arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۵۳۸۴۴۳
تاریخ انتشار: ۵۹ : ۲۳ - ۰۶ فروردين ۱۳۹۹

خاطرات آیت‌الله هاشمی؛ ۶ فروردین ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۶: با عبدالله نوری و شورای نگهبان درمورد ردصلاحیت شدگان در هیات اجرایی صحبت کردم / وزیر کشور از جناح ردصلاحیت شدگان است، گرچه اختیارات شورای نگهبان در مواردی وزارت کشور را خلع سلاح می‌کند

با [آقاي عبدالله نوري]، وزيركشور و همچنين شوراى نگهبان، براى مسايل جارى صحبت كردم و همچنين در رابطه با ردصلاحيتها در اين مرحله، با توجه به اينكه وزيركشور از جناح ردصلاحيت‌ شدگان است؛ گرچه البته اختيارات شوراي نگهبان، در مواردي وزارت كشور را خلع سلاح مي‌كند. افطار بچه‌ها ميهمان فائزه بودند و من در خانه تنها بودم.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

خاطرات آیت‌الله هاشمی؛ ۶ فروردین ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۶: با عبدالله نوری و شورای نگهبان درمورد ردصلاحیت شدگان در هیات اجرایی صحبت کردم / وزیر کشور از جناح ردصلاحیت شدگان است، گرچه اختیارات شورای نگهبان در مواردی وزارت کشور را خلع سلاح می‌کند

خاطرات مرحوم  آیت الله هاشمی رفسنجانی از سال ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۶، هر شب منتشر می‌‌شود. پیشتر، خاطرات «آیت الله» از سال ۵۸ تا ۷۱ در «انتخاب» منتشر شده بود.

متن خاطرات آیت الله هاشمی در روز ۶ فروردین ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۶ که برای نخستین بار در «انتخاب» منتشر می شود، در زیر آمده است:

 

سال ۱۳۷۱
تا ساعت دو بعد از ظهر در منزل مطالعه مى‌كردم؛ منجمله براى بحث جديد نمازجمعه با عنوان «عدالت اجتماعى در ارتباط مردم و دولت».
براى بازديد از شهرك‌هاى در دست احداث و فرودگاه پيام [واقع در غرب تهران]، از [كاخ]سعدآباد با هلى‌كوپتر پرواز كرديم. اطراف منطقه شهر هشتگرد پرواز كرديم و آقاى [سيدمحمدعلي] كامروا توضيح داد. در هفت هزار هكتار و با حدود صد هزار واحد آپارتمانى يا ويلايى با همه مراكز لازمه خدماتى و فضاى سبز و منجمله منطقه صنعتى در جنوب اتوبانِ [قزوين- تهران] و با استفاده از آب رودخانه كُردان، به اضافه آب‌هاى زير زمينى در دست احداث است. تاكنون براى حدود دوازده هزار واحد، عمدتاً به تعاونى مسكن‌ها، يا انبوه سازان و با نرخ متري دوهزار و پانصد تومان واگذار شده و قرار است متروى تهران به آنجا هم برود؛ 60كيلومتر از تهران دور است.
سپس بر بالاى شهر انديشه در جنوب كرج پرواز كرديم. با سرعت در حال ساختمان است. آنجا هم در نهايت به صد هزار واحد مسكوني خواهد رسيد. راه آن از جاده قديم كرج و اتوبان كرج منشعب مى‌شود.
در فرودگاه پيام [متعلق به وزارت پُست و تلگراف و تلفن]، واقع در شمال مركز ماهواره فرود آمديم. آقايان [حسين] شهاب[الدين] و [مجيد] ملكى‌تبار دربارة توسعه پُست و مخابرات توضيحات خوبى دادند؛ تشويق‌شان كردم.
از دو نوع هواپيماى كوچك كه براى انتقال محموله‌هاى پستى تهيه شده است، بازديدكرديم. سپس در برج فرودگاه دستور پرواز داده شد. در مدت كوتاهى، ده هواپيما به اطراف كشور پرواز كردند.
با هلى‌كوپتر به فراز شهر پرند در جنوب شهريار، كنار اتوبان ساوه آمديم. بناست آب را با يك لوله 48 كيلومترى، از چاه‌هايى كه در شهر تهران حفر شده است، به آنجا ببرند. با اين آب، وضع آب منطقه كه اكنون دچار مشكل است، اصلاح مى‌شود. منطقه پرند در جنوب غربى فرودگاه عظيم بين‌المللى امام خمينى(ره) واقع شده و هنوز مورد توجه و استقبال مردم قرار نگرفته است، ولى مى‌تواند موفقيت خوبى داشته باشد؛ آنجا هم منطقه صنعتى دارد.
از فضا موقعيت فرودگاه را مشاهده كرديم. سد كوچك فشافويه را هم كه براى تأمين آب منطقه گاودارى‌هاى در دست احداث و تغذيه آب منطقه احداث شده است، ديديم. سپس در كنار شهرك واوان فرود آمديم. مدير شهرك توضيحات داد. اكنون چهارهزار و پانصد واحد مسكونىِ فعال دارد و در توسعه تا بيست هزار واحد خواهد رسيد؛ آب هم دارند و براى توسعه از لوله آب مربوط به پرند مى‌گيرند. خواستار تسريع در لوله‌كشي گاز و برقراري خط‌ اتوبوس شركت واحد بودند. مردم جمع شدند و ابراز احساسات كردند.
به سمت فرودگاه [مهرآباد] تهران پرواز كرديم. با ماشين از شهرك اكباتان بازديد كرديم. حدود چهارده هزار واحد در سه فاز ساخته و واگذار شده؛ جالب است. سپس به شهرك غرب رفتيم و مهندس مسئول توضيح داد. سه بخش مشخص ساخته شده است؛ برج‌هاى بلند و ويلاها، بلوك‌هاى متوسط و خانه‌هاى متفرقه كه در اراضى واگذارى دادستان شهردارى تهران ساخته شده است.3 گفتند بهترين‌ها، مربوط به تعاونى‌هاست و يكصدو هفتاد هزار متر زمين باقى است كه برنامه ساخت دارند. فعلاً در اختيار بنياد جانبازان است.
از آنجا آمديم و براى اولين بار در سال نو به دفترم رفتم. بيشتر وقتم صرف مسايل انتخابات شد. بعضى هم براى تبريك عيد مى‌آمدند. با [آقاي عبدالله نوري]، وزيركشور و همچنين شوراى نگهبان، براى مسايل جارى صحبت كردم و همچنين در رابطه با ردصلاحيتها در اين مرحله، با توجه به اينكه وزيركشور از جناح ردصلاحيت‌ شدگان است؛ گرچه البته اختيارات شوراي نگهبان، در مواردي وزارت كشور را خلع سلاح مي‌كند. افطار بچه‌ها ميهمان فائزه بودند و من در خانه تنها بودم.

