arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۵۵۰۰۴۸
تاریخ انتشار: ۰۳ : ۲۰ - ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۹
روزنامه‌گردی در «انتخاب»؛

در میتینگ بزرگ جلالیه چه گذشت؟ / گزارشی تفصیلی از نخستین تجمع بزرگ ملیون، هشت سال پس از کودتا علیه دکتر مصدق

از ساعت ۳ بعدازظهر مامورین انتظامات جبهه ملی که با پرچم‌های سه‌رنگ و بازوبند‌های مخصوص مشخص شده بودند در قسمت جنوب غربی میدان مستقر شدند و سکویی برای سخنرانی در وسط میدان برپا گردید. از همین ساعت به تدریج مردم وارد میدان جلالیه می‌شدند و میدان از کنار سایبان‌ها به تدریج پر می‌شد، به طوری که در ساعت ۴ با این‌که هنوز نیم ساعت به شروع برنامه مانده بود میدان جلالیه از جمعیت شرکت‌کننده موج می‌زد و سیل جمعیت همچنان به طرف میدان روان بود.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

در میتینگ بزرگ جلالیه چه گذشت؟

سرویس تاریخ «انتخاب»: از ساعت ۴ و نیم بعدازظهر روز پنجشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۴۰ امیتینگ جبهه ملی ایران در میدان جلالیه [محل کنونی پارک لاله] با شرکت گروه کثیری از طبقات مختلف مردم تهران برگزار شد و دکتر کریم سنجابی، دکتر غلامحسین صدیقی و شاپور بختیار از طرف شورای مرکزی جبهه ملی به تفصیل درباره مسائل روز و برنامه جبهه ملی سخن گفتند و در پایان قطعنامه میتینگ به تصویب شرکت‌کنندگان رسید.

این بزرگ‌ترین گردهم‌آیی جبهه ملی بود که پس از ۸ سال خفقان ملیون توانسته بودند جوازش را از دولت بگیرند، دولت نوپای علی امینی که در پی رویه جدید کندی رئیس‌جمهور آمریکا - که روند دموکراسی را در ایران زیر ذره‌بین گرفته بود – روی کار آمده بود، آن هم بعد از آن همه کش و قوس دولت اقبال با نحوه برگزاری انتخابات دوره بیستم مجلس که مورد اعتراض سراسری قرار گرفت و مجبور به استعفایش کرد، بعد هم که شریف‌امامی روی کار آمد انتخابات را ابطال کرد و دوباره در ۱۴ دی ۳۹ برگزارش کرد، کارنامه شریف‌امامی را باز همان انتخابات غیردموکراتیک و بعد هم اعتصاب معلمان و تجمع‌شان در برابر مجلس و کشته شدن یک معلم توسط نیرو‌های نظامی در اردیبهشت ۴۰ سیاه‌تر از نخست‌وزیر قبلی کرد، شاه از سر استیصال و البته با فشار آمریکا این بار علی امینی را روی کار آورد و چند روز بعد هم به درخواست او مجلسین را منحل کرد تا انتخابات سه باره، اما این بار به شیوه‌ای دموکراتیک برگزار شود.

به هر حال در چنین بستری جبهه ملی توانست میتینگ بزرگ جلالیه را ترتیب دهد و خواسته‌هایش از حکومت را با صدای بلند فریاد بزند. مشروح این گردهم‌آیی بزرگ که در روزنامه کیهان، مورخ شنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۳۴۰ منتشر شد به این شرح بود:

از ساعت ۳ بعدازظهر مامورین انتظامات جبهه ملی که با پرچم‌های سه‌رنگ و بازوبند‌های مخصوص مشخص شده بودند در قسمت جنوب غربی میدان مستقر شدند و سکویی برای سخنرانی در وسط میدان برپا گردید.

از همین ساعت به تدریج مردم وارد میدان جلالیه می‌شدند و میدان از کنار سایبان‌ها به تدریج پر می‌شد، به طوری که در ساعت ۴ با این‌که هنوز نیم ساعت به شروع برنامه مانده بود میدان جلالیه از جمعیت شرکت‌کننده موج می‌زد و سیل جمعیت همچنان به طرف میدان روان بود.

شعار‌ها

نمایندگان طبقات مختلف مردم مانند سندیکا‌های کارگری، اصناف بازار و سایر دستجات با شعار‌های مخصوص مشخص شده بودند و در روی این شعار‌ها جملاتی بدین شرح دیده می‌شد: «باید فورا انتخابات در سراسر کشور شروع شود»، «تاخیر در امر انتخابات عدم توجه به افکار عمومی ملت ایران است»، «ملت ایران خواهان شروع فوری انتخابات مجلس شورای ملی است»، «دانشگاه تهران جبهه ملی را یاری می‌کند»

از بلندگو‌هایی نیز که در اطراف میدان یا روی اتومبیل‌های جیپ نسب شده بود شعار‌هایی پخش می‌شد.

نظم و آرامش

شورای مرکزی جبهه ملی و هیات اجرایی آن برای حفظ آرامش و نظم میتینگ از چند روز قبل اقداماتی را شروع کرده بود و کمیسیون مخصوصی حفظ انتظامات میتینگ را به عهده داشت. ریاست انتظامات با آقای خسرو سیف بود و مامورین انتظامات عموما از ورزشکاران بودند.

سخنرانی دکتر سنجابی

ساعت ۵ بعدازظهر آغاز برنامه میتینگ اعلام شد و نخستین ناطق آقای دکتر کریم سنجابی در میان ابراز احساسات شدید شرکت‌کنندگان روی سکوی خطابه قرار گرفت و اظهار داشت:

هموطنان، خواهران، برادران! از آخرین اجتماع ما که در بهمن ماه گذشته در باشگاه جبهه ملی خانه ۱۴۳ خیابان فخرآباد با حضور ده‌ها هزار نفر از شما برپا بود تاکنون بیش از سه ماه می‌گذرد، در این مدت برای ما فرصت و سعادتی نصیب نشد که در اجتماع سیاسی با شما روبه‌رو شویم و درباره مسائل اساسی مملکت و آزادی‌های خود بحث نماییم. اجتماعات ما تنها به مناسبت مصائبی بود که بر ما وارد آمد، از یک طرف فرزند رشید و قهرمانی از جبهه ملی، مرحوم سید محمود نریمان درگذشت و از طرف دیگر مرحوم دکتر خانعلی یکی از بهترین مربیان کشور در حین تظاهرات مسالمت‌آمیز برای مطالبه حقوق حقه معلمین هدف گلوله دولت بیدادگر معلم‌کش قرار گرفت. اجرای مراسم ملی و مذهبی مربوط به این مصائب وسیله‌ای شد که بار دیگر نیروی عظیم و شگرفت ملت و اراده قاطع او جلوه‌گر شود.

در سه ماه پیش دولت و دستگاهی که مدعی مشروطیت و حکومت ملی و انتخابات آزاد بود، فجیع‌ترین صحنه‌ها را به وجود آورد و در آستانه انتخابات به اصطلاح آزاد، صد‌ها نفر جوان مبارز و آزادی‌خواه و میهن‌دوست ما را به جرم اعتراض بر انتخابات غیرقانونی روانه زندان کرد و قزل‌قلعه را به صورت باستیل قرن بیستم ایران درآورد.

باشگاه جبهه ملی را به قوه پلیس تصرف کردند و اجتماعات را ممنوع ساختند. جراید را از درج اخبار جبهه ملی و اعتراضات و شکایات مردم به انتخابات بازداشتند و مجلس سنا را برای متحصنین به زندان مبدل کردند و در این محیط خفقان‌آور به دلخواه خویش اراجیف و اکاذیب جعل کردند و به صورت متحدالمآل در جراید انتشار دادند و روزنامه‌ها را قدغن اکید کردند که جواب‌های جبهه ملی را درج ننمایند.

