arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۵۴۶۶۴۰
تاریخ انتشار: ۵۹ : ۲۳ - ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۹

خاطرات آیت‌الله هاشمی؛ ۱۴ اردیبهشت ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۶: عصر آقايان موسوى خویينى‌ها، كروبى، نوربخش، كرباسچى و مرعشى آمدند؛ گفتند خاتمى استعفا خواهد داد، نصيحت‏شان كردم چنين كاری نكنند / مطالب مجمع روحانيون را با رهبری مطرح كردم، قرار شد به خاتمى كه درخواست ملاقات كرده، وقت بدهند

دكتر حبيبى، [معاون اول رییس‏‌‌جمهور] آمد. نظر داشت كه قبل از انتخابات، در مراسم مجلس شركت نكنيم. شب میهمان رهبرى بودم. مطالب [مجمع] روحانيون مبارز را مطرح كردم. ايشان به كلى منكر يكسو بودن صحبت‌ها هستند. قرار شد به آقاى خاتمى كه درخواست ملاقات كرده، وقت بدهند و قانع‏شان كنند. راجع به مسایل اروپا و آمريكا و چين و روسيه و جامعه مدرسين [حوزه علمیه قم] و سفر من و مسأله مصر مذاكره كرديم.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

خاطرات آیت‌الله هاشمی؛ ۱۴ اردیبهشت ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۶: عصر آقايان موسوى خویينى‌ها، كروبى، نوربخش، كرباسچى و مرعشى آمدند؛ گفتند خاتمى استعفا خواهد داد، نصيحت‏شان كردم چنين كاری نكنند / مطالب مجمع روحانيون را با رهبری  مطرح كردم، قرار شد به خاتمى كه درخواست ملاقات كرده، وقت بدهند

خاطرات مرحوم  آیت الله هاشمی رفسنجانی از سال ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۶، هر شب منتشر می‌‌شود. پیشتر، خاطرات «آیت الله» از سال ۵۸ تا ۷۱ در «انتخاب» منتشر شده بود.

متن خاطرات آیت الله هاشمی در روز ۱۴ اردیبهشت ۱۳۷۶ که برای نخستین بار در «انتخاب» منتشر می شود، در زیر آمده است

 

سال ۱۳۷۱
صبح به نمايشگاه بين‌المللى كتاب رفتم. از غرفه‌هاى داخلى، خارجى و جمهورى‌هاي مسلمان نشين شوروى سابق بازديد كردم. در سالن كنفرانس سخنراني كردم. شركت ناشران و تعداد عناوين نشر خوب است. چند مصاحبه انجام دادم.
به دفترم رفتم. [آقاي هاشي موتو]، فرستاده ويژه [آقاي ميازاوا]، نخست‌وزير ژاپن آمد و نامه او را آورد؛ بر همكارى بيشتر و نقش مهم ايران در خليج فارس و امنيت منطقه و رضايت از نتايج انتخابات تأكيد داشت. [آقاي بابايف]، دادستان‌كل آذربايجان شوروى و همراهان آمدند. مواضع و اظهار اميد به كمك‌هاى ايران داشتند.
عصر شوراى اقتصاد جلسه داشت. شب در جلسه جامعه روحانيت مبارز، بحث در مورد مرحله دوم انتخابات تهران بود. نزديك ساعت دوازده شب به خانه رسيدم.

 