 

سال ۱۳۷۲
دير بيدار شدم. ديشب دير خوابيده بودم. بعد از صبحانه مقدارى گزارش و بولتن‌ها را خواندم. نم نم باران مى‌باريد و هوا بسيار مطبوع است. ساعتى در ساحل دريا به‌سر بردم.
آقاى [محمدرضا] يزدان‌پناه، [مديرعامل منطقه آزاد كيش] آمد و افكار خودش را در مورد برنامه آينده كيش گفت؛ با نظرات آقاى [حميد] ميرزاده سازگار نيست. لازم مى‌داند كه مشاوران، كارشان را ادامه دهند و براى جذب سرمايه خارجى، راه بازتر شود.
آقاى مرعشى، استاندار كرمان آمد و بر ضرورت باز كردن راه جذب سرمايه خارجى در كشور تأكيد داشت. آقاى [مرتضي] الويرى، [دبير شوراي عالي مناطق آزاد كشور] آمد و گزارش وضع منطقه آزاد چابهار را داد؛ از برنامه آنها راضى است. گفت روزانه سيصد هزار كارت داده مى‌شود و چهل غرفه تأسيس شده است. او برضرورت اخذ تصميمات در جهت دفع موانع جذب سرمايه خارجى به مناطق آزاد و داخل كشور و اجازه تأسيس بانك خارجى در كيش تأكيد نمود.
عصر به محل شهر باستانى جزيره كيش رفتيم؛ چند نقطه آن را از زير آوار بيرون آورده‌اند و قسمت اعظم آن مدفون است. گفتم زير نظر سازمان ميراث فرهنگى، تيمى را بگمارند كه به كشفيات بپردازند. حياطى به نام منزل خان و جاى ديگرى به‌نام كارگاه عمل‌آورى محصولات دريايى و كتيبه‌هاى شكسته شده را ديديم. در قهوه‌خانه درخت سبز، همراه مردم چاى خورديم؛ احساسات گرمى ابراز كردند.
آقاى [علي] شمخانى آمد و راجع به ادغام نيروهاى نظامى ارتش و سپاه پيگيرى كرد. آقاى [غلامرضا] فروزش، [وزير جهادسازندگي] آمد و از افتتاح طرح آب‌رسانى به روستاهاى آبادان خبر داد.
شب [آقای سیدجلیل سیدزاده]، استاندار هرمزگان و [آقای غلامعلی نعیم آبادی]، امام جمعه بندرعباس آمدند. مقدارى از عملكرد در جزيره قشم انتقاد داشتند و راجع‏به قاچاق كالا و كمك‌هاى انجام شده براى سيل‌زدگان گفتند. براى حوزه علميه بندرعباس و امور عمران و ادارى استان، قول كمك گرفتند.

