پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
صبح به اتفاق مادام رو به دکان پوستفروشی رفته یک پوست برای والده جوادخان خریدم به ششصد و پنجاه فرانک. بعد برحسب قرارداد به کمیته مرکزی آلیانس۱ اسرائیلی رفتم. رئیس آلیانس و گرانرابن را دیدم. از بابت احوال یهود حرف زدیم و اطمینان دادم که در ایران احوال یهود بد نیست و فقط تربیت لازم دارند.
بعد از ناهار قدری در باب معلمین حرف زدیم. بعد مستر مور انگلیسی آمد. دیشب وارد شده امشب به سمت مصر و سوریه و بعد ایران میرود. میگفت: «من در لندن در دنبال کار ایران بودم. روزنامه طیمس [تایمز] تعقیب خواهد کرد که مذاکرات راجعه به ایران علنی شود. اما عیب کار شما در طهران است، چون در لندن بر من معلوم شد که حکومت طهران نمیخواهد شما در پاریس بتوانید کاری بکنید و میل دارند کار ایران در طهران ختم شود. و الا دولت انگلیس و حتی لرد کرزن کمال میل را دارند که با شما کنار بیایند و مخصوصا صارمالدوله و سید ضیا در این خط خیلی کار میکنند.»
بعد از رفتن او مسیو وستداهل اینجا آمد. میگفت: «کابینه وثوقالدوله حالا خوب قدرت دارد و دولت استبدادی است. مستوفیالممالک و مستشارالدوله و ممتازالدوله و ظاهرا مخبرالسلطنه و صمصامالسلطنه را میخواستند تبعید کنند. آنها گفتند علاقه ما را بخرید تا برویم، دیگر دنبال نکردند.» مسیو وستداهل با آنکه خودش انگلوفیل است میگفت: «وثوقالدوله و صارمالدوله و نصرتالدوله خیلی انگلوفیلاند» و تاسف میخورد که کابینه با ما همراهی نمیکند؛ زیرا که حالا فقط موقعی است که دولت ایران نتیجه بگیرد و صدماتش جبران شود. بعد از رفتن او قدری فراغت داشتیم. با میرزا حسینخان و انتظامالملک صحبت در کارها کردیم و باز من عقاید خود را در کیفیت نتیجه گرفتن که اقلا جواب تلخی از کنفرانس نگیریم بیان کردم و موافق شدند که در این زمینه باید کار کرد. مشاور [وزیر خارجه ایران] امشب مهمان بود.
منبع: یادداشتهای روزانه محمدعلی فروغی، به کوشش محمدافشین وفایی و پژمان فیروزبخش، تهران: سخن، چاپ هفتم، ۱۳۹۸، صص ۱۶۳-۱۶۴.
پینوشت:
۱- اتحاد جهانی آلیانس یک سازمان جهانی یهود، مستقر در پاریس است. این سازمان در سال ۱۸۶۰ توسط آدولف کرمیو برای محافظت از یهودیان تمامی دنیا تشکیل شد. اهداف این سازمان دفاع از خود و خودکفایی یهودیان از طریق آموزش و پرورش است.