arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۵۵۵۰۹۱
تاریخ انتشار: ۵۶ : ۲۳ - ۲۳ خرداد ۱۳۹۹
تورق خاطرات چهره ها در «انتخاب»؛

یادداشت‌های علم، یکشنبه ۲۳ خرداد ۱۳۵۵ / بین شاهنشاه و شهبانو بگومگویی درگرفت!

علیاحضرت شهبانو وارد شدند که قرار بود به اتفاق اعلیحضرت همایونی دکترای افتخاری از دانشگاه پرو بگیرند. شاهنشاه فرمودند: «کاش شما بعد دکترا را بگیرید.» شهبانو فرمودند: «پس چرا صبح مرا خراب کردید؟» به هر صورت بگومگویی درگرفت، ولی من مداخله نکردم. بالاخره قرار شد شهبانو بعد دکترا را بگیرند. ولی یک مطلبی فرمودند که خوب نبود. به شاهنشاه فرمودند: «حالا که نطق جوابیه مرا خواندی، می‌خواهی این مطلب را خود بگویی.» به نظر من آن هم در جلوی من و رئیس تشریفات [خیلی] قشنگ نبود.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

بین شاهنشاه و شهبانو بگومگویی درگرفت!

سرویس تاریخ «انتخاب»: صبح شرفیاب شدم. کارهای جاری عرض شد. من‌جمله گزارش رادیو مسکو را که باز هم به حضور نیروی ما در ظفار حمله کرده است،‌ خواندند و خندیدند و فرمودند: «ما هم به حضور نیروی کوبا در آنگولا معترضیم.»

گزارش محرمانه دوست من، علینقی‌خان اسدی، که مشاور شرکت فرانسوی متصدی ساختن کارخانجات برق اتمی ایران است (و همین شرکت برای آفریقای جنوبی هم کارخانه اتمی می‌سازد) [را به عرض رساندم که] گفته بود «وطن‌پرستی من ایجاب می‌کند به عرض شاهنشاه برسانم کارخانجات را به ما گران‌تر از آفریقای جنوبی می‌فروشند.» شاهنشاه خیلی خیلی خوشحال و ممنون شدند و فوری به دکتر [اکبر] اعتماد، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران، تلفن فرمودند.

بعد گزارش شاپور رپورتر را عرض کردم. سابقا درباره این شخص نوشته‌ام. حالا که مطرود شده، خیلی ناراحت است. به دقت ملاحظه کرده فرمودند: «این گزارش را ضبط کن، ولی به او بگو تا قضیه [تیت اند لایل] Tate and Lyle در دادگستری روشن نشود، نمی‌توانم اجازه شرفیابی به شما بدهم.» در عریضه‌اش، شاپور، روزنامه تایمز آن تاریخ را ضمیمه کرده بود. آن را هم ملاحظه کرده و فرمودند: «این مال زمان‌هایی است که انگلیسی‌ها و آمریکایی‌ها دائما به ما فشار می‌آوردند که شاه باید حکومت را به دست دولت بسپرد و همان وقت بود که مقدمات روی کار آمدن امینی را فراهم کردند.» فرمودند: «چیز عجیبی است که چرا این را می‌خواستند؟ گرچه روشن است برای یک دولت استعماری که هرآن منافع خاص و علیحده دارد، انداختن دولت‌ها آسان‌تر از انداختن شاه است. به علاوه یک شاه نیرومندِ پُرقدرتِ متکی به اکثریت مردم، برای دولت استعماری مطبوع نیست.» عرض کردم: «به همین مناسبت برای کمونیسم و انترناسیونالیسم و این تشکیلات هم مطبوع نیست. بنا بر همین اصل است که مثلا ریاست فائقه ماسون‌ها با شاه انگلیس می‌باشد.» فرمودند: «ولی حالا فرق کرده. اولا انگلیسی‌ها دولت اروپایی به جای استعماری شده‌اند. ثانیا آمریکایی‌ها منافع خود را دریافته‌اند و از مداخلات مستقیم در کار کشورها جز ضرر چیزی عاید آن‌ها نشده است. ولی هم انگلیسی‌ها و هم آمریکایی‌ها، باید بدانند که ما ابدا گذشته را به حساب آن‌ها نمی‌گذاریم و اصولا احساسات در کار سیاسی ما مداخله ندارد.» عرض کردم: «مثل این‌که این مسائل را دریافته‌اند.»

در این ضمن علیاحضرت شهبانو وارد شدند که قرار بود به اتفاق اعلیحضرت همایونی دکترای افتخاری از دانشگاه پرو بگیرند. شاهنشاه فرمودند: «کاش شما بعد دکترا را بگیرید.» شهبانو فرمودند: «پس چرا صبح مرا خراب کردید؟» به هر صورت بگومگویی درگرفت، ولی من مداخله نکردم. بالاخره قرار شد شهبانو بعد دکترا را بگیرند. ولی یک مطلبی فرمودند که خوب نبود. به شاهنشاه فرمودند: «حالا که نطق جوابیه مرا خواندی، می‌خواهی این مطلب را خود بگویی.» به نظر من آن هم در جلوی من و رئیس تشریفات [خیلی] قشنگ نبود.

من مرخص شدم. به رامسر رفتم که ببینم وضع پذیرایی رئیس‌جمهور مصر در آن‌جا خوب فراهم هست یا نه؟ وضع هتل و کاخ بد نبود، ولی پارک‌ها بسیار خراب بود که دستور دادم فوری تمیز و اصلاح کنند.

نظرات بینندگان