 

سال ۱۳۷۳

ساعت ده‏‌ونیم صبح به دفترم رفتم. كار كمى داشتم و وقت ملاقات هم نگذاشته بودند. با مديران دفتر، ملاقات كوتاهى در حد احوال‏پرسى و تشويق و قبول پيشنهادشان دربارة كم‏‌كردن كارهاى من داشتم. سلمانى براى اصلاح آمد؛ دو هزار تومان، عيدى به او دادم.
عصر اعضاى هیأت دولت، براى ديدار عيد‌آمدند. هر يك تعريف كوتاهى از سفر ايام عيد داشتند؛ معمولاً اظهارنظرى راجع به منطقه مورد سفر كه در بعضى موارد، منجر به اتخاذ تصميمات هم شد؛ از قبيل استفاده بهتر از درياچه پريشان شيراز و ضرورت تعطيل‌‏نشدن مراكز تاريخى، تفريحى و فرهنگى در ايام تعطيل براى بازديد مسافران كه معلوم شد در شهرهای شيراز و اصفهان، روزهاى تعطيل آن مراکز هم تعطيل‏اند.
آقاى [غلامرضا]آقازاده، [وزیر نفت]، از ژنو تلفنى اطلاع داد كه عربستان سعودى با تك‏روي خود، تصميم را براى اوپك مشكل كرده است؛ با اينكه همه اعضا، با كم‏كردن توليد نفت، براى اصلاح قيمت از چهار تا شش درصد، موافق‏اند و ساير دولتهاى توليدكننده نفتِ غيرعضو اوپك هم، رسماً اعلان كردهاند كه سيصد هزار بشكه در روز، از توليد خود كم مى‌كنند، عربستان مخالفت مىكند؛ شايد به دستور آمريكا و يا به خاطر ايذاء ايران. تلفنى با آیت‌‏الله خامنه‌اى در مشهد، در اين باره مذاكره كردم و با دكتر ولايتى هم مذاكره كرديم؛ به نتيجه‌اى نرسيديم.
شب به خانه آمدم. مهدى و فرشته و فائزه و بچه‌هايش و حميد[لاهوتی]، براى شام و آخرشب هم اخوى محمد و خانوادهاش آمدند.
تقويمی كه تا ديروز خاطرات را در آن نوشته بودم، به خوبى اين تقويم نبود، لذا از امروز تقويم را عوض كردم. سررسید قبلی، جا براى نوشتن خاطرات روز جمعه، كم داشت؛ بايد چند صفحه گذشته را دوباره بنويسم.

 

سال ۱۳۷۴

تا عصر در كيش مانديم. پيش از ظهر از مزرعه جديد نخل و مركبات بازديد كردم و از جاده ساحلى كه در جزيره مى‌كشند و از ساحل صخره‌اى غرب جزيره كه به خاطر امواج دایمی و صافى آب، جاى مناسبى براى هتل است. ساعت پنج بعد از ظهر به سوى تهران حركت كرديم. پاسدارها فراموش كرده بودند كه چمدان حامل لباس‌هايم را از صندوق ماشين بردارند؛ روز بعد آوردند.

 

سال ۱۳۷۵
 [آقای غلامعباس زائری]، استاندار هرمزگان آمد. در مورد واگذاری تعدادی اتومبیل به مدیران استان که توبیخ شده بودند، توضیحاتی داد. برای شروع بهره‌برداری از پالایشگاه گاز سرخون با ظرفیت پانزده میلیون مترمکعب گاز در روز برای مصارف دو استان هرمزگان و کرمان، با هلی‌کوپترها به منطقه سرخون در شرق بندرعباس رفتیم. آقایان [غلامرضا] آقازاده، [وزیر نفت]، [حمدالله] محمد نژاد، [مدیرعامل شرکت ملی گاز ایران] و [علی‌اکبر] مرآتی، [مجری طرح پالایش گاز سرخون]، توضیحات دادند. من هم درباره موفقیت‌های شرکت گاز و اهمیت این صنعت برای کشور صحبت کردم و نشان درجه سه سازندگی را به آقای محمد نژاد دادم. سپس به سایت موشکی اس-۲۰۰ رفتیم؛ دویست و پنجاه کیلومتر بُرد دارد که در سفر من به شوروی از آن‌ها خریدیم و اکنون عملیاتی شده و قدرت دفاعی مهمی است.