سال ۱۳۷۲
ساعت هشت و نیم در دفترم بودم. ساعت ده صبح، [آقای محمد نجیب بن تون رازاک]، وزير دفاع مالزى آمد. پيشنهاد خريد مقدارى تسليحات داد. به اصفهان رفته و مجذوب آن شهر شده و پيشنهاد خواهرخواندگى اصفهان و كوالالامپور را داشت. صحبت از ساخت هواپيماى مشترك با همكارى پاكستان و اندونزى كرد. [آقای نوین مان کام]، وزير امورخارجه ويتنام آمد. صحبت از توسعه روابط بود و اعتبار ارزي مى‌خواهند. من صحبت از توسعه همكارى و مبادلات كردم.
آقاى [محمدعلي] شرعى، [نماينده قم و رييس كميسيون اصل نود]، براى توجيه اقدامات كميسيون اصل نود در مورد جزيره قشم آمد؛ اظهار عدم رضايت كردم و گفتم بدون سروصدا بهتر مى‌توانستند نتيجه بگيرند. اعضاي انجمن حمايت از بيماران تالاسمى آمدند. گزارش كار دادند و از توجه من و عفت و فاطى به آنها تشكر كردند و براى پيشگيرى و بيمه و هزينه درمان و... كمك بيشتر خواستند؛ وعده كمك دادم. رياست اين انجمن با [دكتر مينا ايزديار]، همسر آقاى [پرويز] ملك‌پور، نماينده سابق زرتشتى‌ها در مجلس است.
آقاي آقازاده، [وزير نفت]، تلفنى اطلاع داد كه دو واحد ديگر از پالايشگاه آبادان راه‌اندازى شده است كه مجموعاً سيصدوپنجاه هزار بشكه نفت در روز تصفيه مى‌كند. آقاي [رضا] امراللهى، [رييس سازمان انرژي اتمي]، در مورد خبرى كه در مجله اشپيگل آلمان، مبني بر پناهندگى يكى از كاركنان مهم سازمان انرژى اتمي چاپ شده، صحبت كرد؛ قرار شد براى كشف حقيقت پيگيرى كنند.
عصر شوراى عالى انقلاب فرهنگى جلسه داشت. اصلاح آيين‌نامه نمايندگان ولى‌فقيه در دانشگاه‌ها انجام شد. با دكتر [عبدالله] جاسبى، [رييس دانشگاه آزاد اسلامي] صحبت شد كه در انتخابات رياست جمهورى نامزد شود تا صحنه بى‌رقيب نباشد. دير وقت به خانه رسيدم. عفت هم كه از جلسه مراسم تقدير معلمان نمونه آمده بود، كلى تعريف كرد. آقاى [عبدالله] نورى، [وزير كشور] هم تلفنى از خالى‌بودن صحنه از رقابت در انتخابات اظهار نگرانى كرد كه گفتم، قرار شده فردا دكتر جاسبى اسم بنويسد.

 

سال ۱۳۷۳

[آقای کاگیک هاراتونیان]، معاون رییس‌جمهور ارمنستان برای عذرخواهی از حادثه سقوط هواپیمای سی-۱۳۰ ما در قره‌باغ[۱] آمد و قول داد که مسأله را تا کشف حقیقت و تنبیه مقصر - در صورت اثبات تقصیر - پیگیری کند. گزارشی از مشکلات در مسأله قانون اساسی و اختلاف نظرها را داد.

تأکید بر پیگیری حادثه سقوط و ختم جنگ قره‌باغ نمودم. گلدان سنگی هدیه آورده بود که پرچم ایران و ارمنستان را متصل به هم با خط طلایی روی آن، به عنوان رمز همبستگی دو کشور نصب کرده‌اند.

کمیته تنظیم ارز جلسه داشت. بعد از بحث فراوان، برای جلوگیری از بالارفتن قیمت ارز، بالاخره با پیشنهاد من، مبنی بر فروش ارز به مبلغ پنجاه ریال زیرقیمت آزاد دلار برای واردات کالا تصویب شد. به محض اعلان در اخبار ظهر، قیمت دلار هشت تومان سقوط کرد. بانک مرکزی موافق نبود و نظر داشت، از طریق اجبار به ثبت همه واردات در سیستم بانکی و کنترل قیمت از طریق کنترل تقاضا عمل شود.

عصر هیأت دولت جلسه داشت. تأسیس مؤسسات اعتباری غیردولتی را که بانک مرکزی پیشنهاد کرده بود، تأیید کردیم. عصر، باران شدیدی در تهران بارید.

 

 

سال ۱۳۷۴

برای بازدید از مرکز ش.م.ر [=پدافند شیمیایی، میکربی و رادیواکتیو]، به کرج رفتم. آقای [محمد] فروزنده، [وزیر دفاع] هم همراه بود. تا ظهر از قسمت‌های مختلف بازدید کردم؛ از وسایل پدافندی، مثل لباس و ماسک و حمام و ... و وسایل آفندی و مواد واسطه و پایلوت‌ها و .... خوشبختانه مواد و صنایع را دومنظوره تنظیم کرده‌اند که در زمان صلح هم کارآ باشند. در جمع کارکنان سخنرانی کردم بعد از ناهار و نماز و استماع نیازها و مشکلات صنایع دفاع، به دفترم رفتم.

 تا شب کارها را انجام دادم. به آقای [محسن] نوربخش، [رئیس‏ کل بانک مرکزی]، تذکر دادم که فکری برای بالارفتن سریع نرخ ارزهای خارجی بکند؛ طرح  مناسبی ندارد. طرحی ارایه دادم که روی آن فکر کنند. در گزارش‌ها هنوز مسأله تحریم آمریکا و عدم موافقت دیگران، مورد توجه است.

 

سال ۱۳۷۵
اول وقت، [آقای سیدحسین آیت‌اللهی]، امام جمعه و [آقای جلال آتشی]، فرماندار و [آقای محمدمهدی شجاعی‌فرد]، نماینده [جهرم] آمدند. با هم پای هلی‌کوپترها رفتیم و آنجا گروه سرودشان، سرودی را که دیروز نتوانستند در مراسم بخوانند، در مراسم بدرقه اجرا کردند.

