فاطمة ياسين در العربی الجدید نوشت: به گفته نماینده آمریکا در سوریه، جیمز جفری، برنامه های آمریکا، مبتنی بر اخراج روسها از سوریه نیست. ایشان از بیش از سه دهه پیش در این کشور عربی حاضرند و در حقیقت، وجود روسها در سوریه، قدمت زیادی دارد و به 50 سال پیش باز می گردد، اما در آن زمان، تحت عنوان اتحاد جماهیر شوروی در سوریه حضور داشتند. روسیه تمام ارتباطات و توافق های شوروی سابق با سوریه را به ارث برده و مهمترین آنها استفاده از حق وتو در شورای امنیت است. اتحاد جماهیر شوروی، یکی از پایه های انقلاب اسد در سال 1970 بود و پس از آن، رابطه شوروی و سوریه بهبود یافت، تا آنجا که در سال 1980، یک توافق در زمینه همکاری و دفاع مشترک، امضا کردند. براساس این توافق، بندر طرطوس وسعت داده شد، تا تمام تحرکات ناوگان روسیه را پوشش دهد.
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»، در ادامه این مطلب آمده است: جفری به این تاریخ ارتباط بین سوریه و روسیه اشاره نکرد، اما می داند که این نقاط مشترک است که روابط بین روسیه و سوریه را مدیریت می کند. بر اساس این موضع رسمی ایالات متحده، که روسها هم بخوبی از آن اگاهند، روسیه در حال گسترش نفوذ خود در سوریه است و می داند روابط مستحکم با نظام حاکم در دمشق، برای استقرار نقاط فرماندهی و حکمرانی که به دنبال آن هستند، مفید است.
روسها همچنین می دانند که یک تغییر اساسی در قدرت در دمشق، مزایا و منافعی که اکنون در سوریه دارند را حفظ نخواهد کرد و این دلیل دفاع آنها از نظام، با استفاده از هر راه دیپلماتیک یا نظامی است. با این حال، روسیه نتوانسته است جامعه بین الملل را با نظام اسد همراه کرده و اعتبار بین المللی به آن ببخشد، علت این مساله، سالها است که نظام اسد به سرکوب مخالفان خود گذرانده است.
دونالد ترامپ در اصرار بر مخالفت با بشار اسد و نظام او، از اوباما لجوجتر به نظر رسید، همانطور که تلاش کرد مانع از نزدیکی دولتهای عربی خلیج فارس به سوریه شود. در این میان، نظام سوریه بین این دو گانه روسیه و آمریکا گرفتار شده است. اولی، برای وجود اسد به منزله طناب نجات است و نظام فعلی سوریه نمی تواند هم پیمانی قدرتمندتر از روسیه پیدا کند، همانطور که تفاهم ها و توافق های مهمی نیز با یکدیگر دارند. اما دومی، امریکاست که برای بشار اسد به منزله نماد کریهی است که به مجسمه شر تبدیل شده است. از این رو، غیر ممکن است که آمریکا موضع خود در مورد برکناری اسد را تغییر دهد، ولو اینکه از تلاش برای خلاصی از اسد دست بردارد.
در این میان، رسانه های روسی نزدیک به پوتین، انتقادات عمیق و جدی را متوجه نظام اسد کرده اند، انتقاداتی که مبتنی بر فساد در پایه های نظام اسد است و روسیه می توانست این مساله را به شکل هشدار مستقیم به بشار اسد مطرح کند. اما باید در نظر داشته باشیم که حمله روسیه با هدف تغییر اساسی در نظام سوریه نیست، بلکه این عملیات مراحلی دارد، که هدف اصلی از آن، حفظ منافع روسیه در طولانی مدت و هشدار به بشار اسد است، تا مبادا برخلاف سیاستهای روسیه حرکت کند.
بنابراین، نمی توان گفت روسها در مورد سوریه در مرحله شروع تغییرات قرار دارند، یک تغییر بزرگ، هرگز با یک حمله رسانه ای آغاز نمی شود. تغییر بزرگ در سوریه، به معنای ظهور یک شخصیت دیگر برای جایگزینی بشار اسد است؛ که تا کنون هیچ اثری از چنین شخصیتی دیده نشده است.
شاید صحبت از تشکیل ائتلاف مستقیم بین اسرائیل، ایالات متحده و روسیه برای مقابله با نفوذ ایران در سوریه و قطع مسیر اتصال تهران - بیروت، مبالغه آمیز باشد، اما گزارش های متعددی حکایت از برگزاری نشستهایی بین رهبران گروههای معارض سوری و نیروهای دموکرات سوریه، تحت نظر ایالات متحده دارد که هدف از آن، بررسی چگونگی مقابله با نیروهای ایران و شبه نظامیان وابسته به آن است. بویژه آنکه روس ها نتوانستند ایران را در مورد خروج از سوریه قانع کنند.