در چنین اوضاع و احوالی، دستگاه قانون‌شکن و خیره‌سر و هوچی و فاسد و رشوه‌خوار و ضدملی و دروغ‌پرداز به تصور خود انتخاباتی به دلخواه خویش انجام داد، ولی اتحاد و هماهنگی و یکپارچگی احساسات و افکار عمومی مردم ایران اجازه نداد که عمر این توطئه و تبهکاری طولانی باشد دانشجویان دانشگاه تهران بر حسب وظیفه اجتماعی و ملی خود قیام کردند، دولت که یارای روبه‌رو شدن با آنان را نداشت، ناچار این کانون علم و شرف و امید ملت ایران را بیش از چهل روز تعطیل کرد، دانشجویان دانشگاه‌های شهرستان‌ها به برادران و خواهران تهرانی خود در مطالعه حقوق حقه ملی تاسی جستند و آنان نیز با تعطیل قهری دانشکده‌ها مواجه شدند.

هزاران نفر دانشجوی غیرتمند ایرانی در کشور‌های خارجه در فرانسه، انگلستان، آلمان، بلژیک، سوئیس، اطریش و آمریکا فریاد اعتراض خود را علیه حکومت ضدملی و آزدای‌کش و قانون‌شکن بلند کردند و اجرای قانون اساسی و انتخابات آزاد و آزادی دانشجویان زندان و ابطال انتخابات غیرقانونی را خواستار شدند، ولی دولت با نهایت بی‌اعتنایی و گستاخی به کار خود ادامه داد، بازاریان و اصناف و پیشه‌وران و کارگران غیرتمند تهران در این اعتراض عمومی شرکت جستند و کار و کسب خود را ترک نمودند و بازار را تعطیل کردند.

درود بر دانشجویان غیرتمند تهران، درود بر دانشجویان شرافتمند دانشگاه‌های شهرستان‌ها و درود بر دانشجویان میهن‌دوست و آزادی‌خواه ایران در کشور‌های خارجه که ندای مظلومیت و حقانیت ملت خود را به گوش جهانیان رساندند، درود بر بازاریان و اصناف و کارگران تهران که بار دیگر در این مبارزات حق‌پرستی و میهن‌دوستی و آزادی‌خواهی خود را بر جهانیان ثابت کردند و درود بر مردم مبارز و آزادی‌طلب شهرستان‌ها که در برابر فشار و اختناق عمال دولت برای تحمیل وکلای فرمایشی مقاومت نمودند و از دادن فدایین دریغ نورزیدند.

هموطنان! در آن روز‌ها که معترضین بر انتخابات غیرقانونی در مجلس سنا زندانی بودن و دانشجویان و بازاریان و کارگران و زنان و مردان میهن‌دوست گروه گروه مورد حمله پلیس قرار می‌گرفتند و به سوی زندان‌ها فرستاده می‌شدند و در آن روز‌ها که مجلس غیرقانونی را به جلال و تشریفات باز می‌کردند، در آن روز‌ها که با گستاخی و بی‌پروایی سینه مربیان کشور را هدف گلوله قرار می‌دادند، دستگاه غاصب حکومت تصور نمی‌کرد که شما مردم رشید و غیرتمند بار دیگر موفق خواهید شد دور هم جمع آیید و نیروی شکننده و سازنده خود را نشان دهید، اینک بیش از چند روز از آن تاریخ نمی‌گذرد و شما در جمعیتی به مراتب بیش‌تر و با اراده مصمم‌تر در این تظاهر عظیم و بی‌سابقه شرکت کرده‌اید تا بار دیگر دنیا را شاهد نهضت اصیل و ریشه‌دار و تسکین‌ناپذیر خود قرار دهید.

در چند روز پیش جراید تهران با نقل از خبرگزاری‌های نیمه‌رسمی از قول مستر هریمن که چندی قبل به دعوت دولت به ایران آمده بود، خبری منتشر کردند که از وضع ایران به دولت‌های غربی اعلام خطر کرده بود. محافل خارجی ذی‌نفع در ایران و ایادی آنان تا چندی پیش به اصطلاح خود دموکراسی ایران را می‌ستودند و آن را نمونه‌ای از کشور‌های دارای برنامه مترقی می‌دانستند، اینک حقایق اوضاع آنان را ناچار کرده است که پرده سکوت و ریا را پاره نمایند و رجزخوانی مثبت‌بافان وطنی هم نابود شد و آهنگ نفرت‌انگیز خودنمایی و خودستایی آنان رو به خاموشی نهاده است. دیگر مقامات دولتی ایران از ایران آزاد و آباد و صنعتی و ثروتمند و ملت مرفه و خرسند که دکتر اقبال و رژیم او تا یک سال پیش مدعی آن بودند سخنی نمی‌گویند.

نخست‌وزیر کنونی در نطق خویش اعتراف کرد که کشور در پرتگاه سقوط است و روزنامه تایمز لندن نوشت که ایران گرفتار طاعون فساد است.

سیاست ما و مقامات و اشخاصی که اعتراف به خطیر بودن موقع ایران می‌کنند آیا واقعا جهت خطر را تشخیص داده‌اند، آیا خطر را از لحاظ مصالح مردم ایران در نظر گرفته‌اند یا فقط به لحاظ منافع اقتصادی و تجارتی و نظامی و سوق‌الجیشی خود.

سیاست‌هایی که در ذهن خود کشور ایران را مثل یکی از خانه‌های صفحه شطرنج می‌پندارند و به افکار و احساسات و زندگی مردمی که در آن زیست می‌کنند وقعی نمی‌گذارند و با تشخیصات غالبا ناقص خویش نقشه‌هایی ترتیب می‌دهند، برای خود جز شکست و ناکامی و بغض و عداوت مردم و برای ما جز ظلم و فساد و زورگویی و ناامیدی نتیجه‌ای به بار نمی‌آورند. ما به عنوان ملت ایران و به عنوان جبهه‌ای که خود را نماینده افکار عمومی ملت می‌داند می‌گوییم: سرچشمه اصلی خرابی اوضاع و نارضایتی مردم این است که ملت ایران با رنج تمام احساس می‌کند که مورد تحقیر قرار گرفته است و حاکمیت او را از او سلب کرده‌اند مردم حکومت را از خود نمی‌دانند و چنین می‌پندارند که غالب کسانی که بر آن‌ها حکومت می‌کنند و منافع و مصالح ملت را در دست دارند، تحت‌الحمایه‌ها و دست‌نشاندگان خارجی هستند، در ایران خانواده‌هایی وجود دارند که نسلا بعد نسل در پناه سیاست‌های معین بوده‌اند، پس از جنگ بین‌الملل دوم و ورود نیرو‌های بیگانه و مداخلات روزافزون آنان، افراد استفاده‌جو و فرصت‌طلب و بی‌ایمان و جاسوس‌منش و نوکرمآب جدید خود را در حریم خاص آن سیاست‌ها وارد کردند، اینان در همه جا و در میان همه طبقات هستند و احیانا عقاید و مسلک‌های مختلف و متضاد هم دارند، ولی در یک اصل که پیروی و اطاعت از سیاست خارجی باشد مشترک هستند و در هر زمان بر حسب اقتضای وقت دسته‌ای از آنان در عرصه سیاست و مملکت‌داری نمایان می‌شوند. مردم آنان را به خوبی می‌شناسند، پوشانیدن و استتار آن‌ها برای سیاست‌های حمایت‌کننده دیگر غیرممکن است.

