پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
سرویس تاریخ «انتخاب»؛ صبح بر حسب وعده رفتم به گار [ایستگاه]. قریب ظهر ترن حرکت کرد برای کان. بلیط درجه دویم گرفته بودیم، جا پیدا نکردیم. درجه اول رفتیم به زحمت جا پیدا کردیم. هیچکس هم از ما نپرسید چرا اینجا نشستهاید.
باری بین راه مثل راههای سابق بود. خود کان هم باصفاست. تقریبا همان نسخه نیس و مانتون و غیره است. شهر است و کازینو و گردشگاه کنار دریا و بندر و غیره. خواستیم موزه بلدی را که آنجا چیزهای مشرقزمینی و ایرانی هست ببینیم نشد. چون امروز به واسطه جلوس مسیو د شانل رئیسجمهوری جدید تعطیل است، موزه بسته بود. رفتیم به تماشای Mont Chevalier. از پلههای زیاد بالا رفتیم. یک کلیسا دیدیم و محلی که موزه Faience de M Chevalier بود. کوزههای مختلف بود، بد نساخته بودند و نیز از پلهها بالا رفتیم. به یک محل پشتبام مانندی رسیدیم که خیلی مرتفع بود و چشمانداز خوبی داشت.
بعد از آن قدری گردش کنار دریا کردیم و یک قایق اتومبیل گرفتیم و رفتیم به جزیره سنتمارگریت. قصد ما تفرج بود ضمنا سیاحتی هم شد. زیراکه در این جزیره قلعهای هست که Masque de Fer هفده سال آنجا محبوس بوده. محبس او را دیدیم. مارشال بازن هم بعد از محکومیت چندی آنجا محبوس بوده و با طناب پایین رفته و فرار کرده به اسپانیا. آنجا را هم دیدیم. معلوم شد جماعتی از آلمانها هم در زمان جنگ اینجا محبوس بودهاند. در نمازخانه آنجا نشان دادند که آلمانهای محبوس نقاشی و رنگآمیزی کرده بودند؛ از جمله یک فقره بود که پرده حسابی fresque بود و یادگاری خوبی از خود گذاشته بودند. خلاصه این گردش پنجاهوپنج فرانک با انعام تمام شد.
ناهار هم در وقت ورود به کان در رستوران خوردیم. ساعت شش و ربع ترن سوار شده به نیس برگشتیم. امروز هم تفرج خوبی شد.
منبع: یادداشتهای روزانه محمدعلی فروغی، به کوشش محمدافشین وفایی و پژمان فیروزبخش، تهران: بنیاد موقوفات دکتر افشار و سخن، چاپ هفتم، ۱۳۹۸، صص ۳۱۷ و ۳۱۸.