سرویس تاریخ «انتخاب»؛ صبح با نصرت‌الدوله [وزیر خارجه] قدری مذاکره کرده به اتفاق به سفارت رفتیم که امروز موعود هستیم و حضرات آذربایجانی‌ها هم هستند. ناصرالملک و اعتمادالدوله هم بودند. پلو و چلو و خورش و کوکوی خوبی مثل روز قبل خوردیم.
بعد از ناهار به اتفاق عمادالملک رفتم به پارلمنت به مجلس لردها که هم مجلس را تماشا کنم هم امروز بناست در باب عثمانی گفت‌وگو شود و لرد کرزن نطق کند ببینم و بشنوم. ترتیب مجلس لردها هم تقریبا مثل مجلس مبعوثان است قدری مجلل‌تر. روی هم رفته آرامی و وقار و طمأنینه در پارلمنت انگلیس خیلی بیش‌تر از فرانس است.
بعد از پارلمنت به اتفاق عمادالملک رفتیم قهوه‌خانه چای خوردیم. محلی بود سه‌طبقه و هر سه طبقه پر بود، به طوری که ما به زحمت جا پیدا کردیم. تخمین کردیم که باید هزار نفر در یک وقت آن‌جا باشند.
بعد رفتیم منزل. نصرت‌الدوله هم آمد. به وزارت خارجه رفته بود و مذاکراتی کرده بود. نتیجه این‌که هنوز کنفرانس داخل در مسائلی که راجع به ایران ممکن است بشود نشده‌اند. در باب تعرفه گمرکی که در طهران تجدید کرده و به صورت معاهده جدید درآورده‌اند در صورتی که رای ما این بود که باید به عنوان تعرفه مملکتی باشد مذاکره کرده و امیدوار بود بتواند مطلب را برگرداند. در باب قرارداد انگلیس‌ها و بلشویک‌ها که ذکر اسرای روسی ایران در آن ذکره کرده و ما می‌ترسیدیم به طور مخالف با استقلال ایران منظور داشته باشند مذاکره کرده و معلوم شد نظری را که ما داشتیم که مقصودشان اسرای مأخوذ در ایران به توسط انگلیس‌ها باشد صحیح بوده است. خلاصه از این قبیل مذاکرات. لایحه‌ای که راجع به کردستان نوشته بودم خواندم و خیلی پسندید. در باب لایحه‌ای که باید به مجمع ملل داد مذاکره کردیم و بنا شد من نظریات خود را حاضر کنم.
امشب به واسطه پلوی فراوانی که خورده بودیم موقع شام میل نداشتیم. نصف‌شب سوپه مختصری کردیم.
منبع: یادداشت‌های روزانه محمدعلی فروغی، به کوشش محمدافشین وفایی و پژمان فیروزبخش، تهران: بنیاد موقوفات دکتر افشار و سخن، چاپ هفتم، ۱۳۹۸، صص ۳۳۷ و ۳۳۸.
