محمدرضا لطفی کارگردان فیلم سینمایی «تعارض» از فیلمهای راه یافته به بخش «نگاه نو» سیهشتمین جشنواره فیلم فجر تاکید کرد این فیلم را با نگاه سیاسی کارگردانی نکرده است.
نشست رسانهای فیلم سینمایی «تعارض» به کارگردانی محمدرضا لطفی اولین نشستی بود که امروز شنبه ۱۹ بهمن ماه در پردیس سینمایی ملت برگزار شد.
در این نشست رسانهای محمدرضا لطفی نویسنده و کارگردان، امیر سیدزاده تهیهکننده، بابک قائم تدوین، حمید یراقچیان موسیقی، حسین قورچیان صداگذار، رضا بهبودی و سودابه بیضایی بازیگران، پدرام زرگر طراح گریم، افسانه صرفهجو طراح صحنه و لباس و علیاکبر گراگویی صدابردار حضور داشتند.
علی علایی نیز منتقد مهمان نشست بود.
لطفی در ابتدای نشست بیان کرد: قصد دارم در ابتدا سه نکته را متذکر شوم. من از سال ۷۸ کار مطبوعات و نقد فیلم انجام میدهد و افتخار میکنم که از جامعه نقد و مطبوعات وارد سینما شدهام. شما روزنامهنگاران خیلی زحمت میکشید و خوشحالم که یقه فیلمسازان را میگیرید و از سینما دفاع میکنید. متأسفانه در جشنواره به زحمات شما توجهی نمیشود. باید بگویم که هیچ شخصی حق ندارد به شما توهین کند و این حق شماست که فیلمسازان را مورد پرسش قرار دهید و من میخواهم به احترامتان از جا برخیزم.
در ادامه لطفی و عوامل فیلمش به احترام خبرنگاران حاضر در سالن از جا بلند شدند و برای آنها دست زدند.
وی سپس ادامه داد: نکته دوم درباره فیلم اول یا دوم بودن فیلم است. فیلم «روایت ناپدید شدن مریم» بچه من است و نمیتوانم زیر فرش قایمش کنم. و زمانی که مساله فیلم اولی یا دومی بودن من مطرح شد برای خودم هم معضل شد. لطفاً این موضوع را بعد از جشنواره پیگیری کنید.
لطفی ادامه داد: در حال حاضر همه فیلمها چه بلند و چه کوتاه به صورت دیجیتال تصویربرداری میشوند و کیفیت فیلم تعیین میکند که از چه نوعی است. این مساله برای من و بقیه دوستانم معضل است و دوست دارم این آن را پیگیری کنید. نکته سوم هم اینکه من از تکتک عوامل فیلمم و مخصوصاً تهیهکننده تشکر میکنم که همراه و در کنار من بودند.
در ادامه علایی عنوان کرد: من سینمای موردعلاقهام کلاسیک است اما همیشه شرط علاقه مند شدن به فیلم را جذابیتش برای مخاطب میدانم. در این فیلم با یک فیلم سایکو درام روبرو هستیم که کاراکتر اصلیاش یکی از انواع افسردگی را دارد. در فیلم مسائلی چون جهانهای موازی و مبحث زمان مطرح میشود. زمان در فیلم هم چندپاره میشود هم میشکند و هم در یک قاب روایتهای مختلفی از زمان داریم.
در ادامه سیدزاده درباره کار کردن با فیلم اولیها گفت: چون این نوع فیلمها خیلی سخت و پیچیده هستند و کسی حاضر نمیشود این فیلمها را بسازد من تهیهکنندگی آنهارا قبول میکنم.
فیلم من، فیلم قطعیت نیست
لطفی درباره سیاسی بودن فیلم توضیح داد: من درباره جهان امروز فیلم میسازم. این فیلم، فیلم قطعیت نیست و بین واقعیت و رؤیا اتفاق میافتد. ما در جهانی زندگی میکنیم که سیاست از همهچیر به ما نزدیکتر است. من منتقد هستم و کارم نقد کردن است و در این فیلم هم همین کار را میکنم. من از سال ۸۲ در سالن رسانه فیلم دیدم و همه آثار را رصد کردم پس اگر میخواستم فیلم سیاسی بسازم بلد بودم اما درباره انسان فیلم ساخته ام.
بهبودی درباره همکاری در ۲ فیلم لطفی و اینکه ترجیح میدهد در فیلمهایی که در گروه «هنر و تجربه» اکران میشوند، بازی کند، گفت: باعث افتخارم است که در آثار لطفی بازی کردم. مساله دیگر در انتخابهایی که دارم به کار گرفتن درست مضمون و ساختار سینما و دیگر اندیشه حاکم درون فیلمنامه است که برایم بسیار مهم است پس صرف حضور در نقش اول یک فیلم و دستمزد کلان گرفتن که البته نگرفتم، ساختار، ایده و اندیشه فیلم نیز برایم بسیار مهم است.
