پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
سرویس تاریخ «انتخاب»؛ توی راهآهن [قطار] هستم. دیشب خوب خوابیدم، یک ساعت از دسته ایرانی گذشته از خواب برخاستم. به استاسیون [ایستگاه] «چرتکوا» رسیده بودیم که از «راستوف» الی اینجا سیصدودو ورس است که از دیشب الی حال تقریبا پنجاه فرسنگ راه آمدهایم. هوا صاف و آفتاب است، ابر کم، اما بسیار سرد است. صحراهای اینجا امروز پست و بلند و دره و ماهور دارد، اما نه اینکه بلند باشد. همه زمین و تپهها حاصل است و دِیم میکارند، خیلی حاصل میکارند. حاصل هنوز اینجا مثل ۱۳ عید نوروز طهران و دولاب است. دهات معتبر بزرگ خیلی امروز دیده شد. خانههای دهات تماما به ترکیب آلاچیق ترکمانی است، اما خیلی محکم و از دور قشنگ است. در استاسیون «ممیخالوفکا» خوردند ناهار را. دیشب که خواب بودیم از شهر «کزلف» گذشتیم، خیلی چراغان خوب مفصلی کرده بودند و جمعیت زیادی هم جمع شده بودند، خواسته بودند که ما را هم بیدار کنند بیدار نکرده بودند و از آنجا یک پیچی خورد و رفت وارد گار [ایستگاه مرکزی] شهر «وارونج» شد.
شهر وارونج بسیار شهر خوبی بود، پست و بلند است. از میان شهر یک رودخانه میگذرد. نصف شهر این طرف و نصف شهر آن طرف رودخانه است. خانههای خیلی قشنگ دارد. بام خانهها تمام آهن است. باغات خوبِ درخت دارد. سبز و خرم است. بسیار شهر قشنگ ِمقبولِ خوشروح و باصفایی است. بعضی خانهها که ساخته بودند و دیده شد به قدری مقبول و قشنگ بود که مثل جعبههای شیرینی بود. در گار وارونج، حاکم وارونج که اسمش بوغداویج بود با تمام صاحبمنصبها به حضور و استقبال آمده بودند، جمعیت زیادی جمع شده بود. آنجا مدرسه نظامی دارد. شاگرد زیادی از مدرسه نظامی همه یک قد و یک سن و یک لباس و خوشگل و مقبول دربِ گار صف کشیده ایستاده بودند، به طرز بسیار خوب. یک فوج هم دربِ گار صف کشیده بود، بسیار فوج خوبی بود، به قدر شصت هزار جمعیت دارد. زنهای خیلی خوشگل آنجا دیدم، به طوری که آدم را دیوانه کرد. از کالسکه پیاده شدم رفتم پایین، از جلوی سربازها و شاگردهای نظامی گذشته با صاحبمنصبها و حاکم خیلی صحبت کردیم و حرف زدیم. سرباز هم از جلو دفیله [رژه] که کرد و بسیار خوب بود. بعد آمدیم توی کالسکه. دیشب را هم در واگن همین طور که راه میرفت شام خوردیم. بعد از شام راحت تا صبح خوابیدم.
منبع: خاطرات ناصرالدینشاه در سفر سوم فرنگستان، به کوشش دکتر محمداسماعیل رضوانی و فاطمه قاضیها، تهران: رسا، چاپ اول، ۱۳۶۹، صص ۱۳۲ و ۱۳۳.