این اشخاص نوکر صفت‌اند، به وظیفه و خدمات ملی ایمان ندارند، احترام و اثری برای افکار عمومی قائل نیستند، قوانین و قواعد را مسخره می‌کنند، خودخواه و استفاده‌جو و عشرت‌طلب و سبکسر و نادرست‌اند، مردم را دوست ندارند و مردم نیز از آنان بیزارند، در عرصه سیاست و اجتماع همواره این قبیل اشخاص با خارجیان مربوط بوده و معرف ایران و ایرانی و معیار داوری خارجیان نسبت به ما شده‌اند. در نظر این اشخاص بدترین حکومت‌ها حکومت ملی است و بهترین حکومت‌ها آن است که مقام و منصب و وزارت و وکالت و سفارت و بند و بست و معاملات و سوداگری نامشروع آنان را تامین کند. به توسط این اشخاص است که قرارداد‌های شرم‌آور با کنسرسیوم‌ها و شرکت‌های خارجی منعقد می‌گردد و مقاطعه‌کاری‌های زیان‌بخش بر خزانه ملت تحمیل می‌شود و بیت‌المال تبذیر می‌گردد و اعشای از آن به مصرف حقیقی نمی‌رسد، به وسیله این اشخاص است که برنامه‌های عمرانی مبدل به برنامه‌های تخریبی و افلاس و رشوه‌خواری و اختلاس می‌شود، به وسیله این اشخاص است اصول مشروطیت و حکومت ملی پایمال می‌گردد و میهن‌پرستان و آزادمردان ایران توده‌ای و ماجراجو معرفی می‌شوند. به وسیله این اشخاص است که شب‌نشینی‌های قمار و رقص و عشرت برای خارجیان برپا می‌گردد و مستانه و نرون‌آسا بر خرابی ایران و آتش دورن رنج‌دیدگان آن استهزا می‌کنند.

ما با کسانی که وضع ایران را خطرناک تشخیص داده‌اند همداستانیم، ولی این خطر ظاهرا در خارج از مرز‌های ایران نیست بلکه در داخل مملکت است، این خطر از احساس تحقیرشده مردم گرسنه‌ایست که می‌بینید همه چیز آن‌ها، دارایی ملی و حقوق و آزادی آن‌ها را گرفته‌اند.

حال می‌پرسند چاره چیست؟ چاره فقط آن است که صمیمانه، بی‌ریا و با اخلاص و صداقت و دلسوزی رو به سوی ملت آرند و حاکمیت او را به وی دهند، سال‌ها است آزمایش‌های باطل برای ایجاد وضع عادی و ثابت در ایران به عمل آمده که یکی بعد از دیگری به ورشکستگی منتهی گردیده است اول با برقراری حکومت دیکتاتوری نظامی خواستند این منظور را حاصل نمایند که نتیجه آن تباهی و ظلم و سیه‌روزگاری شد. سپس خواستند با حکومت‌های بی‌شخصیت مانند حکومت اقبال و شریف‌امامی و مجلس‌های تحمیلی و غیرقانونی مسلوب‌الاراده و بی‌اختیار کشور را اداره نمایند که نتیجه آن هم تهی شدن خزانه عمومی و ورشکستگی اقتصادی و ازهم‌گسیختگی امور و آن وضعی گردید که در روزنامه تایمز به طاعون فساد نامیده شده است.

اینک با آزمایش حکومت دکتر امینی ظاهرا می‌خواهند برای مدت دیگری حکومت مشخص به اصطلاح مقتدری را بدون مجلس قانون‌گذاری به وجود آورند، بطلان تجربیات گذشته که بدون اراده و دخالت ملت ایران بود ثابت گردید بطلان تجربه دکتر امینی هم که تکیه‌گاهی در میان ملت ایران ندارد به زودی ثابت خواهد شد.

ما علنا و آشکارا اعلام می‌نماییم که ایران صفحه شطرنج نیست که بازیگران به دلخواه خود سواران آن را جابجا کنند [صحیح است]ایران تخته مشق نیست که هر روز نقش باطلی بر صفحه آن ترسیم کنند و روز دیگر آن را با کهنه کثیفی پاک نمایند. ایران جایگاه ملت زنده‌ایست که می‌خواهد در این جهان و بین ملت‌ها آزاد و مستقل و شرافتمند زندگی کند و حاکم بر سرنوشت خود باشد، مقدرات ملت ایران باید در تهران و به وسیله نمایندگان واقعی ملت ایران معلوم شود نه لندن و واشنگتن و مسکو و خارج از ایران.

اساس و مایه وجود جبهه ملی جز این چیزی نیست. جبهه ملی تشکل افکار و آمال و اراده عمومی ملت ایران است که به یاری خداوند متعال و به اتکای همه افراد آزاده و میهن‌دوست ملت برای احیای حقوق و آزادی‌های فردی و استقرار حکومت قانونی و دفاع از اصول مشروطیت و اتخاذ سیاست خارجی مستقل ایرانی و مبارزه با هرگونه تجاوز به حقوق و آزادی‌های افراد و اجتماعات تشکیل شده است.

هموطنان! مبارزاتی که در جریان سال گذشته جبهه ملی پرچم‌دار آن بود، بطلان ادعای آزادی انتخابات را به جهانیان ثابت کرد، مجلسی که زاییده آن اوضاع بود تاب مقاومت نیاورد و انحلال آن دو ماه بعد از تشکیل اعلام گردید. منطق دموکراسی و مشروطیت موقع خطیر مملکت احترام به افکار عمومی ملت و بالاخره نص صریح قانون اساسی حکم می‌کند که بلافاصله پس از انحلال مجلس انتخابات در محیط آزاد و قانونی شروع شود و حاکمیت به ملت اعاده گردد.

ولی با کمال تاسف از همان روز‌های اول تشکیل حکومت جدید مشاهده گردید که نظر و نقشه دولت و آن‌ها که این ترتیب حکومت را برای حل مشکلات مملکت اندیشیده‌اند غیر از این است.

از متن فرمان انحلال مجلسین معلوم است که پیش‌نویس‌کنمندگان آن حسن نیت نداشته و نص صریح قانون را نادیده گرفته‌اند، زیرا اصل ۴۸ استنادی قانون اساسی که مجوز انحلال است می‌گوید: «در هر مورد که مجلسین یا یکی از آن‌ها به موجب فرمان همایونی منحل گردد، باید در همان فرمان انحلال، علت انحلال ذکر شود و امر به تجدید انتخابات نیز بشود، انتخابات جدید در ظرف یک ماه از تاریخ صدور فرمان شروع شده و مجلس و یا مجلسین جدید در ظرف سه ماه از تاریخ مزبور باید منعقد گردد.»

در فرمان انحلال قید شده است «که، چون باید حکومت مقتدر و قوی بر سر کار و دست او در اجرای اصلاحات آزاد باشد، بدین جهت مجلسین منحل می‌شوند.» این استدلال به هیچ وجه منطبق بر اصول مشروطیت نیست، زیرا مفهوم مخالف آن این است که هر وقت دولت مقتدر و اصلاح‌طلب حکومت کند باید مجلس وجود نداشته باشد و وجود پارلمان فقط مخصوص مواقعی است که دستگاهی ضعیف و فاسد بر مملکت حکومت کند. این استدلال با منطق مشروطیت و مملکت‌داری سازگار نیست. به علاوه بر خلاف نص صریح قانون اشاره‌ای به تجدید انتخابات و تاریخ آن نشده است. ما اعلام می‌داریم، دولتی که بر خلاف قانون اساسی فترت قانون‌گذاری ایجاد می‌کند. به خود صورت غیرقانونی می‌دهد و مردم حق دارند با آن رفتار حکومت غاصب بنمایند.

