arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۶۲۳۴۲۶
تاریخ انتشار: ۰۳ : ۰۰ - ۲۸ خرداد ۱۴۰۰

سفرنامه ناصرالدین‌شاه به خراسان، دوشنبه ۲۷ خرداد ۱۲۴۶؛ داخل صحن شدیم؛ حالتی دست داد که به وصف نمی‌آید

امروز ان‌شاءالله تعالی شانه‌العزیز، به میمنت و فیروزی باید وارد شهر مشهد مقدس و فایض به زیارت مرقد منور امام ثامن ضامن، علیه الاف التحیه و الثّنا بشویم... مردم مشهد هزار جور بودند، از هر طایفه... زن زیادی بود در بام‌ها و غیره. خیلی راه راست راندیم تا رسیدیم دم بست، آن‌جا پیاده شده، علم‌های حضرت را آوردند بوسیدم. زیر نقاره‌خانه حضرت که بسیار مرتفع و بنای عالی است، جقّه را برداشته، کلاه متعارفی سر گذاشته داخل صحن شدیم؛ یعنی داخل بهشت شدیم... حالتی دست داد که به وصف نمی‌آید. ان‌شاءالله نصیب همه مسلمین بکند.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

سرویس تاریخ «انتخاب»؛ امروز ان‌شاءالله تعالی شانه‌العزیز، به میمنت و فیروزی باید وارد شهر مشهد مقدس و فایض به زیارت مرقد منور امام ثامن ضامن، علیه الاف التحیه و الثّنا بشویم.

صبح از خواب برخاسته رفتم حمام. سر و رویی را صابون زده، بعد بیرون آمده رخت پوشیده نشستیم. مردانه شد. حاجی رحیم‌خان اسباب جواهر را آورد. ناهار گرمی خورده شد. حرم قبل از ما رفتند. بعد از ناهار حاجی ملانصرالله مجتهد که مرد محجوبی است و قبول عامه در مشهد دارد و سایر علمای معتبر مشهد آمدند، قدری نشسته، رفتند. بعد از آن برخاسته رفتم. پلنگ بسیار بزرگی دیروز غلامان یا سواره شاهسون اینانلو زده بودند آورده بودند. عفن شده بود. اذیت کرد.

بعد سوار کالسکه شده راندیم رو به شهر. یک فرسنگ و نیم راه بود الی شهر، نیم فرسنگ هم الی حرم مبارک. دو فرسنگ راه می‌شد. اول به عسکریه امام‌جمعه مرحوم رسیدیم. قلعه بود. می‌گفتند آب ندارد. از آن‌جا شهر نزدیک است. سپه‌سالار آن‌جا آمده بود. به حضور رسید. جلال‌الدوله هم پیش از سپه‌سالار آمده بود. راندیم به باغات رسیدیم. به کاروان‌سرای باباقدرت رسیدیم.

جمعیت پیش‌وازی از هرجور خیلی بود. مردم مشهد هزار جور بودند، از هر طایفه. خلاصه نزدیک شهر سوار اسب شده، با سپه‌سالار صحبت‌کنان می‌راندیم. از دورازه پایین خیابان وارد شدیم. زن زیادی بود در بام‌ها و غیره. خیلی راه راست راندیم تا رسیدیم دم بست، آن‌جا پیاده شده، علم‌های حضرت را آوردند بوسیدم. زیر نقاره‌خانه حضرت که بسیار مرتفع و بنای عالی است، جقّه را برداشته، کلاه متعارفی سر گذاشته داخل صحن شدیم؛ یعنی داخل بهشت شدیم. از آن‌جا اطاق به اطاق، صحن به صحن، تا وارد ضریح مبارکه شدیم. همه نوکرها بودند. حالتی دست داد که به وصف نمی‌آید. ان‌شاءالله نصیب همه مسلمین بکند.

بعد از زیارت رفتم مسجد گوهرشاد و غیره را تماشا کرده، در سر قبر نایب‌السلطنه مرحوم فاتحه خوانده، برگشتیم از صحن بیرون رفته، از بالاخیابان سوار اسب شده راندیم برای ارک. خیلی راه، به قدر نصف فرسنگ راه بود. نوکرها پیاده آمدند، از باغات خوب گذشتم، عمارات عالیه و غیره، تا رسیدیم به ارک. حوض‌خانه سرپوشیده خوبی داشت. رفع گرما و خستگی را کرده آسوده شدیم. میوه آلوچه خوردیم.

