بیماری آلزایمر یک بیماری مغزی پیشرونده و غیرقابلبرگشت است که بهآرامی حافظه و قدرت تفکر را از بین میبرد و حتی میتواند توانایی انجام کارهای ساده را از فرد بگیرد.
بیماری آلزایمر یک بیماری مغزی پیشرونده و غیرقابلبرگشت است که بهآرامی حافظه و قدرت تفکر را از بین میبرد و حتی میتواند توانایی انجام کارهای ساده را از فرد بگیرد. این بیماری بهمرورزمان به قسمتهای بیشتری از مغز آسیبزده و درنتیجه پیشرفت بیماری درنهایت تمام شرایط زندگی فرد تحت تأثیر قرار میگیرد.
درنتیجه آسیبدیدگی سلولهای مغزی رفتارهای شخص و نوع زندگیاش عوض میشود. ازلحاظ روحی، احساسات، رفتار و تواناییهای جسمی نیز تغییراتی میکند که البته در افراد مختلف متفاوت است.
دلیل اصلی ابتلا به بیماری آلزایمر هنوز شناختهنشده و ازآنجاکه هیچ درمان قطعی برای بیماری وجود ندارد بیمار باید هرچه سریعتر موردحمایت و مراقبت قرار بگیرد.
بیماری آلزایمر محدود به جنسیت، قومیت و یا چگونگی وضع اقتصادی نیست، بنابراین بزرگترین فاکتوری که خطر ابتلا را بالا میبرد دوره سالمندی و بالا رفتن سن است، البته نمیتوان گفت بیماری آلزایمر قسمتی از روند پیری است، ولی امکان ابتلا در میان افراد بالای ۶۵ سال بیشتر است. هرچند در سنین ۴۰ و ۵۰ سالگی نیز این بیماری مشاهدهشده که البته این موضوع شیوع کمی دارد.
بیماری آلزایمر مشخصات ظاهری آشکاری ندارد که بتوان بهسادگی یک شخص مبتلابه بیماری را شناخت، اگرچه مجموعهای از علائم میتوانند در این افراد مشاهده شوند
بیماری آلزایمر مانند هر بیماری دیگری مراحل مختلفی دارد. این بیماری دارای سه مرحله است که علائم آن با رشد بیماری در مراحل دو و سه تشدید میشود.
مراحل اولیه
علائم بیماری بهتدریج ظاهر میشود، بنابراین نمیتوانی زمان دقیق این مرحله از بیماری را مشخص نمود کاهش حافظه کوتاهمدت، مشکلات در تکلم، گم کردن زمان و وقت، گمشدن حتی در مکانها و محلههای آشنا، مشکلات در انتخاب و تصمیمگیریهای ساده، کاهش انگیزه و علاقه در انجام کارها، افسردگی و حتی عصبانیت، کاهش علاقه در فعالیتها و تفریحات معمول.فرد مبتلابه دمانس در به یادآوردن موضوعات مشکلاتی دارد. اگرچه ممکن است این موضوع را بامهارت پنهان کند، توانایی او برای فهمیدن، استدلال کردن و قضاوت صحیح ممکن است لطمه دیده باشد شروع و ادامه این وضعیت بستگی به نوع بیماری و شرایط و عواملی دارد که بعضی از آنها برای محققان شناختهشده نیست.
گاهی اوقات بیماری بهطور ناگهانی شروع میشود، بهطور مثال ممکن است شما بگویید بعد از مدت مشخصی پدر دیگر آن فرد سابق نبود. بعضیاوقات هم شروع تدریجی دارد اعضای خانواده ممکن است در آغاز توجهی به وجود مشکلات نداشته باشند گاهی اوقات ممکن است فرد مبتلا خود اولین فردی باشد که متوجه مشکل شود غالباً شخص مبتلابه دمانس خفیف توانایی توصیف مشکلش را بهطور واضح دارد.مثلاً میگوید مسائل از ذهنم دور میشود یا وقتی، شروع به شرح دادن موضوعی میکنم، نمیتوانم لغات مناسب را پیدا کنم...
افراد به مشکلاتشان به شیوههای مختلفی پاسخ میدهند بعضی از آنها مهارت زیادی در مخفی کردن مشکلشان دارند بعضیها برای کمک به حافظهشان از کارهای روزانه فهرستی تهیه میکنند. بعضیها شدیداً انکار میکنند که مسئلهای وجود دارد یا مشکلاتشان را تقصیر دیگران میاندازند.بعضی از آنها که متوجه میشوند، حافظهشان ضعیف شده افسرده و یا تحریکپذیر میشود.بهطور متوسطه فردی با دمانس خفیف قادر به انجام اکثر کارهایی که همیشه انجام میداده، هست همانند هر فرد مبتلابه بیماری دیگر قادر به همکاری در درمان خود، تصمیمات خانوادگی، برنامهریزی برای آینده هست.البته باید دقت کرد میزانی از کاهش عملکرد عقلانی در سن سالمندی معمول و طبیعی است.
تعداد زیادی از سالمندان نهتنها با کاهش جزئی حافظه مانند فراموشکاری بیخطر مربوط به سالمندی روبهرو میشوند و یا حتی یک کاهش جسمی و ذهنی را هم تجربه میکنند، اما این فراموشکاری و کاهش ذهنی که با توجه به کهولت سن رخ میدهد معمولاً در زندگی روزانه اختلال ایجاد نکرده و آنها ازکارافتاده و ناتوان نمیشوند. درحالیکه دمانس کاهش عقلانی و صدمات نسبتاً سختی را به وجود میآورند که مانع از فعالیتهای روزانه میشود با توجه به تحقیقات در مورد بیماری آلزایمر بحثهایی وجود دارد که آیا سرانجام بیماری آلزایمر روی هر فرد اعم از زن یا مرد که با عمر طولانی روبرو هستند تأثیر خواهد گذاشت یا نه.
تحقیقات جدید در مورد حافظه اجتماعی نشان میدهد که یک فرد درون گرا بیش از یک فرد برونگرا از مشکل حافظه رنج خواهد برد.