یکی از وزیران دولت در ضمن بیانات اخیر خود که در جراید مرکز منتشر شده گفته است، که «ما مجلس را منحل کردیم» ایشان و همکاران ایشان باید بدانند که انحلال مجلس ثمره مبارزات مستمر و پیگیر ملت ایران بوده و در آن وقت که هزاران نفر افراد روشنفکران و زحمتکش ملت ایران بر علیه انتخابات و مجلس غیرقانونی اعتراض می‌کردند و به زندان می‌رفتند از وجود محترم ایشان کوچک‌ترین اثری نبود، آقای نخست‌وزیر در ضمن مصاحبه مطبوعاتی روز سه‌شنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۴۰ در جواب سوال راجع به رعایت اصول قانون اساسی گفته‌اند: «آیا شرایط غیرعادی و اوضاع و احوال فوق‌العاده مملکت اجازه می‌دهد که ما منتظر اصول قانونی بشویم و دنبال این حرف‌ها برویم.» مفهوم بیان ایشان این است که هر نخست‌وزیر به بهانه وضع غیرعادی مجاز باشد که اصول و قانون اساسی ایران را پایمال کند، هیچ ملت زنده و علاقه‌مند به آزادی و دموکراسی هرگز اجازه چنین تغییرات و تحریفاتی به زمامداران خود نمی‌دهد.

آقای سپهبد عزیزی وزیر کشور که تاکنون معروف به امانت و درستی بوده‌اند با نهایت تاسف درباره انتخابات اظهاراتی کرده‌اند که یا ناشی از عدم آشنایی ایشان به قوانین کشوری بوده یا ناشی از عدم اختیار ایشان در انجام وظایف قانونی مربوط به خود می‌باشد، جناب ایشان نواقص انتخابات دوره هفدهم را که در زمان حکومت جناب آقای دکتر مصدق [در این موضع حضار به شدت ابراز احساسات کردند و تا چند دقیقه دست می‌زدند]صورت گرفت به رخ جبهه ملی کشید، این استدلال و استناد به هیچ وجه وارد نیست، زیرا اگر نقصی در انتخابات آن دوره بود بیش‌تر ناشی از مداخلات مقامات و مامورین انتظامی و مامورینی که علیه رئیس دولت وقت و به قصد انتخاب اشخاص مخالف ایشان در امر انتخابات مداخله کرده و سوابقی نظیر انتخابات مهاباد و خرم‌آباد به وجود آوردند.

البته ما ادعا نمی‌کنیم که قانون انتخابات بی‌عیب و نقص است، ولی در هیچ دوره‌ای خرابی انتخابات مربوط به نواقص قانون مزبور نبوده، بلکه ناشی از مداخلات صریح دولت و تجاوز به حقوق مردم و سلب آزادی رای‌دهندگان و پر کردن صندوق‌ها از آرای ساختگی و تعویض آرای حقیق مردم بوده است، که این عملیات به هیچ وجه مجوزی در قوانین جاریه مملکتی ندارد. در این‌جا سوالاتی از جناب وزیر کشور در پاسخ مصاحبه مطبوعاتی ایشان می‌شود و، چون معروف به شرافتمندی هستند انتظار داریم درباره آن فکر کنند و به وجدان خود جواب بدهند و بر طبق آن عمل کنند تا در پیشگاه ملت روسفید بمانند.

آقای وزیر کشور! آیا قانون انتخابات گفته است که وزیر کشور در موقع انتخابات استانداران را به مرکز احضار کند و راجع به انتخابات اشخاص معین و جلوگیری از انتخابات اشخاص معین دستور بدهد که امروز می‌خواهد فجایع گذشته را به پای قانون بی‌زبان انتخابات گذراید؟

آقای وزیر کشور! آیا قانون گفته است که دولت به وسیله تلگراف رمز و اعزام مامور مخصوص دستور انتخابات اشخاص معین به فرماندار آن و استانداران بدهد که شما امروز می‌خواهید فجایع گذشته را به پای قانون بی‌زبان انتخابات بگذارید؟

آقای وزیر کشور! آیا قانون انتخابات گفته است که افراد بدسابقه را به عضویت انجمن نظارت انتخابات دعوت کنید و از اعلام اسامی آنان خودداری ورزید که امروز می‌خواهید فجایع گذشته را به پای قانون بی‌زبان بگذارید؟

آیا قانون گفته است که از اجتماعات مردم و آزادی نطق و بیان و مطبوعات با توسل به زور و حبس جلوگیری کنند که امروز می‌خواهید نقایص انتخابات گذشته را به پای قانون بی‌زبان بگذارید؟

آقای وزیر کشور! آیا قانون انتخابات گفته است که بدون اجازه سازمان امنیت کسی حق دواطلب نمایندگی و فعالیت انتخابات نداشته باشد که امروز می‌خواهید فجایع انتخابات گذشته را به پای قانون بی‌زبان بگذارید؟

آقای وزیر کشور! آیا قانون گفته است که دولت به روزنامه‌ها دستور دهد تا از انتشار صورت نامزد‌های نمایندگی مردم خودداری کنند و با جعل اکاذیب و تحریف وقایع انتخابات مبنی بر تهدید و تطمیع را انتخابات آزاد معرفی نمایند که امروز شما می‌خواهید فجایع گذشته را به پای قانون بی‌زبان انتخابات بگذارید؟

آیا قانون گفته است که شهردار انتصابی دولت چاقوکشان حرفه‌ای را با وسایل مجهز دولتی تجهیز کند و باشگاه جبهه ملی را مورد حمله قرار دهد و ماموران شهربانی از فعالیت انتخاباتی مردم جلوگیری نمایند که امروز می‌خواهید فجایع انتخابات گذشته را به پای قانون بی‌زبان بگذارید؟

آقای وزیر کشور! آیا قانون گفته است که دانشجویان دانشگاه و بازاریان و کارگران و سایر مردم مبارز در تهران و شهرستان‌ها به جرم اعتراض بر انتخابات غیرقانونی روانه زندان‌ها بسازید که امروز می‌خواهید فجایع گذشته را به پای قانون بی‌زبان بگذارید؟

آقای وزیر کشور! ملت ایران توطئه‌ای را که تحت عنوان نقایص قانون و اصلاح آن برای گذاشتنن سرپوش بر فجایع انتخابات گذشته و جلوگیری از انتخابات جدید در موعد قانونی و استقرار حکومت ملی متکی به افکار عمومی در حال تکوین است به خوبی می‌شناسد، آن را تحمل نخواهد کرد و با تمام قوا از حقوق قانونی خود دفاع خواهد نمود.

آقای وزیر کشور! اصول قانون اساسی و مشروطیت ایران به دولت اجازه نمی‌دهد که مقررات قانونی را با تصویب‌نامه تغییر دهد، چنین تصویب‌نامه‌ای غیرقانونی و باطل است و مجوز تعویق انتخابات و تعطیل مشروطیت نمی‌تواند باشد. ما امیدواریم گوش شنوا در مسئولین حکومت ایران باشد و اقدامی نکند که بیش از این عصیان و طغیان افکار عمومی را دامن زند و امیدواریم که ملت برومند ایران برای حفظ مشروطیت و حقوق و آزادی‌های قانونی خود بیدار و توانا باشد.