طرفین خیابان‌های شهر دکاکین و خانه و باغ است و نهر بزرگی از وسط می‌گذرد. آب زیاد دارد.

رفتم اندرون، اندرون وسیع خوبی داشت، بسیار خوب. هوا گرم بود؛ از آن‌جا باز آمدم بیرون. بعضی جواب‌های طهران را نوشتم الی غروبی. بالاخانه بلند خوبی داشت، چشم‌انداز به صحرا و کوه و غیره داشت. جلال‌الدوله هم در همان نزدیکی خانه دارد. اردو در صحرای بیرون ارک افتاده است. شب را در همان بالاخانه خوابیدیم، هوای خوبی داشت. زاغی بله شد.

ابابیل زیاد است در مشهد. گنجشک مشهد بسیار تفاوت دارد با گنجشک‌های دیگرجا. گنجشک این‌جا بسیار کوچک است، سرش قرمز، یعنی مایل به قرمزی‌رنگ گِل ارمنی [۱].

امروز ورود ارک، تجار شال کشیده بودند. تجار معتبر این‌جا حاجی قاسم معروف است. مرد پیری است. ریشت تُنُک بلندی دارد. رویش چین زیاد دارد. روی باریک درازی دارد. سیاه‌چهره است. حاجی جبار ترک هم معتبر است. حاجی قاسم تاجر شبیه است به حاجی محمد جبه‌دار، چاپچی اصفهانی مرحوم.

ایام توقف مشهد مقدس را روزنامه هر روزه نخواهم نوشت، مگر احوالات و وضع بناهای گنبد و مرقد مطهر، تفصیل ارک، تفصیل حول و حوش شهر، روزهای سواری، تفصیل قلعه و داخله شهر، بعضی دهات و محالات شهر و غیره.

 

تفصیل بناها و قبور و سایر حرم محترم:

اول صحن‌ها: صحن اول را صحن عتیق، یعنی کهنه می‌گویند؛ در پشت حضرت و طرف شمال واقع است. نصف آن‌ که سمت گنبد طلاست، از بناهای امیرعلی‌شیر وزیر شاه سلطان‌حسین میرزای بایقرا است و نصف دیگر که سمت ایوان شاه‌عباسی است، سابقا مدارس اهل تسنن بوده و مرحوم شاه‌ عباس به این صحن افزوده است.

بناهایی که در این صحن است: اولا ایوان طلای نادری که بنای آن از امیرعلی‌شیر است و طلای آن از نادر است؛ از این ایوان دری به دارالسیاده و دری به توحیدخانه می‌رود. کتابخانه در این ایوان است و در جنبین این ایوان دو کفش‌کن است: یکی بالا که به سقاخانه و دارالسیاده می‌رود و راهی به گل‌دسته طلای عباسی دارد، دیگری پایین که به گنبد الله‌وردی‌خان می‌رود.

ایضا دیگر از بناها ایوان شاه‌عباسی است. مقابل ایوان طلا، پشت سر این ایوان محل مدرسه ملاتاج است که در آن مدرسه حالا جز گل‌دسته طلای نادری، دیگر آثاری نیست. تعمیر این گل‌دسته را والده خاقان مرحوم [فتحعلی‌شاه قاجار] کرده است.

ثالثا مدرسه میرزا جعفر است که از بناهای بسیار عالی است و در وقت ازبک ساخته شده است.

رابعا حجره میرزای ناصر، شماعی‌خانه حضرت، کشیک‌خانه موذنان، مکتب‌خانه ایتام، کشیک‌خانه دربانان، محبس‌خانه حضرت، عمارت وزیرنظامی، درالتولیه عضدالملکی، نقاره‌خانه حضرت که در بالای سردر پایین خیابان واقع است. سقاخانه وسط صحن، موسوم به سقاخانه طلا که سنگ آب آن که یک‌پارچه مرمر است، نادر آورده است. اصل عمارت و طلای آن را اسماعیل‌خان طلایی ساخته است.

صحن جدید معروف به صحن خاقان که در بین پای حضرت و سمت مشرق واقع است؛ اصل بنای آن از خاقان مغفور است. اتمام کاشی‌کاری آن را میرزافضل‌الله وزیرنظام کرده است. اطراف این صحن تحتانی فوقانی، عمارت و مسکن طلاب است، مثل صحن عتیق.