وی یادآور شد: آقای لطفی را از چند سال قبل میشناسم و همکاری ما همکاری جستجوگرانهای بوده است. این فیلم حداقل ۲ سال و نیم پیشینه دارد و امثال وی که سعی در نوآوری و اندیشیدن دارند برای من اولویت دارند به نسبت کسانی که خودشان را موظف میدانند که سالی یک فیلم بسازند. بنابراین من همچنان مشتاق و آماده ام که کار درست ارائه دهم. همچنین ترجیح این است که نون و ماستم را بخورم و در فیلمی که ندانم سرمایهاش از کجا آمده، بازی نکنم. آقای سیدزاده زحمت زیادی کشیده است و الان ما لذتش را درک میکنیم.
لطفی با انتقاد به داوری نشدن بازیگران و عوامل فیلمهای بخش نگاه نو ابراز امیدوارم کرد از سال آینده این معضل برطرف شود.
بیضایی نیز درباره حضور در آثار مستقل توضیح داد: متأسفانه این روزها سینمایمان فقیر شده است. سینما از دیدگاه من راهی است که یک جهان بینی و نگاهی به مخاطب اضافه شود و فکر میکنم فیلم آقای لطفی این نکته را دارد.
ریتم کند تبدیل به فحش شده است!
لطفی درباره کند بودن ریتم فیلم گفت: این روزها ریتم کند تبدیل به فحش شده است. مثلاً چرا باید از فیلم مجید برزگر بیرون بیاییم در حالی که این نوع ریتم لازمه این سینماست. در این فیلم نیز این ریتم در راستای فیلم و خاصیت و جهان بینی آن است.
وی افزود: امسال یکی از درخشانترین فیلمهایی که دیدم فیلم «ابر باران میگیرد» مجید برزگر بود اما متأسفانه دیدم عدهای سالن را ترک کردند. خواهش میکنم کمی بیشتر حوصله داشته باشیم و حواسمان باشد که اینستاگرام دارد چه بلایی سرمان میآورد.
این کارگردان ادامه داد: سیاه و سفید بودن بخشی از فرم فیلم است. یکی از عناصری که میتواند مخاطب را درگیر کند رنگ است و شخصیت اصلی فیلم من مشکلش این است که میگوید من را نمیبینند پس سیاه و سفید بودن فیلم در راستای وضعیت شخصیت فیلم بود.
بابک قائم تدوینگر فیلم با اشاره به اینکه فیلم در ۱۴ قاب گرفته شده است، بیان کرد: فیلم به خاطر نوع روایت برخی از فضاها را از تدوینگر میگیرد و در نهایت به این فرم فیلمبرداری رسیدیم.
یراقچیان نیز درباره موسیقی فیلم توضیح داد: موسیقی فیلم در حقیقت یک سبک باروک است که خودم نوشتم. ما ۲ قانون زمان و عدم قطعیت را میشناسیم که عنصر زمان در این فیلم از اهمیت زیای برخوردار است و بر اساس قانون قطعیت میتوان به این فکر کرد که ممکن است گذشته ما هک شده باشد. در موسیقی فیلم نیز تمام این مسائل مورد توجه قرار گرفته و سه شیوه موسیقی باروک، الکترونیک و رومنس در هم تنیده شده است و تلاش شده عنصر زمانی نیز در بازیها مورد توجه قرار گیرد.
قورچیان صداگذار و گراگویی صدابردار فیلم نیز درباره ویژگیهای صداگذاری و صدابرداری فیلم صحبت کردند و یادآور شدند که تلاش شده برخی از بار درام نیز روی صدای فیلم باشد و صدای فیلم بدون غلو به گوش مخاطب برسد.
افسانه صرفه جو طراح صحنه و لباس فیلم نیز یادآور شد: من خودم وقتی دیدم فیلم به سیاه و سفید تبدیل شده غافلگیر شدم و اگر از اول میدانستم برای رنگبندی کار دیگری میکردم. با وجودی که فضا محدود بود اما من تلاش کردم آشیفتگی شخصیت اصلی را به درستی نشان دهم.
پدرام زرگر درباره چهرهپردازی فیلم توضیح داد: آنقدر محمدرضا لطفی فیلم را جامع و کامل توضیح داده بود که من در جریان همه موارد بودم و تلاش کردم گریم از فیلم بیرون نزند.
صندوق خیریهای برای فیلماولیها
در پایان نشست سیدزاده درباره بازگشت سرمایهاش برای ساخت فیلمهای بعدی بیان کرد: ما صندوق خیریهای داریم که نذر کارگردان اولیها کردهایم و حدود ۱۵ سال است که فعال است. هیچ کدام از مدیران دولتی هم تاکنون هیچ خیری به این خیریه نرساندهاند. من تا امروز خانه و دفتر کارم را فروختهام و هزینه کردهام و هیچ دریافتی دولتی هم به صورت وام نداشتهام اما خوشحالم که فیلمسازانی که ۱۵ سال پیش فیلم اولشان را در دفتر من ساختند، هنوز آن فیلم را بهترین فیلم کارنامه شأن میدانند.