اعظم حاتمی- عضو هیات علمی دانشگاه قرآن و حدیث گفت: در اوج مساله زیارت جامعه مشاهده می شود که مرامنامه شیعیان حقیقی و شیعیان عالی است. حضرت در مقابل آن تفکر غالیانه، تفکر امامت عالی را مطرح می کنند.
حجت الاسلام والمسلمین سیدهادی سید وکیلی با بیان اینکه در دوران امام هادی(ع) با چند مساله مواجه هستیم، اظهار کرد: یکی از آنها حکومت بنی العباس است که با روی کار آمدن متوکل عباسی، جریان حدیث گرایی و ظاهری گری بر جریان عقل گرایی معتزلی چیره شد. در آن زمان حاکمیت در حال پیش رفتن به سمت دفاع از ظاهرگرایی است و تفکر حدیث گرایان اهل سنت به تفکر حاکم بر جامعه تبدیل شد؛ به طوری که با بزرگان عقل گرای اهل سنت، شیعه و جریان معتزله به شدت مقابله و برخورد شد. به طور قطع در چنین شرایطی، تشیع به عنوان یک جریان عقل گرا، مورد هجمه بیشتر حکومت قرار می گیرد، چراکه دیگر نه تنها رقیب سیاسی حکومت است بلکه از نظر فکری هم دقیقا بر دو نقطه متضاد قرار می گیرند.
تدبیر امام هادی(ع) در مقابله با جریانات انحرافی مذهبی
او به ظهور مباحث علمی انحرافی یا جریانات انحرافی مذهبی در دوران زیست امام هادی(ع) اشاره کرد و گفت: به طور مثال «فتنه خلق قرآن» که با عقلانیت رو به حل شدن بود، با روی کار آمدن متوکل، اوج گرفت و جریان خلق قرآن و اینکه قرآن مخلوق نیست و جزو ذات خداست به یکی از مباحث رایج در جامعه تبدیل شد. امام هادی(ع) با این مساله بسیار هوشمندانه برخورد می کنند؛ از شیعیان می خواهند که از ورود به مباحث غیر ضروری، بی فایده از نظر علمی و جدال های بدعت آمیزی که هیچ ثمره علمی و عملی ندارد، پرهیز کنند. به نوعی حکومت در حال جهت دهی علمی جامعه به سمت مباحث بی ثمر بود اما امام هادی(ع) سعی می کنند که در مقابل، یک جهت دهی به سمت مسایل علمی پرثمر و پرفایده در جامعه شکل بگیرد.
این استاد دانشگاه ظهور تفکر انحرافی «غلاه» را به عنوان یکی دیگر از اتفاقات زمان حضرت امام هادی(ع) خواند و افزود: در تفکر غالیان، کسانی که در جایگاه بندگی و عبد بودن خدا قرار دارند، به جایگاه الوهیت نسبت داده می شوند. این جریان، تصور نادرستی از مفاهیم بلند و زیبای تشیع را در جامعه رواج می دهد؛ این تصور نادرست نیز باعث می شود که اصل معرفت حقیقی پوشیده شود و مورد مخالفت قرار گیرد.
او با اشاره به جریان «تصوف و صوفی گری» که آن هم در زمان امام(ع) ترویج می شود، تصریح کرد: آنها با ارائه یک تصویر انحرافی از زهد اسلامی سعی می کنند که زهد فعال اسلامی را تبدیل به تصوف منفعلانه مسیحی کنند یعنی به جای یک زاهد عالم فعال در جامعه، یک شخص منزوی و منفعل در جامعه که به دنبال رهبانیت باشد، ایجاد کنند. این فرد صوفی دیگر هیچ تاثیری در جامعه ندارد در حالی که زهد اسلامی زهد علوی است. زهد علوی همراه با حکومت و فعالیت است. این تصوف مسیحی که وارد جامعه اسلامی شده است، یک تصوف رهبانیت است و از جامعه و سیاست می برد و هیچ فعالیتی در اجتماع ندارد.
سیدوکیلی در توضیح روش های امام هادی(ع) در مبارزه با این جریان ها گفت: تبیین معارف اصیل دین یکی از این اقدامات است. به طور مثال در مقابله با زهد منفعلانه، زهد صحیح را معرفی کردند. در دوران امام هادی(ع) کتابی به عنوان «کتاب زهد» نوشته شده است که احادیث اهل بیت(ع) را در این باب جمع کرده است. حضرت معارف را ترویج می کنند و نشان می دهند این معرفت، معرفت صحیح است.