سخنرانی دکتر صدیقی

پس از اظهارات آقای دکتر سنجابی، آقای دکتر غلامحسین صدیقی استاد دانشگاه و عضو شورای مرکزی جبهه ملی پشت تریبون قرار گرفت و در میان ابراز احساسات شدید مردم چنین اظهار داشت:

بانوان محترم، آقایان ارجمند، دوستان عزیز!

پیش از آغاز سخن باید از این‌که دعوت ما را برای استحضار از نظریه‌های جبهه ملی و استماع سخنرانی اجابت فرموده‌اید سپاسگزاری کنم. شما شنوندگان محترم که در این‌جا تشریف قدوم ارزانی فرموده‌اید از جریان تاسف‌انگیز انتخابات تابستانی و زمستانی دروه بیستم قانون‌گذاری مجلس شورای ملی اطلاع دارید، شما می‌دانید که با تمهید چه مقدمات غلط و تهیه چه وسایل غیرقانونی و تدارک چه دسیسه‌ها و خدعه‌های عجیب و غریب بی‌سابقه در تاریخ مشروطیت ایران انتخابات معروف به آزاد با تهدیدات و تبعیدات و شتم‌ها و ضرب‌ها و جرح‌ها و بازداشت‌ها و حبس‌ها و شکنجه‌ها و قتل‌ها علی‌رغم مخالفت و نفرت و مقاومت افراد نجیب و شریف این ملت صورت گرفت. جمعی سست‌عنصر ضعیف‌احوال بی‌خبر از فضایل آدمی و عزت و شرف و حیثیت انسانی در این عصر و زمان که بشر با قدرت علم و نیروی اراده به تسخیر فضا پرداخته است با حقوق قانونی مردم چنان معامله کردند که انسان از تذکر و تذکار آن شرم دارد و شرح آن از نقض قوانین اساسی و قوانین موضوع و اعلامیه جهانی حقوق بشر و بی‌اعتنایی به مصالح کشور و راه دادن به منکرات اخلاقی و اجتماعی و تضعیف قوه قضاییه و قوه مقننه و تفریط بیت‌المال بیش از حوصله افراد عادی است.

عاقبت نفرت و خشم عمومی کار خود را کرد و مجلسی را که جبهه ملی غیرقانونی می‌دانست با کسانی که خالق آن بودند با ننگ از صحنه سیاست خارج کرد. ما می‌دانستیم که گستاخی قدرت بی‌بند و بار مفاسد و خطرات به بار می‌آورد و هرچند می‌توان با نادرستی قدرت را به دست آورد و یک چند با مخالفان درآویخت، اما نیروی حق و راستی سرانجام نادرستان را رسوا و نابود می‌کند.

حق این بود که با انحلال پارلمان به اقتضای اصل هفتم و بیست‌وششم متمم قانون اساسی و اصل اصلاحی چهل‌وهشتم استنادی در فرمان مقدمات انتخابات پارلمان فراهم آید. لکن در فرمان مذکور که به نحو ناقص تهیه شده است توجهی به تاریخ شروع انتخابات در موعد مقرر نشده و اقدام به آن امر اساسی موکول به اصلاح قانون انتخابات گشته است.

از آن‌جا که بر وفق اصل بیست‌وششم متمم قانون اساسی قوای مملکت ناشی از ملت است و بنابراین افراد ملت به همان‌گونه که در مقدرات کشور سهیم و شریک‌اند باید با داشتن آزادی در جریان امور کشور مورد مشورت قرار گیرند و حاکم و ناظر اعمال دولت باشند و این امور معمولا از راه انتخاب آزاد نمایندگان پارلمان صورت‌پذیر است و، چون وظیفه پارلمان را که واضع قوانین و ناظر اجرای آن‌هاست در نظر گیریم و به این نکته توجه کنیم که حق امضای قانون و اجرای آن نیز از همان منبع فایض می‌شود و بنا براین پارلمان مرکز قوای اصلی کشور است آن‌گاه به خوبی به ضرورت تسریع انتخاب پالمان پی می‌بریم.

شنوندگان محترم! به همین سبب است که جبهه ملی از ده‌ها مسائل مهم کشوری بیش‌تر به ضرورت سرعت در شروع انتخابات توجه کرده است.

اگر در سال‌های اخیر ما دارای پارلمانی ملی بودیم یعنی انتخاب دو مجلس بر اساس صحیح قانونی انجام می‌گرفت و قوه مقننه و قوه قضاییه در بند هوی و هوس دولت‌های بی‌بندوبار قرار نمی‌گرفت کار ما به این‌جا نمی‌رسید که دولتی دروغ‌زن و رسوا در تبلیغات وسیع سه ماه پیش خود ایران را بهشت برین معرفی کند و ده روز پیش جناب آقای نخست‌وزیر در باشگاه مهرگان بگویند: «کشور ما با مشکلات فوق‌العاده‌ای دست به گریبان است مشکلات مادی و مشکلات اجتماعی که آن هم از مشکلات مادی ناشی می‌شود ما دچار وضعیت بسیار اسفناکی هستیم که اگر همه حقایق را بگویم تولید وحشت و اضطراب می‌کند بسیار وضع باریکی است... باید بدانید اگر مسئله مای حل نشود مسائل دیگر هم حل نخواهد شد... اکنون خزانه مملکت خالی است... متاسفانه در دستگاه ما افراط و تفریط هست الان زندگی دولت با سفته‌بازی می‌گذرد...»

و همان جناب در کانون وکلا بگویند: «وضع اقتصادی ما بسیار وحشتناک است.» و آقای وزیر کشاورزی در اجتماع مردم جنوب شهر بگویند: «در دوره اخیر در یکی از شهر‌ها سه نفر کاندیدا بودند یکی یک میلیون و دویست هزار تومان، دومی سه میلیون تومان و دیگری در همین حدود خرج کردند تا وکیل شوند... مجلس با این همه فضاحت که داشت منحل شد. مردم در شهر تهران به‌خصوص در خیابان‌ها از شاید می‌رقصیدند یکی از وکلا به من تلفن کرد و گفت: شما مجلس را منحل کردید، ولی پولی که من داده‌ام کجا می‌رود من ۹۵۰ هزار تومان خرج کرده‌ام. این‌قدر این مجلس مورد نفرت و انزجار عموم بود که در دنیا شعف عمومی از انحلال آن انعکاس پیدا کرد... دشمنان ملت جای نمایندگان ملت را گرفته بودند.»

آقایان محترم! این سخنان که شنیدید از زبان آقای وزیر فعلی کشاورزی است نه از زبان اعضای جبهه ملی که، چون نمی‌توانستند تماشاگر صحنه‌های فجیع و رسوا و اعمال ننگین هیات حاکمه و انتصابات معروف به انتخابات باشند و آرام بگیرند دولت سابق آنان را اخلال‌گر و منفی‌باف و مربوط با بیگانگان می‌خواند اتهامات و مغالطاتی که مادر فرزندمرده را به خنده می‌آورد.

سید محمود نریمان همراه و همزبان عزیز ما که در آخرین میتینگ جبهه ملی در میان ما بود و امروز پنجاه و چهار روز است که روی در نقاب خاک کشیده و با چهار بار وزارت و دو دوره نمایندگی مجلس و مشاغل مهم کشوری در سه اطاق اجاری طبقه دوم خانه‌ای در محله سلسبیل می‌زیست یک نوع وزیر یا وکیل بود و آنان که اخبار مال و ثروت‌شان را این روز‌ها در روزنامه‌ها می‌خوانید نوعی دیگر، و شوخی روزگار و بی‌شرمی برخی از ابنای زمان را بنگرید که این مرد و اقران او را اخلال‌گر و منفی‌باف می‌خوانند!

