خاطرات روزنوشت مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی در سال ۱۳۷۷، هرشب در «انتخاب» منتشر می‌‌شود. پیشتر، خاطرات ایشان از سال ۵۸ تا ۷۶ در سرویس تاریخ «انتخاب» به صورت روزانه پوشش داده شده است.
امروز با مطالعه و استراحت، در خانه بودم. بچه‌ها هم ظهر جمع بودند. طرح محسن در مورد مطالب تاريخى موزه رفسنجان را مطالعه‌كردم. يك دوره تاريخى از قديم تا امروز را تنظيم كرده‌اند؛ كار سخت و مشكلى است.
در گزارش‌هاى جهانى، توجه ويژه‌اى به بيمارى آيت‌الله خامنه‌اى شده و آن را مرضى شناخته نشده گفتند؛ چون خودمان با صراحت نگفته‌ايم‌كه قلبى است. شب اخوى‌زاده دكتر محمد آمد. گفت، وضع بيمارستان‌ها، به‌خاطر عدم انجام تعهد دولت در مورد حق بيمه‌ها، خوب نيست؛ شش‌ماه است‌كه پول بيمه نداده‌اند.
جنگى بين دو كشور اتيوپى و اريتره آغاز شده و همديگر را بمباران مى‌كنند. آقاى [احمد] آذرى‌قمى، از بيمارستان تلفنى تماس‌گرفت و درخواست نمودكه براى رفتن به آلمان جهت معالجه كمك‌كنم. گفتم، براى‌گرفتن نظر پزشكان پيگيرى مي‌كنم. گفت پزشكان اهميت نمى‌دهند؛ صدايش خيلى ضعيف بود.
ديروز آقاى خاتمى، [رییس‌جمهور]، از قول آقاى [سیدمهدی] امام‌جمارانى‌كه از سوى ايشان به عيادت رفته بود، نقل‌كردند كه آقاى [احمد] آذرى [قمی] گفته، من ديگر به فكر زندگى نيستم و به مرگ مى‌انديشم. خواسته‌اش اين بوده‌كه اجازه بدهند، قبرش در [قبرستان] شيخان قم باشد؛ اگرچه آقاى [علی‌اکبر] مسعودى [خمینی، تولیت آستان حضرت معصومه (س)]، با دفن در حرم موافقت نمى‌كند. آقاى [مهدی] كروبى، [دبیرکل مجمع روحانیون مبارز]، تلفنى خواست كه به مسأله محاكمه شهردار تهران و نيز مسأله نامزدان انتخابات [مجلس] خُبرگان كمك كنم.