او ادامه داد: از سوی دیگر امام هادی(ع) معرفت صحیح امامت عالی را بیان می کنند. در اوج مساله زیارت جامعه مشاهده می شود که مرامنامه شیعیان حقیقی و شیعیان عالی است. حضرت در مقابل آن تفکر غالیانه، تفکر امامت عالی را مطرح می کنند. بر این اساس مقابله با تصوف، غالیان و جریان ظاهر گرایی با ترویج و تبین خود معرفت صحیح از اقدامات امام هادی(ع) به شمار می رود.
شکل دهی و تقویت شبکه وکالت
عضو هیات علمی دانشگاه قرآن و حدیث اقدام دیگر امام هادی(ع) را شکل دهی یک سلسله از فقها و عالمان دینی به عنوان شبکه وکالت دانست و افزود: البته این موضوع پیش از ان نیز وجود داشت اما حضرت آن را تقویت می کنند و در جامعه رشد می دهند تا هر کسی در هر نقطه ای از جهان اسلام بتواند ازطریق این شبکه با علم صحیح و منبع علم صحیح که امام(ع) است، ارتباط برقرار کند. با این روش مردم به رجوع به عالمان دینی تشویق شدند. یه این معنا که فردی در نقطه یا دورافتاده که دسترسی به امام معصوم ندارد، می تواند به عالمی که مورد تایید اوست رجوع کند و پاسخ پرسش های خود را جویا شود.
او با بیان اینکه حضرت شاگردان بسیاری را تربیت کرده اند و در نقاط مختلف کشور فرستاده اند، اظهار کرد: شیخ طوسی۱۸۵ شاگرد را از امام هادی(ع) نام می برد. یکی از آنها حضرت عبدالعظیم حسنی است که با مهاجرت به ری، جریان تشیع منطقه مرکزی ایران را نحت تاثیر معارف خود قرار می دهند.
سید هادی سید وکیلی ادامه داد: نکته دیگر ترویج مساله امامت الهی و توسل به این امام-با طرح مساله زیارت- ولو در شکل عدم حضور است. به این تعبیر که فرمودند «به زیارت قبر امام بروید و از امامی که شهید شده است، مطلب بخواهید». بر توسل تاکید، عمومی و میان مردم ترویج می کنند که شما با مراجعه به حرم های امامان و اتصال روحی با ایشان، خود را از انحرافات دور نگه می دارید. به این دلیل که امام(ع) فقط یک شخص حاضر در شهر یا کشور ما نیست بلکه یک شخص جامع و مسلط بر عالم هستی است و می توان حتی بعد از شهادت او نیز با وی ارتباط روحی برقرار کرد و از معارف او بهره برد. این موضوعی است که در زمان امام هادی(ع) تبیین می شود. پیش از آن هم بوده است اما در زمان امام هادی(ع) در جامعه تثبیت، تبیین و ترویج می شود.
او با بیان اینکه امروز هم در مقابله با جریانات انحرافی می توان از همین روش ها بهره جست، گفت: بیان معارف الهی و ترویج آنها، گسترش عقل گرایی و ترویج ارتباط روحی با امام معصوم(ع) با گسترش فرهنگ زیارت و توسل از اقداماتی است که باید امروز انجام شود. اتفاقا امروز هم وهابیت، داعش و جریانات انحرافی به شدت باگسترش فرهنگ زیارت برخورد می کنند. تربیت شاگردان و تبلیغ چهره به چهره یعنی ارسال مبلغان به نقاط دورافتاده نیز از دیگر اقداماتی است که می توان برای امروز الگوبرداری کرد تا مردم برای پاسخ پرسش های خود به این عالمان رجوع کنند. مردم باید با عالمان زمان خود مرتبط باشند و پاسخ پرسش های خود را دریافت کنند. حفظ و تقویت این ارتباط مردم با عالمان دارای اهمیت بسیار و برای دنیای امروز ضروری است. جریانات انحرافی دقیقا بر این موضوع دست می گذارند که با طرح شبهاتی، مردم و جوانان را از عالم و دین شناس جدا کنند.
این استاد دانشگاه در توضیح وظیفه عالمان در این مورد گفت: عالمان باید به زبان روز تبیین صحیحی از دین ارائه دهند. رواج فرهنگ پرسشگری در جامعه نیز باید صورت بگیرد تا مردم پرسش های اعتقادی، اخلاقی، رفتاری و … را از عالمان زمان خود بپرسند و منتظر آمدن عالم نباشند. عالم نیز باید این معارف را حتی در دورترین نقاط تبلیغ کند و به مردم برساند چراکه جریان های انحرافی از این عدم اطلاع در اجتماع سوءاستفاده می کنند. رسانه ها، صدا و سیما، رادیو، مطبوعات، کتاب ها و … وظیفه دارند که این معارف را به مردم منتقل کنند. در عین حال مردم هم موظف هستند، فرهنگ مطالعه، پرسشگری و عقلانیت را بالا برند و هر چیزی را از هر کسی قبول نکنند.