اما خوشبختانه برای بقای فضیلت و تقوی یک میمیرد و در مرگ او مردم ماتم می‌گیرند و سوگواری می‌نمایند و آن بنا را می‌سازند و یکی بازداشت می‌شود و در بازداشت او پیر و جوان دست‌افشانی و پایکوبی می‌کنند آخر چیره نبود جز که خداوند حق!

آقایان محترم! اگر ما در سال‌های اخیر پارلمان ملی می‌داشتیم و قوه قضایی کشور به نحوی تضیعف نشده بود که قضات شریف کشور عملا نتوانند وظایف خود را چنان‌که باید و شاید انجام دهند کار به آن‌جا نمی‌رسید که دولت‌های قانون‌شکن خودسر در کمال گستاخی و بی‌پروایی حدود قول و عمل عاملان قوه مجریه و اقتدار قوه مقننه و استقلال قوه قضاییه را فراموش کرده یکصدوهشتاد میلیارد ریال عواید حاصل از نفت و کمک و وام و پذیره نفت را با میلیارد‌ها ریال از محل مالیات و غیر آن تفریط کنند و عالما و عامدا خشونت و درنده‌خویی را در بعض افراد پرورش دهند و آن‌گاه به معلم‌کشی پردازند و سپس مردم را با تیره‌روزی رها کنند و پی کار خود بروند!

با این همه اتلاف میلیارد‌ها ریال در سال‌های اخیر آن‌قدر وحشت‌انگیز نیست که فقر مهیب و هولناک معنوی که امروز جامعه ما گرفتار آن شده است، زیرا ضعف معنویات و بی‌اعتنایی به فضایل اخلاقی و فتور ارزش‌های عالی عقلی و فکری که ارجمندترین میراث بشری است احیانا موجب انقراض یک قوم تواند شد.

شنوندگان محترم! از آن‌جا که در حکومت مشروطه پارلمانی اراده ملت باید حاکم و موثر در امور باشد و حاکمیت حق ملت است و دولت باید از ملت الهام گیرد و اراده ملت معمولا از راه قانون معین و معلوم می‌شود پس قانون قانونی که نمایندگان واقعی ملت واضع آن باشند باید حکومت کند دموکراسی با بهره‌مندی افراد از حقوق و آزادی‌ها قوت می‌گیرد و به تشخیص ما برای ایران کنونی با توجه به اوضاع کشور و جهان محکم‌ترین و سنجیده‌ترین حکومت‌ها حکومت ملی است؛ حکومتی که مردم عموما در امور اساسی آن دخیل باشند، حکومتی که نظم و قانون در آن موجود و جاری و در خارج و در داخل کشور مورد اعتماد و احترام باشد، حکومتی که شایسته یک ملت کهنسال و بافرهنگ تواند بود.

در ایران کنونی بر اثر اشتباهات حکومت‌ها دولت و ملت از یکدیگر جدا شده‌اند، دولت مزاحم ملت و ملت کارشکن دولت است که مجلس واقعا ملی می‌تواند این شکاف را از میان بردارد و رابطی بجا و مفید باشد.

آشنایی با دموکراسی نیازمند پرورش و ورزش است با آموختن اصول فن شنا شناگر نتوان شد باید شنا کرد و شناگری آموخت. تاکنون دولت‌ها در این کار قصور کرده‌اند.

جناب آقای نخست‌وزیر در کانون وکلا گفته‌اند: «رقبای ما می‌گویند که انتخبات تا یک ماه دیگر باید انجام شود. باید پرسید چگونه و با چه تدبیری؟ مگر با این قاون فعلی می‌توان انتخاباتی صحیح انجام داد؟...» این قول به آن‌چه ایشان در تاریخ ۱۷ ر. ۱۱ ر. ۳۹ به نخست‌ویر وقت نوشته‌اند سازگار نیست.

ما می‌دانیم و ایشان نیز به خوبی می‌دانند که با همین قانون ما مجالس خوب داشته‌ایم. مگر رادمردان حق‌جوی ثابت‌قدم باشهامتی واقف به شرف و شایستگی انسانی مانند مشیرالدوله و موتمن‌الملک و مستوفی‌الممالک و حاج شیخ فضلعالی آقا قزوینی و سید محمدرضا مساوات و سید حسین کزازی و سید حسن مدرس و شیخ محمدحسین یزدی و شیخ رضا دهخوارقانی و احتشام‌السلطنه و ارباب کیخسرو و میرزا طاهر تنکابنی و دهخدا و دکتر محمد مصدق با همین قانون به مجلس نرفته‌اند؟

جناب آقای نخست‌وزیر! از سرگرمی‌های وقت‌گذر برای ملت بگذرید. دیگران راست نشستند و کج گفتند، شما کج بنشینید و راست بگویید! مگوی آن‌چه ندهد گواهیت دل!

باری چو فسانه می‌شوی‌ای بخرد
افسانه خوب شو نه افسانه بد

شنوندگان محترم! از گناه‌های نابخشودنی دولت‌ها در این سال‌های اخیر معامله‌ایست که آنان با مطبوعات ما کردند آزادی بیان و آزادی انتشارات را گرفتند. اصولا حکومت عامه به معنی صحیح و آزادی انتخابات بدون آزادی مطبوعات میسر نیست. آزادی مطبوعات و انتخابات در حدود قانون مظهر بسیاری از اصلاحات اجتماعی تواند شد. آزادی مطبوعات از افراط و تفریط در امور جمع جلوگیری می‌کند. مطبوعات سالم نمونه عالی رشد و نشان بارز صحت و قوت مبادی اخلاقی و فکری افراد جامعه است. هم‌اکنون بسیاری از روزنامه‌ها توقیف و بعضی قهرا تعطیل شده است باید این عمل به نفع ملت بی‌درنگ خاتمه یابد.

آقایان محترم! در جهان کنونی قیمت هرکس و هر قوم به اندازه فکر اوست و عرصه فرح‌افزای فکر جولانگاه تعصبات نیست. ما یقین داریم که اگر دولت فعلی پای عقل را به زنجیر تعصب نبندد و به فلسفه حکومت پارلمانی بسزا تامل کند و اهمیت اوضاع و احوال داخلی و خارجی را در نظر بگیرد و برای احساسات معقول ملی بحق ارزش و احترام قائل شود و مصلحت ملک و ملت را به معیار اصول سیاست و تدبیر بسنجد و به دلیل بی‌بنیان نقض قانون انتخابات تمسک نجوید و از امکان اجرای صحیح قانون نهراسد و به مسئولیت خطیر شغلی خود بیندیشد استنباط او ناچار در ضرورت تسریع انتخابات جز آن‌چه ما می‌گوییم نخواهد بود تکلیف ملی و رعایت مصالح و منافع کشور ما را مجبور به گفتن این حقایق می‌کند. بقای ایران، ایران عزیز، ایران کهن، ایران پرافتخار که باید مفاخر و مآثر گذشته خود را با کار و کوشش ثمربخش آینده همراه سازد و در ترقیات روزافزون اقوام و ملل به مدد اراده زندگی و نیروی معنوی و قدرت خلاق سهم و نصیب داشته باشد هدف عالی و غایت قصوی ماست.

شنوندگان عزیز! نیاکان ارجمند ما در مسابقه جهانی دانش و هنر شایستگی خود را نشان داده و علی‌رغم حمله‌های سهمگین و ایلغار‌های مصیبت‌بار خارجی استقلال این سرزمین را که روزگاری آرامگاه علم و هنر بود حفظ کرده و به نوبت نگاهبانی و آبادانی و نیکنامی آن را به ما سپرده‌اند. بر ماست که به حکم وظیفه اخلاقی و به پاداش بهره و تمتعی که از این کشور برده‌ایم در نیکوداشت آن به فراخور توانایی بکوشیم و آن را بهتر از پیش به فرزندان گرامی خود واگذاریم تا حق فضیلت را ادا کرده باشیم.