به سوی استهبان پرواز کردیم. از فضا، کارخانه سیمان ۲۰۰۰ تُنی کنار بخش رونیز را دیدیم. تا آخر سال افتتاح می‌شود. رونیز، همان روستایی است که در سال ۱۳۳۵ دو سه روزی آنجا منبر رفتم. در محل کارخانه بسته‌بندی انجیر در کنار شهر استهبان فرود آمدیم. سپاه به کمک تعاونی کشاورزان انجیرکار، سردخانه ۶۰۰۰ تُنی را برای حفاظت و بسته‌بندی انجیرهای منطقه، در دست احداث دارد. کار خوبی است. حدود دو میلیون درخت انجیر دیم در اطراف استهبانات است و بناست توسعه داده شود. توضیح دادند که هر درخت در سال ده کیلو انجیر می‌دهد و به شیوه خوبی، پای درخت‌ها را برای نگه‌داشتن آب باران درست کرده بودند. قرار شد تسهیلات بانکی بدهیم که سریع‌تر عمل کنند که کمکی به صادرات و فروش انجیر بشود.

به شهر استهبان پرواز کردیم. در اجتماع مردم، سرود و خیرمقدم توسط آقای [عباس] رحیمی، امام جمعه اجرا شد که مثل همان موقع که در مجلس [دوره دوم] بود، حرف‌های منفی هم در کنار حرف‌های خوب و مثبت زد. من هم دربارة اهمیت انجیر و صنایع آن و سیمان و امور فرهنگی صحبت کردم.

به سوی نی‌ریز پرواز کردیم. در شرق نی‌ریز، در محل مزارع کشاورزی فرود آمدیم. مراسمی برای افتتاح یک‌باره ۳۵ تعاونی اصلاح اراضی داشتند. مهندس [سیدکاظم] طباطبایی، [معاون وزیر کشاورزی] و دکتر [عیسی] کلانتری، [وزیر کشاورزی]، توضیح دادند و در فواید آن تعاونی‌ها و طرح یکپارچه‌سازی که محصول را دو برابر و هزینه را نصف می‌کند که نتیجتاً درآمد کشاورزان را پنج برابر می‌کنند. من هم در همین باره صحبت کردم و از چندکشاورز هم سؤالاتی کردم که گفتة مسئولان کشاورزی را تأیید کردند. سپس از یک مزرعه با آبیاری بارانی بازدید کردیم. عشایر منطقه، برای خیرمقدم جمع شده بودند.

به شهر نی‌ریز رفتیم و در اجتماع مردم، پس از سرود و استماع گزارش [آقای یحیی صادقی]، فرماندار، سخنرانی کردم.یادآوری نمودم که در سال ۱۳۳۵، ۲۴ روز در ماه رمضان در نی‌ریز بودم و بر لزوم استفاده از آب و خاک تأکید کردم. [آقای سیدمحمد فقیه]، امام جمعه در سفر حج است.

برای افتتاح کارخانه سیمان سفید با ظرفیت تولید ۵۰۰ تُن در روز رفتیم. توضیحات مدیرعامل و بازدید از خط و شرکت در مراسم، با صحبت آقای نعمت‌زاده، [وزیر صنایع] و آقای [سیدعلی] موسوی، مدیرعامل و صحبت کوتاه من. کارخانه شبیه کارخانه سیمان سفید ساوه است؛ با تفاوتی که سیستم ژاپنی با فرانسوی دارد. اهالی روستای لُشکان که ۷۰ شهید داده هم شرکت داشتند.

از آنجا به محل معادن سنگ چینی در کنار دریاچه بختگان رفتیم. از چند سینه‌کار که به روش علمی و با برش سیمی به جای روش انفجار که باعث صنایع شدن بخشی از سنگ‌ها می‌شده، بازدید کردیم و با معدن‌کاران بخش خصوصی و تعاونی آزادگان و با اهالی منطقه تنگ‌جا و چاه‌سواران که جمع شده بودند، صحبت کردم. بعد از ناهار و استراحت [آقای سیدمحمد فقیه]، امام‌جمعه هم از سفر مکه رسید و خود را به اینجا رساند و نامه‌ای از من آورد که در سال ۱۳۳۵ برای آقای سمیعی در اصفهان نوشته بودم.

به سوی شیراز پرواز کردیم. از روی دریاچه بختگان و طشک پرواز کردیم. [آقای محمد جهرمی]، استاندار توضیح داد، شور است و فاقد آبزیان و در تابستان کم می‌شود. مزارع برنج منطقه خرامه در جنوب شرقی دریاچه، برایم جالب بود.

