقطه برگشت ناپذیر برسد و آتش جنگی را شعله ور کند که بدون تردید دود آن به چشم هر دو طرف خواهد رفت.
از آن زمان تاکنون تلاشهای بینالمللی بسیاری برای وساطت بین عربستان سعودی و ایران شکست خورده است. میانجیها طرحی در مورد چگونگی حل اختلافات منطقهای بین ریاض و تهران ندارند، چرا که اساسا آنها بازیگران مستقلی نیستند. به عنوان مثال، بسیاری از گروههایی که در درون آمریکا تهران و ریاض را به گفتگو دعوت میکنند بودجهشان توسط دولت آمریکا تامین میشود و طبیعی است که سیاستهای دولت این کشور را دنبال کنند، پس این گروهها ناظران بی طرفی در روابط تهران و ریاض نیستند.
رفتار تهران در خلیج فارس در سال 2019 نشان میدهد برنامههایی در ایران برای افزایش فشار بر عربستان سعودی وجود دارد، منتها تهران همزمان نمیخواهد دست به اقدامی بزند که امکان هرگونه توافق بین دو طرف را از بین ببرد. ایران نیاز به پیشرفت دارد و این مهم تنها در صورت برقراری آرامش در منطقه تحقق مییابد. از آنجا که آمریکا و ایران با هم ارتباطی ندارند، واشنگتن از برخی اقدامات متحدان خود مانند ژاپن و پاکستان برای کمک به میانجیگری بین ریاض و تهران حمایت میکند.
حسن روحانی، رئیس جمهور ایران تلاشهای بسیاری کرده تا به سرانجام رسیدن این میانجیگریها کمک کند. روحانی در دسامبر سال 2019 به ژاپن سفر کرد و نخست وزیر پاکستان، عمران خان نیز در اکتبر 2019 به منظور تسهیل گفتگو بین ایران و عربستان راهی پایتختهای این دو کشور شد. عمران خان برای ایجاد روابط اقتصادی قوی و تقویت قدرت اسلام آباد میخواهد با هر سه دولت آمریکا، ایران و عربستان ارتباط داشته باشد. همچنین پاکستان معتقد است که با همکاری با نیروهای مسلح ایران ایران می تواند امنیت مرز مشترک 560 مایلی خود با این کشور را بهتر تامین کند، در کنار این موضوع پاکستان مشتاق است تا به عربستان سعودی کمک کند بلکه این کشور یک ائتلاف نظامی ضد تروریسم کشورهای مسلمان و عربی را برای تضمین امنیت منطقه رهبری کند. با توجه به منافع بیشتر اسلام آباد با واشنگتن و روابط نزدیکتر آن با عربستان سعودی، ایران و پاکستان چندان به هم نزدیک نبودهاند و یا حداقل اعتماد چندانی به یکدیگر نداشتند. با توجه به این نکته و طبق گفتههای مقامات تهران، آخرین تلاش های میانجیگری عمران خان هنوز هیچ نتیجهای نداشته است.
در حقیقت، افزایش بیشتر تنشهای منطقهای به این معنی است که تلاشهای پاکستان به احتمال زیاد نه منجر به گفتگو که تنها منجر محدود شدن درگیریها بین ریاض و تهران میشود. پس از ترور قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس در 3 ژانویه، شاه محمود قریشی، وزیر امور خارجه پاکستان به ایران سفر کرد تا به مقامات این کشور یادآوری کند که اگر آتش تنشهای منطقهای شعله ور شود، پاکستان تمایلی به سوختن در آن ندارد. پس از بازدید از تهران، قریشی قصد داشت به عربستان سعودی و آمریکا سفر كند تا به مقامات این دو کشور هم بگوید که تهران خواهان افزایش تنشها نیست.
این روزها و پس از ترور سلیمانی عربستان هم مثل پاکستان خواستار افزایش تنش نیست. پادشاهی سعودی اعلام کرده که با وجود گزارش رسانهها مبنی بر اینکه سلیمانی در مأموریت برای ارائه پاسخ تهران به میانجیگری عراقیها بین عربستان سعودی و ایران بوده، ریاض هیچ گونه اطلاعات و مشورتی در اختیار واشنگتن برای انجام این عملیات قرار نداده است. وزیر امور خارجه ایران در حقیقت از سلیمانی خواسته بود تا او برای حل اختلافات بین تهران و ریاض وارد عمل شود که به نظر میرسد فرمانده سپاه قدس نیز از این ایده استقبال کرده بود. در همین حال، منافع آمریکا میتواند باعث سردرگمی نقش منطقهای سعودی و ایران شود. وقتی سلیمانی ترور شد، مشخص بود که پادشاهی سعودی نگران تشدید تنش های منطقهای است.
ایران تاکنون چندین معاهده امنیتی چند جانبه منطقهای را برای کاهش تنشها پیشنهاد داده که عربستان سعودی همه آنها را نادیده گرفته و ابتدا به ساکن خواستار تغییر رفتار تهران شده است. ایران به هیچ عنوان این قضیه را که به دنبال تغییر رفتار منطقهای خود نیست، پنهان نمیکند، اما آخرین امید این کشور برای برقراری صلح ارائه طرحی مبنی بر طرح صلح هرمز با هدف تأمین امنیت مسیر آبی خلیج فارس در کنار همسایگان عرب بوده است. در حالی که چندین کشور کوچکتر عربی حاشیه خلیج فارس به طور خلاصه این طرح را به عنوان علامت استقبال ایران از گفتگو تلقی کردند، اما نه عربستان سعودی و نه شورای همکاری خلیج فارس (GCC) به طور کلی روی خوشی به این ابتکار تهران نشان ندادند.
این اقدامات چند جانبه شاید بتوانند راهی برای گفتگو عربستان سعودی و ایران در مناطق درگیر مانند عراق، سوریه و یمن باز کنند. گفتگو بین ایران و عربستان هدف بزرگ و مهمی است که احتمالا تندروها در ایران روی خوشی به آن نشان نخواهند داد، به ویژه اینکه اینها معمولا به هرگونه میانجیگری از سوی کشورهای نزدیک به آمریکا بدبین هستند.
تندروها در ایران ادعا میکنند که به شینزو آبه، نخست وزیر ژاپن نمیتوان اعتماد کرد زیرا او به دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا خیلی نزدیک است. در آخرین سفر آبه به تهران در ژوئن سال 2019 ، او قبل از سفر به ایران با رئیس جمهور آمریکا و ولیعهد سعودی محمد بن سلمان تماس گرفت، اما در نهایت سفر وی نتوانست نتایج ملموسی داشته باشد. ژاپن برای تأمین امنیت آبراه خلیج فارس ژاپن تصمیم گرفت به جای تکیه بر ایران ، عربستان سعودی یا آمریکا خودش نیروهای دفاعیاش را به منطقه بفرستد.
میانجیگری بین عربستان سعودی و ایران به معنای تغییر موازنه قدرت به گونهای است که هر دو کشور را خوشحال کند. اگر ریاض و تهران در مسیر خلاف منافع آمریکا باشند، گزینههای اندکی برای حل مسائل خود به صورت دو جانبه خواهند داشت و ممکن است این تلاشهای آنها برای برقرار ثبات به نتیجه نهایی نرسد. هرگونه واسطه گریای در زمینه صلح ریاض و تهران در این شرایط بی معنی است، به ویژه وقتی که آمریکا یا سازمان های آمریکایی یا متحدین سرسخت این کشور تلاش میکنند این مسئولیت را بر عهده بگیرند.