هان تا چه کنی که نوبت توست!

سخنرانی شاپور بختیار

پس از سخنان آقای دکتر صدیقی، سومین ناطق آقای دکتر شاپور بختیار بر سکوی خطابه قرار گرفت و اظهار داشت:

مردم شرافتمند و هوشیار تهران! شما امروز در این‌جا اجتماع کرده‌اید تا به ندای حق‌طلبانه جبهه ملی ایران پاسخ داده و گروه گروه وارد این میدان وسیع شده‌اید تا بار دیگر صدای ملت ایران را بشنوید، زیرا بر شما ثابت شده است که جبهه ملی جز راه حقیقت و شرافت و دوستی نپیموده است.

سعی و کوشش ما همواره بر این بوده که منافع ملت ایران قبل از هر چیز دیگر در نظر گرفته شود و مقدرات این ملک و ملت به دست ایرانی سپرده شود، ۵ سال تمام با وجود سرنیزه، حبس، تبعید و شکنجه و تبلیغات گمراه‌کننده و با وجود صد‌ها میلیون دلار کمک بلاعوض و صد‌ها میلیون دلار عایدات نفت و صد‌ها میلیون دلار قرضه‌های خارجی کمرشکن، دستگاه حاکمه مملکت ما را به ورشکستگی مطلق و بی‌سروسامانی هدایت کرده است.

[بختیار پس از اشاره به اوضاع ایران در طی چند سال اخیر و انتقاد از دولت‌های گذشته برنامه جبهه ملی را بدین شرح اعلام کرد:]جبهه ملی ایران به این افتخارات اکتفا نمی‌کند، جبهه ملی ایران برای اداره ایران نوین برنامه‌های وسیع و عمیقی طرح‌ریزی کرده است که در صورت به دست آوردن قدرت اجرا خواهد کرد.

در شئون اقتصادی به موازات کار‌های تولیدی و عمرانی، کلیه افراد کشور را در مقابل فقر، جهل، بیکاری و بیماری الزما و اجبارا بیمه خواهد کرد. [ابراز احساسات و کف زدن‌های ممتد جمعیت]جبهه ملی ایران معتقد است که درآمد ارزی کشور و مقدورات اقتصادی به آن، مملکت ما را از تکدی و قرضه‌های سنگین بی‌نیاز ساخته و تمام نیرو‌های انسانی ما باید در راه ایجاد صنایع سنگین در مرحله اول به کار افتد؛ و در مرحله دوم کشاورزی مملکت و اصول مالکیت باید به کلی دگرگون شود.

جبهه ملی ایران فقط با مالکیت‌های محدود می‌تواند موافقت نماید و معتقد است که توسعه مالکیت هم از نظر اجتماعی امر ضروری است و هم سطح تولید مملکت را بالا خواهد برد.

جبهه ملی ایران معتقد است که اصول قانون اساسی و حقوق ملت ایران پایه نظام اجتماع است و به نام مصالح روز، حقوق مصرحه در قانون اساسی را نباید ملعبه قرار داد و با سفسطه و پشت هم اندازی، آزادی‌های فردی و اجتماعی را پایمال کرد.
جبهه ملی ایران بالزوم تعلیمات اجباری را تذکر می‌دهد و با فرهنگ استعماری کنونی مبارزه خواهد کرد و دانش و تقوی را در اساس فرهنگ غیر قابل تفکیک می‌داند.

جبهه ملی جامعه ایران نوین را بر اساس عدم اختلاف طبقاتی دانسته و معتقد است که هیچ عاملی جز کار مفید و دانش و ابتکار نباید مقام خود یا دسته‌ای را از سایرین متمایز سازد.

جبهه ملی ایران معتقد است که وجود محاکم اختصاصی بر خلاف روح قانون اساسی می‌باشد و دستگاه قضایی کشور نباید ملعبه دادگاه‌های فرمایشی شود و اصل تساوی حقوق افراد کشوری و لشکری محو شود.

جبهه ملی ایران تعهد می‌کند که با نهایت دقت و شدت کلیه افرادی را که در این چند سال اخیر از مقام خود سوءاستفاده کرده و به بیت‌المالی مردم یا به قانون اساسی و اعلامیه جهانی حقوق بشر تجاوز کرده‌اند بی‌رحمانه مجازات کند. [ابراز احساسات مردم]مجازات خائنین نباید بر روال تصمیمی که راجع به دکتر اقبال اتخاذ شده، باشد؛ مردی که به موجب اظهارات خود آقای دکتر امینی هزارگونه تجاوز به حقوق مردم ایران کرده و جز خیانت و دنائت و تملق از وجود او بهره‌ای به این آب و خاک نرسیده، اکنون در ایتالیا در ویلای سفارت ایران به سر می‌برد.

جبهه ملی ایران وقتی در ده سال قبل از شرکت سابق نفت خلع ید نمود و به رهبری دکتر محمد مصدق [در این وقت جمعیت به شدت ابراز احساسات کردند و چندین دقیقه با هورا‌های ممتند و بلند خود صحبت ناطق را قطع کردند]صنایع نفت را ملی کرد برای آن نبود که در تهران دوازده نفر از بیکاره‌ترین مردم این مملکت به نام مدیر برای خود حقوق، پست و خرج سفر و خرج سفره تعیین کنند و جز یکی دو نفر از آن‌ها مابقی از نفت جز دریافت حقوق گزاف چیزی نمی‌دانند.

جبهه ملی ایران مظهر نیرو‌های متشکل و اصیل ملت ایران است، جبهه ملی ایران امیدبخش مردم هوشیار و مبارز این آب و خاک است.

در سیاست خارجی جبهه ملی ایران از هر اقدام که کمک به جنگ سرد کند برکنار خواهد بود. جبهه ملی ایران سیاست خارجی خود را بر اساس یک سیاست مستقل ایرانی در کادر تعهدات سازمان ملل استوار خواهد کرد. ما از شرکت در بلوک‌های متخاصم و دسته‌بندی‌های نظامی بیزار هستیم.

در راه ایجاد صلح و صفا بین کلیه ممل جهان جبهه ملی ایران از بزرگ‌ترین شخصیت کنونی بین‌المللی یعنی جواهر لعل نهرو الهام می‌گیرد.

ما در راه ایجاد یک ایران خوشبخت، آزاد و بشردوست کوشش خواهیم کرد.

جبهه ملی از تمام قوای فعاله ملت اعم از مادی و معنوی استفاده خواهد کرد و از این رو است که دانشگاه تهران و پالایشگاه آبادان یعنی مغز متفکر و بازوی توانای ملت ایران را دو سنگر تسخیرناپذیر خود می‌داند.

رهبری دسته‌جمعی جبهه ملی ایران ما را از بعضی اشتباهات تکنیکی و تاکتیکی که در گذشته مرتکب شدیم باز خواهد داشت و با ایمان به تشخیص شما که همواره خادم را از مزدور تمیز داده‌اید همه مردم دنیا می‌دانند که جبهه ملی تنها نیروی متشکل ملی و دموکراتیک ایران است.