به محل باغ غفیف‌آباد، برای دیدار از نمایشگاه صنایع و تولیدات استان رفتیم که در ۱۴۰ غرفه برپا شده بود. دو ساعت طول کشید؛ خسته شدم. نماز خواندیم و به حافظیه برای شرکت در بزم شعرای شیراز رفتیم. به مناسبت سفر من، سرودی اجرا شد و چند شعر خواندند. من هم صحبت کوتاهی کردم. سپس شام خوردیم. به احساسات مردم شیراز که در مقابل حافظیه جمع شده بودند، پاسخ دادم. خیلی پُرشور و محبت‌آمیز بود. به مقر آمدم و خاطرات امروز را نوشتم و گزارش‌ها را خواندم و بعد از ساعت دوازده شب خوابیدم.

 

سال ۱۳۷۶
براى همايش انديشمندان ايرانى داخلى و خارجى، از منزل به مركز همايش‌هاى صداوسيما رفتيم. دكتر [ایرج] فاضل و دكتر [کمال] خرازى گزارش دادند و دكتر [ایرج] يزدان‏بخش، ریيس انجمن پزشكان ايران در اروپا و پروفسور [فضل‏‌الله] رضا، سخنرانى ‏نمودند و از پيشرفت‌هاى سازندگى ايران پس از جنگ، با اعجاب ياد كردند و خواستند كه با ايرانيان مقيم خارج، با گذشت و عطوفت رفتاركنيم. لوحى به عنوان سپاس به من تقديم كردند. من هم سخنرانى مفصلى كردم و بر استقلال واقعي ايران تكيه نمودم و فهرستى از كارهاى مهم انقلاب را از ابعاد سياسى و فرهنگى و علمى و فنى ارایه دادم. گويا سخت تحت تأثير قرار گرفتند؛ به‏خصوص كه چند روزى هم از كارهاى مهم سازندگى بازديد كرده بودند. حدود دويست نفرى از خارج آمده‌اند.
به دفترم رفتم. كارها را انجام دادم. [آقای لی‏لان چینگ]، معاون نخست‏‌وزير چين آمد. قبلاً اخوى محمد، [معاون اجرایی رییس‏‌جمهور] كه ریيس كميسيون مشترك است، گزارشى از مذاكرات و توافق‌ها و امتناع آنها از ساخت نيروگاه اتمى مقرر را داد. مذاكرات در مورد توسعه همكارى‌ها در بخش‌هاى نفت و گاز و صنايع و دريا بود. عذرشان در مورد نساختن نيروگاه، اين است كه قسمتى از آن را بايد از فرانسه و كانادا بگيرند و اميد ندارند كه در شرايط موجود، آنها موافقت كنند، ولى عذرى براى ناقص‏‌گذاشتن كار تأسيسات اتمى اصفهان نداشتندكه قرار شد پيگيرى شود. به خاطر مقابله با اروپا، ترجيح داديم كه در شرايط حاضر، اين را مانع همكارى‌هاي ديگر ندانيم.
[آقای غلامرضا آقازاده]، وزير نفت آمد. از خطر هماهنگ شدن اروپا و آمريكا عليه ايران اظهار نگرانى كرد. قرار شد همكارى با چين را توسعه بدهند و روسيه را نيز. عصر آقايان [سیدمحمد] موسوى خویينى‌ها، [مهدی] كروبى، [محسن] نوربخش، [غلامحسین] كرباسچى و [حسین] مرعشى آمدند. از صحبت‌هاى ديروز رهبرى در مورد انتخابات اظهار نگرانى كردند و گفتند كه آقاى [سیدمحمد] خاتمى استعفا خواهد داد و آنها هم كنار خواهند رفت. نصيحت‏شان كردم كه چنين كاري نكنند. قرار شد با رهبرى مطرح كنم و شب با رهبرى مطرح كردم.
براى افتتاح كنگره سرداران شهيد استان تهران، به ورزشگاه آزادى رفتم. نمايشى و شعر و سخنرانى دختر و مادر و همسر شهيد و خيرمقدم آقاى [محسن] رضايى، [فرمانده کل سپاه پاسداران] و سخنرانى مفصل من انجام شد و سپس مراجعت كردم.
دكتر حبيبى، [معاون اول رییس‏‌‌جمهور] آمد. نظر داشت كه قبل از انتخابات، در مراسم مجلس شركت نكنيم. شب میهمان رهبرى بودم. مطالب [مجمع] روحانيون مبارز را مطرح كردم. ايشان به كلى منكر يكسو بودن صحبت‌ها هستند. قرار شد به آقاى خاتمى كه درخواست ملاقات كرده، وقت بدهند و قانع‏شان كنند. راجع به مسایل اروپا و آمريكا و چين و روسيه و جامعه مدرسين [حوزه علمیه قم] و سفر من و مسأله مصر مذاكره كرديم.

 

 

نظرات بینندگان