arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۵۵۴۷۸۰
تاریخ انتشار: ۵۹ : ۲۳ - ۲۱ خرداد ۱۳۹۹
تورق خاطرات چهره ها در «انتخاب»؛

خاطرات آیت‌الله هاشمی؛ ۲۱ خرداد ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۶: آیت الله خامنه‌ای درباره شيخ علی تهرانی اصرار دارند بدون اعمال نفوذ محاكمه شود / حسن حبيبى گفت پيشنهاد معاونت اولی خاتمی را به خاطر مشكلات قابل پيش‏‌بينى نمى‌پذيرد

«خاطرات آیت الله هاشمی»: از خاطرات جالب امروز، اظهارات على فرزند فاطى است كه چون او را از رفتن به لب بام نهى كردم، رنجيد و به مادرش گفته مى‌خواهد به دكتر جاسبى رأى دهد، چون باباجون با او دعوا كرده! از بچه سه ساله اظهارات جالبى است.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

خاطرات آیت‌الله هاشمی؛ ۲۱ خرداد ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۶: آیت الله خامنه‌ای درباره شيخ علی تهرانی اصرار دارند بدون اعمال نفوذ محاكمه شود / حسن حبيبى گفت پيشنهاد معاونت اولی خاتمی را به خاطر مشكلات قابل پيش‏‌بينى نمى‌پذيرد

خاطرات مرحوم  آیت الله هاشمی رفسنجانی از سال ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۶، هر شب منتشر می‌‌شود. پیشتر، خاطرات «آیت الله» از سال ۵۸ تا ۷۱ در سرویس تاریخ «انتخاب» منتشر شده بود.

سرویس تاریخ «انتخاب»: متن کامل خاطرات ۷۱ تا ۷۶ (که به صورت اختصاصی در «انتخاب» منتشر می‌شود) در زیر آمده است

 

 

سال ۱۳۷۱
آقاى [ محمدرضا] عباسى‌فرد، [رييس ديوان عدالت اداري] آمد. گزارش كار ديوان عدالت ادارى را داد. مدعى است كه در سال گذشته به بيست و پنج هزار پرونده رسيدگى كرده و به روز رسيده‌اند. گفت نظر ديوان نيز ابطال تصميمِ گران شدن برق براى مصارف خانوادگى تا 250 كيلووات است؛ گفتم صبر كنند تا رسيدگى شود.
سفيرمان در باكو آمد. گزارش وضع آذربايجان و اختلافات سران و مواضع خصمانه ابوالفضل ايلچى‌بيگ، رهبر جبهه خلق آذربايجان نسبت به ايران و پيشنهاد سياست برخورد با آن وضع را داد. سفيرمان در تاجيكستان آمد و ضمن گزارش وضع آنجا، خواستار كمك بيشتر به آنها شد.
مجمع تشخيص مصلحت نظام جلسه داشت. لايحه معافيت بخشى از بودجه از قانون محاسبات را كه در مجلس رد شده بود، تصويب كرديم.
تا ساعت پنج و نيم بعد از ظهركارها را انجام دادم و به خانه آمدم. تا شب براى خطبه‌هاى نماز عيد قربان مطالعه كردم. دو سه بار تلفنى با آيت‌الله خامنه‌اى در مورد مسأله جمع جمعه و عيد اضحى در يك روز و حكم نماز عيد و جمعه صحبت كرديم. به فاطى گفتم به خاطر ملاحظات امنيتى، از سفر به سازمان ملل منصرف شود؛ قرار بود از طريق دفتر امور زنان بروند.

 

 