هوشیاری شما ملت باارزش و فداکار ایران امید بدخواهان و مزدوران سیاست‌های استعماری سرخ و سیاه را از حریم کشور ایران دور خواهد نمود، و اتحاد شما حفظ نظم و متانت شما برادران، نقشه تفرقه انداختن را بار دیگر نقش بر آب خواهد کرد.
ملت ایران به اصالت جبهه ملی پی برده و آن را مظهر اراده و تمایلات خود می‌داند [صحیح است]سودپرستان و مزدوران همواره از تضاد منافع خود هراسان می‌باشند و دولت‌های فاسد عموما از مجموع افراد غیرمتجانس تشکیل می‌شود، هریک منافع خاصی دارند و محال است چنین دولت‌هایی بتوانند منشأ اثر و یا خدمتی باشند، شما برادران متحد و یکدل و یکزبان هستید و یکی از برتری‌های شما و رهبران شما بر افراد هیات حاکمه همین امر است و بس.

جان گرگان و سگان از هم جداست
متحد جان‌های شیران خداست

قطعنامه میتینگ

پس از پایان اظهارات آقای دکتر شاپور بختیار آقای داریوش فروهر قطعنامه میتینگ را به این شرح قرائت کرد:

ما کارگران، پیشه‌وران، بازاریان، کارمندان، دانشجویان، آموزگاران، دبیران، نویسندگان، وکلای دادگستری، روزنامه‌نگاران، استادان دانشگاه و روحانیان حاضر در اجتماع بزرگ جبهه ملی در روز پنجشنبه ۲۸ اردیبهشت ماه ۱۳۴۰ پس از استحضار از نظرات جبهه ملی ایران درباره امور مملکتی و با توجه به حقایق اوضاع کشور قطعنامه زیر را تصویب می‌کنیم:

نظر به این‌که به موجب اصل بیست‌وششم متمم قانون اساسی قوای مملکت ناشی از ملت است و بر طبق اصل هفتم متمم قانون اساسی مشروطیت کلا و جزئا تعطیل‌بردار نیست، و پس از انحلال مجلس بر طبق اصل ۴۸ قانون اساسی استنادی دولت ظرف یک ماه باید انتخابات جدید صورت گیرد و حداکثر ظرف سه ماه مجلس کار خود را آغاز کند و عدم رعایت اصول فوق و تعویق انتخابات تجاوز آشکار به حقوق ملت و نقض قوانین اساسی است و دولت کنونی با آن‌که ده روز از انحلال مجلس گذشته و برای شروع انتخابات بیش از بیست روز وقت باقی نمانده است تاکنون نه تنها اقدامی در این زمینه به عمل نیاورده بلکه در برنامه دولت و سخنرانی‌های مقامات مسئول نیز به آن اشاره‌ای نشده و نظر به این‌که طرز عمل فوق نشانه آن است که دولت قصد دارد از اجرای انتخابات سر باز زند و این امر حیاتی را در بوته فراموشی نگهدارد و از آن‌جا که در موقع حساس و خطیر فعلی نبودن پارلمان صدمات و لطمات جبران‌ناپذیر بر مصالح کشور وارد خواهد آورد...

و نظر به این‌که بر طبق اصل شانزدهم قانون اساسی کلیه قوانین باید به تصویب مجلس شورای ملی برسد و تغییر قانون انتخابات با تصویب‌نامه بر خلاف اصل مذکور و اصل هفدهم قانون اساسی است و فساد انتخابات در ادوار اخیر ناشی از نقض مقررات قانونی نبوده بلکه ناشی از عدم اجرای قانون و نتیجه تجاوز متصدیان امور به حقوق مردم و ایجاد محیط غیرقانونی و ارعاب و تهدید و زجر و شکنجه آزادی‌خواهان بوده که با آن وسایل مجالس تحمیلی و غیرملی را به وجود می‌آورده‌اند...

و نظر به این‌که عنوان کردن نواقص انتخابات از یک طرف سرپوشی برای اعمال خلاف قانون گذشته و از طرف دیگر بهانه‌ای برای ادامه فترت است. در حالی که اجرای انتخابات صحیح که نماینده افکار عمومی باشد بر طبق قانون موجود و با اجرای صحیح مقررات آن میسر است؛ و نظر به این‌که بر طبق اصول مشروطیت دولت قانونی بر اثر ابراز تمایل و رای اعتماد نمایندگان ملت مستقر می‌گردد و اکنون که سال‌هاست دولت به مجلس قانونی که ناشی از انتخابات آزاد باشد وجود ندارد مهم‌ترین وظیفه متصدیان حکومت اجرای انتخابات آزاد یعنی اعاده حاکمیت به ملت می‌باشد، و با آن‌که مسائل مهم مملکتی از قبیل: اتخاذ یک سیاست خارجی مستقل ایرانی و برنامه سنجیده و مترقی در جمیع شئون اقتصادی و سیاسی و اجتماعی و اداری مملکت اهمیت بسزایی دارد و اصولا خود جزئی از برنامه جبهه ملی ایران است، ولی در حال حاضر ایجاد محیط قانونی از طریق تامین کلیه آزادی‌های مصرح در قوانین اسای و اعلامیه جهانی حقوق بشر و اعاده حاکمیت به ملت از طریق اجرای انتخابات آزاد و قانونی در درجه اول اهمیت قرار دارد و اساسی‌ترین و فوری‌ترین امری است که مصالح ملک و ملت اجرای آن را ایجاب می‌نماید...

نظر به مراتب فوق و با توجه به این اصل مسلم که تنها دولت ملی و قانونی و متکی به مجلس قانون‌گذاری که اعضای آن منتخب ملت و نمایندگان واقعی افکار عمومی باشند صلاحیت حکومت داشته و می‌تواند در این طوفان حوادث منافع وطن را حفظ و حراست کند و در سیاست داخلی و خارجی به رفع مشکلات اقدام نماید...

ما شرکت‌کنندگان در این اجتماع باعظمت جبهه ملی – با تکیه به افکار قاطبه ملت ایران – خواهانیم که انتخابات پارلمان بی‌درنگ و بدون هیچ‌گونه بهانه‌جویی بر طبق قوانین موجود و در محیط آزاد با رعایت جمیع آزادی‌های مصرح در قوانین اساسی و خاصه آزادی مطبوعات و اجتماعات شروع گردد تا در اسرع وقت قوه مقننه بتواند به وظایف خطیر خود بپردازد.
ما اعلام می‌داریم که توسل به روش‌های گوناگون به منظور سرگرم نمودن مردم به هیچ وجه ملت را از توجه به اساسی‌ترین و مهم‌ترین حق خود یعنی انتخاب نمایندگان و تشکیل مجلس و اعاده حاکمیت به ملت منصرف نخواهد ساخت.

ما اعلام می‌داریم که هرگز نخواهیم گذاشت قوانین اساسی مملکت پایمال و حقوق مقدس ملت ضایع گردد؛ بنابراین با جمیع وسایل مقتضی و با تایید الهی و اتکای به قدرت ملت در راه این هدف اساسی مبارزه خواهیم کرد و تا حصول نتیجه از پای نخواهیم نشست.

تصویب قطعنامه

پس از این‌که قرائت قطعنامه پایان یافت، مردم با ابراز احساسات شدید و بلند کرد دست و هورا‌های ممتد، متن قطعنامه را مورد تصویب قرار دادند و سپس با تذکر مسئولین میتینگ جمعیت کثیر شرکت‌کننده به تدریج از طریق خیابان‌های اطراف میدان جلالیه با نظم و آرامش بازگشتند.

حضور خبرنگاران خارجی

در این میتینگ علاوه بر عده زیادی از خبرنگاران و خبرنگاران عکاس جراید کشور، گروهی از نمایندگان مطبوعات، خبرگزاری‌ها و رادیو تلویزیون‌ها نقاط مختلف گیتی شرکت کرده بودند.

نظرات بینندگان