arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۵۸۷۰۸۹
تاریخ انتشار: ۰۳ : ۰۰ - ۰۹ آذر ۱۳۹۹

یادداشت‌های محمدعلی فروغی، یکشنبه ۸ آذر ۱۲۹۸؛ رفتیم به کلیسای ساکره‌کُر، مشغول نماز بودند

رفتیم به چرخ بزرگ سوار شدیم. سیاحتی بود، اما بعد از صعود طاق نصرت و برج ایفل چندان اهمیتی نداشت. چند کارت‌پستال هم خریدم و رفتیم به کلیسای ساکره‌کُر [سکره‌کر]. مشغول نماز بودند. تماشایی کردیم و آمدیم. تاریک و دیر شده بود، سیاحت تکمیل نشد.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

سرویس تاریخ «انتخاب»؛ صبح خیلی دیر از رختخواب بیرون آمدم و منزل وحیدالملک رفته در هوتل او ناهار خوردیم و بعد از ناهار چون هوا خوب بود رفتیم به چرخ بزرگ سوار شدیم. سیاحتی بود، اما بعد از صعود طاق نصرت و برج ایفل چندان اهمیتی نداشت. چند کارت‌پستال هم خریدم و رفتیم به کلیسای ساکره‌کُر [سکره‌کر]. مشغول نماز بودند. تماشایی کردیم و آمدیم. تاریک و دیر شده بود، سیاحت تکمیل نشد.

از آن‌جا گردش کردیم و یک قهوه‌خانه رفتیم و برای رفع عطش آب‌جو خوردیم و رفتیم بلیط تئاتر دِزار خریده همان نزدیکی شام خوردیم و تئاتر رفتیم. اسم بازی « وسیله خطرناک» بود. دختر اصلی خیلی خوب بازی می‌کرد و خود بازی هم از آن نوع بود که من می‌پسندم.

منبع: یادداشت‌های روزانه محمدعلی فروغی، به کوشش محمدافشین وفایی و پژمان فیروزبخش، تهران: سخن، چاپ هفتم، ۱۳۹۸، ص ۲۶۹.

 

نظرات بینندگان