سال ۱۳۷۲
امروز انتخابات رياست جمهورى داشتيم. براى دادن رأى به حسينيه جماران رفتيم. خبرنگاران زيادى جمع بودند. به چند سئوال جواب دادم. از منزل در دست تعميرمان بازديد كردم. مى‌گويند يك ماه ديگر تحويل مى‌دهند. در مسير برگشت، از منزلى كه در سعدآباد براى ميهمانان در دست بازسازى است، ديدن كردم. سپس با دكتر ولايتى از موزه تابلوهاى نقاشى جنب سعدآباد در ساختمان وزارت دربار سابق بازديد كرديم؛ مى‌گويند دو هزار تابلو دارند.
ظهر بستگان مهمان‌مان بودند. عفت وليمه حج مهدى و فرشته را مى‌داد. مقدارى از وقت را به تماشاى برنامه‌های تلويزيون براى گزارش انتخابات گذراندم. مرتباً با ستاد انتخابات وزارت كشور و هيأت اجرایى تماس داشتم. برخلاف همه انتخابات‌هاى گذشته، اين بار براى گرم‌تر شدن انتخابات، به دست خودمان رقيب درست كرده بوديم. به نظر مى‌رسد مقدار زيادى از آراي من از دست مى‌رود؛ گرچه محتمل است براى جو رقابت، رأى دهنده بيشترى داشته باشيم كه همين جزو اهداف‌مان بود.
محسن پس از بازديد چند حوزه نظر داد كه تقريباً 15 تا 20 درصد از آرا را رقبا و باطله‌ها دارند. چند بار وقت انتخابات تمديد شد، براى اينكه مراجعه داشتند. آقاى [عبدالله] نورى، آخر شب اولين گزارش قرائت آراء را داد. به نظر مى‌رسد حدود سى و پنج درصد آراء از من نيست و رقبا بيش از حد انتظارمان رأى آورده‌اند. در مناطق كُردنشين به آقاى [احمد] توكلى رأى داده شده و لابد به خاطر مخالف‌خوانى‌هاى جدى است.
از خاطرات جالب امروز، اظهارات على فرزند فاطى است كه چون او را از رفتن به لب بام نهى كردم، رنجيد و به مادرش گفته مى‌خواهد به دكتر جاسبى رأى دهد، چون باباجون با او دعوا كرده! از بچه سه ساله اظهارات جالبى است.

 

 

سال ۱۳۷۳
از خانه به دانشگاه شهيد بهشتى رفتم و در دومين كنگره سراسرى جهاد سازندگی شركت كردم. آقاى [غلامرضا] فروزش، [وزیر جهادسازندگی] گزارش داد. برایشان صحبت تشويق‌آميز كردم و خواستم كه سازندگي را در برنامه دوم توسعه، جدى‌تر بگيرند. آقاى فروزش گفت، در كوبا وقتى كه فيدل‏‌كاسترو، مطلع شد كه پيام كتبى دارد، با چند وزير به اقامتگاه آمدند و او سه ساعت صحبت كرد.
سپس به سالن شهيد بهشتى نهاد، در جمع ائمه جماعات و وعاظ تهران رفتيم. آقاى ادب گزارش داد. آقاى صالحى خوانسارى ذكر مصيبت نمود و من هم صحبت مفصلى براى توجيه آنها به مسایل حكومتى و جهانى كردم. نامه‌هاى زيادي دادند.
آقاى [محمد] غرضى، [وزیر پُست و تلگراف و تلفن]، براى توجيه نياز به ماهواره مستقل آمد. آقاى دكتر حبيبى براى امور جارى آمد. عصر وزيرامورخارجه بوسنى و هرز‌گوين آمد. گزارش مذاكرات و تصميمات براى آشتى با كروات‌ها و صرب‌ها را داد. تلاش داشت كه ما را توجيه كند؛ فكر مى‌كرد ما مخالفيم. سئوالات زيادى در اين باره كردم و تأييد نمودم. با كروات‌ها، فدراسيون با هشت كانتون تشكيل داده‌اند و سارايوو را بين‌المللى کرده‏اند.
شوراى عالى امنيت ملى جلسه داشت. تصويب كرديم كه ماهواره مستقل بسازيم. شب آقاى [علی] فلاحيان، [وزیر اطلاعات] آمد. در مورد مبارزه با قاچاقچيان ارز صحبت شد.

 

 

سال ۱۳۷۴
آقاي [علی] كريمي از آستان‏‌قدس رضوی، براي مطالبه طلب‌هايشان از ارگان‌هاي دولتي و كمك‌هاي ديگر آمد؛ پانصد ميليون تومان از طلب‏شان را دادم. خواست وزارت نفت، فرودگاه سرخس را كه ملك آستان‏‌قدس است، پس بدهد.
ستاد تنظيم بازار جلسه با چند مصوبه- بعد از تثبيت قيمت ارز- داشت. كار ستاد، آسان شده و قيمت‌ها به سطح مصوب نزديك شده است. عصر هیأت دولت جلسه داشت. بخشي از آیين‏‌نامه بيمه‌هاي همگاني تصويب شد.
شب میهمان رهبري بودم. در مورد انتخابات مجلس آينده، دربارة شيخ علي تهراني كه آیت‏‌الله خامنه‌اي اصرار دارند كه بدون اعمال نفوذ محاكمه شود و دربارة سفرم به آذربايجان شرقي بحث كرديم. عفت از رفسنجان مراجعت كرده است.