او با اشاره به کمتر شناخته شدن امام هادی(ع) نسبت به دیگر ائمه معصوم(ع)، آن را از طرح های حکومت عباسی خواند و افزود: این طرح ادامه نیز یافت و متاسفانه با غفلت ما همراه شد. حکومت عباسی در دوران متوکل زمانی که متوجه شد امامان تا چه اندازه می توانند در جامعه از نظر علمی، معنوی و روحی نفوذ داشته باشند و جامعه را به جامعه ای فعال تبدیل کنند، کم کم نه تنها نسبت به حذف فیزیکی و شهادت آن اهتمام ورزید بلکه سعی کرد با راه هایی دیگر انها را از اجتماع جدا کند. آنچنان که از دوران امام حسین(ع) به بعد مشاهده می شود که حکومت سعی می کند حذف فیزیکی امامان را در دستور کار خود قرار دهد. از اواسط دوران حکومت عباسی مخصوصا بعد از امام رضا(ع) و مشاهده عظمت ایشان، حکومت سعی می کند که رجوع مردم به امامان را کاهش دهد و جایگاه علمی آنها را در جامعه کمرنگ کند.
سیدوکیلی ادامه داد: راه دیگر جز حذف فیزیکی، حذف مقام علمی ایشان و به وجود آوردن مانع برای دسترسی مستقیم مردم به امام(ع) بود. به همین دلیل مشاهده می شود که امام هادی(ع) و امام حسن عسگری(ع) هر دو تحت نظر حکومت قرار می گیرند و مجبور می شوند در یک پادگان نظامی زندگی کنند. برای این که در جامعه نباشند چون حکومت دید اگر آنها در جامعه باشند حتی اگر بخواهد آنها را شهید کند و هر کار دیگری علیه ایشان انجام دهد، باز مردم به آنها رجوع می کنند چون مردم به دنبال معرفت هستند و می بینند که این خانه هم پر از معرفت است در نتیجه امام(ع) با بودن در اجتماع در هر صورت تاثیرگذاری خود را خواهد داشت. به همین دلیل حکومت سعی کرد اصلا نام امام در جامعه فراموش شود. متوکل عباسی در این مساله بسیار مصر بود تا جایی که حتی حرم امام حسین(ع) را تخریب می کند تا به گمان او نامی از حسین بن علی(ع) باقی نماند.
او تصریح کرد: متوکل سعی می کند با بردن امام(ع) به جایی که مردم او را نبینند، شخص ایشان را از جامعه حذف کند، مردم او را اصلا نبینند تا شاید از یادها رود. متاسفانه این حذف کردن نام امام و شخصیت ایشان از جامعه در طول تاریخ تکرار شد و افراد مختلف دیگری -چه طرفدار چه غیر طرفدار- چندان به جایگاه این امامان توجه نکردند در حالی که شاید این امامان(ع) بیشترین کار را در گسترش فرهنگ شیعه به ویژه برای آماده کردن مردم جهت غیبت کبری انجام دادند. غفلت خواص به اضافه دسیسه های دشمنان دست به دست هم داد که نام امام هادی(ع) را از یادها کمرنگ کنند.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه امروز هم دشمنان اسلام روی بحث امام هادی(ع) بسیار حساس هستند، گفت: مدتی پیش مشاهده شد که انسان بی خردی در توهین به امامان شیعه، نقطه اصلی حمله خود را امام هادی(ع) قرارداد چون این امام هادی است که فرهنگ امامت را در جامعه جا می اندازند. زیارت جامعه کبیره امام هادی(ع) است که به من شیعه، مرامنامه و دستورالعمل می دهد که چگونه زندگی کنم، فکر کنم، رفتار کنم، اعتقاد بورزم، حرف بزنم، عمل کنم و… که همه این موارد در زیارت جامعه کبیره و در قالب یک زیارت به آموزش داده می شود.
او با تاکید بر اینکه دشمن همچنان می خواهد جایگاه امام هادی(ع) را به گونه ای که متوکل انجام دادند، از بین ببرد، گفت: اقدامات این چنینی از طریق سروده ها، آهنگ های نامناسب و مقالاتی به ظاهر علمی برای نسبت دادن تفکر صحیح نشات گرفته از امام هادی(ع) به غالیان زمان، همگی در این راستا است که مردم هیچ وقت متوجه این مقام و جایگاه نشوند چون در صورت متوجه شدن، می بینند که تشیع خود را از او دارند. به طو رمثال نقطه مرکزی شهر تهران از نظر معنوی، حضرت عبدالعظیم حسنی و حرم ایشان است که از شاگردان امام هادی(ع) است.
منبع: شفقنا