 به سیرجان پرواز کردیم. در فرودگاه، استقبال مسئولان را داشتیم. بلافاصله با ماشین به [معدن] گل‌گهر رفتیم. پس از نماز و ناهار و استراحت، در جلسه عملکرد فاز اول و آغاز فاز دوم را توضیح دادند. آقای [حسین] محلوجی، [وزیر معادن و فلزات]، پیشرفت‌های بخش معادن و فلزات را گفت و طرح‌های مهمی را که در سال جاری به ثمر می‌رسند، برشمرد؛ خیلی زیاد است. من هم صحبت تشویق‌آمیز نمودم و کُلنگ فاز دوم را زدم. در این فاز، با چهل میلیون دلار هزینه ارزی، تولید را از دو و نیم میلیون تُن فعلی به پنج میلیون تُن می‌رساند.

برای افتتاح بهره‌برداری از گاز سیرجان و رفسنجان، به شهر سیرجان رفتیم. جمع زیادی از مردم در میدان جمع شده بودند. آقای آقازاده، [وزیر نفت] توضیح داد. مشعل را روشن کردم و تلفنی با رفسنجان صحبت کردم؛ آنجا هم مراسم داشتند. آ شیخ حسین هاشمیان، [نماینده رفسنجان]، آن‌طرف خط بود. فرمان شروع بهره‌برداری را دادم. برای مردم صحبت کوتاهی درباره اهمیت گازرسانی به استان و تحولات ناشی از آن و هزینه‌های فراوان ارزی و ریالی طرح کردم.

به منطقه اقتصادی حراست شده سیرجان رفتیم. توضیحات را شنیدیم و از واحدهای صنعتی و انبارها بازدید کردیم. رونق‌گرفته و آینده خوبی دارد. مصاحبه‌ای انجام دادم و بلافاصله از کارخانه‌های تولید روغن نباتی و داروهای دامی بازدید کردم.

به فرودگاه رفتیم و به‌سوی بم پرواز کردیم. پس از استقبال، به منطقه ارگ جدید رفتیم که خیلی زیبا و جالب ساخته شده است. پس از نماز مغرب در مسجد زیبای آنجا، در جلسه‌ای توجیهات را شنیدیم. کارخانه کرمان خودرو با درآمدهای خود، آن منطقه را باهدف ترویج کشاورزی و توریسم و صنعت، آباد کرده است. من هم صحبت تشویق‌آمیز در ضرورت احیای موفقیت تاریخی بم کردم. سپس در رستوران زیبا و باحال ارگ، شام صرف شد و از قسمت‌های آن بازدید کردیم. سپس خط مونتاژ و نمونه قطعات ساخت ایران در کارخانه خودروسازی را دیدیم که از مشارکت با شرکت دوو [کُره جنوبی] ایجاد شده و اکنون فقط مونتاژ دارد. قرار است ظرف چند سال ۷۰ درصد در ایران ساخته شود که البته باورکردنی نیست. کمی سوار ماشین شدم و راندم

 

سال ۱۳۷۶
امروز جمعى از مديران براى تبريك عيد آمدند. مقدارى از وقت، صرف كارهاى اداري و مطالعه شد. آقاى [مصطفی] پورمحمدى، [معاون امنیت خارجی] از [وزارت] اطلاعات آمد. گزارش داد. اسمى كه سعودى‌ها در مورد حضور يك نفر از متهمان انفجار الخُبَر در ايران داده‌اند، به ايشان دادم كه بررسى كند.
آقاى [محمد] غرضى، [وزیر پُست و تلگراف و تلفن]، براى مسأله خريد ماهواره آمد. عصر هیأت دولت، اولين جلسه سال 1376 با چند مصوبه را داشت. گزارشى از نحوه حمل و نقل و مسافرت‌ها در ايام عيد ارایه شد كه خوب و كم‏‌تصادف بوده. اخوى‏‌زاده محمد و بچه‌هايش آمدند.

نظرات بینندگان