 

 

سال ۱۳۷۵
[آقای غلامعلی سفید]، استاندار يزد آمد. براى بعضى از كارهاى عمرانى استمداد كرد و از دخالت شوراى نگهبان در انتخابات در حوزه تفت و ميبد و اردكان و از دخالت‌هاى نمايندگان در امور جارى استان شكايت داشت و نيز گله آقاى [محمدعلی] صدوقى، [امام‏‌جمعه یزد]، از عدم عزل ریيس دانشگاه آزاد اسلامى را گفت و براى سفرم به يزد براى شروع بهره‌بردارى از چند طرح مهم تأكيد كرد.
آقاى [حسن] ربانى، نماينده رهبرى در اهل سنت بلوچستان و مسئول طلاب غيرايرانى در قم آمد و براى بهتركردن وضع طلاب استمداد كرد و گفت، حدود هشت هزار طلبه خارجى دارند. [آقای مهدی صفری]، سفيرمان در روسيه و آقاى دكتر سجادى آمدند. در مورد فرصت استثنايى براى گرفتن انواع تكنولوژى‌هاي پيشرفته از روسيه گفتند و از سهل‏‌انگارى بعضى از دانشگاه‌ها شكايت داشتند و خواهان شركت دادن روسيه در ساخت هواپيماى آنتونوف شدند كه با اوكراين قرارداد بسته‌ايم.
[آقای احمد محسنی گرکانی]، امام جمعه اراك و فرزندش آمدند. شكايت از استاندار داشتند و براى تعويض ايشان پيگيرى مى‌كردند و براى آب اراك و بيمارستان استمداد كردند. عصر شوراي اقتصاد جلسه با مصوبات فراوان داشت. امروز صبح، مراسم خداحافظى آقاى [حسین] مرعشى و معارفه محسن، [رییس دفتر رییس‏‌جمهور] را داشتيم. حلاجيان، [معاون دفتر رییس‏‌جمهور] و محسن و حسين صحبت كردند و من.
شب آقاى [محمدتقی] فلسفى میهمانم بود؛ به عنوان جواب ديدار در خانه ايشان. پيرمرد روشن و سرحالى است، با حدود نود سال سن. حافظه و روحيه‏اش جالب است. دربارة اوضاع جارى و گذشته صحبت كرديم. تعريف و تمجيد زيادى از برنامه‌هاى سازندگى و تأمين استقلال كشور در دولت من نمود.

 

 

سال ۱۳۷۶
تا ساعت ده صبح، كارهاى مانده را انجام دادم. [آقای وان محمد نور ماتا]، ریيس مجلس تايلند و همراهان آمدند. همگى مسلمان هستند و تعجب اين است كه با اينكه فقط 17 نفر از نمايندگان مجلس، مسلمانند، ریيس مجلس، مسلمان انتخاب شده است؛ اين وضع را تحسين كردم.گفت مردم تايلند، از اثرى که از شيخ احمد قمى، در قرن‌ها پيش، در تعالى فرهنگ و اقتصاد تايلند، ايفا كرده، به مسلمانان و ايرانيان احترام مى‌گذارند و اكنون اين مردم مسلمانند.
آقاى [علی] يونسى، ریيس سازمان قضایى نيروهاى مسلح آمد. از وضعى كه در انتخابات پيش آمد و تبليغات صداوسيما و سپاه و بسيج و روحانيت، مؤثر نيفتاد، اظهار ناراحتی‌ كرد. به استفاده از اينها انتقاد داشت؛ به‏‌خصوص از شوراى نگهبان و از من خواست كه براى جبران اين وضع تلاش‏‌كنم و پيشنهاد انتخابات تحت‏‌هدايت، به جاى اين نوع تبليغات را داشت. براى سازمان قضایى، كمك گرفت.
آقايان فلاح و محمدى از اطلاعات آمدند؛ به منظور توجيه من دربارة مسأله دخالتى كه وزارت در امر انتخابات كرد و ناموفق بود. تلاش‏‌كردند خودشان را تبرئه كنند. براى ابقاى آقاى فلاحيان، [وزیر اطلاعات] استمداد كردند.
آقاى محمودى از كاركنان دفتر آمد. تقاضا داشت كه مأموريت خارج بگيرد. آقاى [حمید] ميرزاده، [رییس سازمان برنامه و بودجه] و معاونش آمدند و گزارش طرح اقتصاد بدون نفت را دادند. دكتر [حسن]حبيبى، براى امور جارى آمد و گفت، آقاى خاتمى از ايشان خواسته كه در گروه مشاوريني كه براى گزينش اعضاى كابينه دارد، شركت كند، ولى به خاطر تركيب تازه ‏گروه، قصد دارد شركت نكند. گفت، پيشنهاد معاونت اول را هم به خاطر مشكلات قابل پيش‏بينى نمى‌پذيرد.
عصر در جلسه هیأت دولت، چند مصوبه داشتيم. سپس براى مسایل سفر به هرمزگان مصاحبه كردم. ساعت ده و نیم شب به خانه آمدم. به تنهایي شام خوردم و خاطرات سه روز را نوشتم و ساعت دوازده شب خوابيدم.

نظرات بینندگان