بناهای این صحن: اول ایوان طلای ناصری، کارخانه شربت‌خانه خدّام، سقاخانه کاشی، حاجی میرزا محمدرضای مستوفی ساخته است.

صحن جنوبی که در مقابل حضرت واقع است معروف به مسجد گوهرشاد که بانی آن گوهرشاد عروس امیرتیمور است.

بناهایی که در این صحن است: ایوان سمت جنوبی حضرت، معروف به ایوان دارالسیاده که دری مقابل حضرت دارد و در جنبین آن دو کفش‌کن است.

ایوان مقصوره با گنبد عالی، کاشی‌های معرق خوب بسیار خوب و دو گل‌دسته بسیار بلند کاشی‌کاری بسیار خوب از میانش راه دارد، بالا نود پله می‌خورد. کاشی و غیره این مسجد به هیچ وجه عیب نکرده است. موقوفات زیادی دارد. متولی آن‌جا حاجی میرزا طاهر است. دور صحن مسجد حجرات دارد. پنجره‌های خوب رو به صحن. محوطه وسط معروف به مسجد پیرزن است، تازه دور آن را ستون سنگ می‌زدند از تجار.

عمارت رواق مطهر: سمت غربی دارالسیاده، سمت شرقی دارالسعاده است سمت جنوبی دارالحفاظ است، سمت شمال توحیدخانه، میانه غرب و شمال سقاخانه و راهرو گل‌دسته طلای شاه‌عباسی است.

میانه شمال [و] مشرق گنبد الله‌وردی‌خان است، میانه مشرق و جنوب مدرسه علی‌نقی میرزا است که خراب است و حیاط کشیک‌خانه است. در پهلوی آن کشیک‌خانه خدام و قهوه‌خانه و راهرو و کشیک‌خانه، معروف به گنبد کوپک‌ میرزا است و خزانه حضرت. میانه جنوب [و] مغرب تحویل‌خانه منقولات و تحویل‌خانه فراش‌ها که در هر دو از دارالحفاظ است.

تفصیل خود حرم: محلی است مربع که در نصف بالای آن ضریح حضرت است و در وسط صحن نیست، ضریح چسبیده به دیوار است؛ به فاصله یک راهرو آدم؛ علت این هم این است که مقبره هارون علیه‌اللعنه در وسط است، از آن‌ جهت حضرت وصیت فرمودند که جسد مطهر را بالاتر از او دفن کنند. چهار دیوار این بنا می‌گویند از اسکندر است. گنبد را هارون زده است. گنبد را شاه‌ عباس طلا کرده است. داخل گنبد را میرزا صادق [۲] آینه کرده است.

حرم مطهر را از دو سمت: یکی از پشت، دیگری از بالاسر دو فضای شاه‌نشین مانند است. اولی به مسجد زنانه، ثانی را که محمدولی میرزا ساخته است به مسجد او معروف است؛ قبر خود شاهزاده هم آن‌جا است. از این دو مسجد به یکدیگر راه است که محل نشستن قاری‌هاست و عباسقلی‌خان جهان‌بگلو آینه‌کاری کرده است؛ قبر عباسقلی‌خان هم آن‌جاست. ضریح مطهر مربع طولانی مسطح آن از خشت بلور مفروش است.

سه ضریح است: اول فولاد است. دو فولاد مرصع است که نادر ساخته است. سه طلاست؛ شاه عباس ساخته است. ناصرقلی میرزا نوه نادرشاه دزدیده بود. بعد به حکم خود نادر باز رد کردند. در حمل و نقل طلای یک سمت آن مفقود شد. حال یک سمت آن نقره است.

درهای طلا [و] نقره: درِ طلا دو باب: [اول] درِ ضریح طلای مرصع که خاقان مرحوم ساخته است، سالار ملعون دزدید. در ثانی ساخته شد. ۲، در دارالحفاظ [که] عضدالملک ساخته است. در نقره، هفت باب.

مقبره‌ها: قبر هارون در حرم مطهر است. مرحوم شاه طهماسب، سمت بالاسر شیخ بهایی بیرون رواق در محوطه جداگانه، معروف به پایین‌پا است.

نایب‌السلطنه مرحوم [در] دارالحفظ، حاجی محمدولی میرزا [در] مسجد خودش، محمدتقی میرزا [حسام‌السلطنه]، حاجی قوام‌[الملک] [۳]، فرمانفرما [یک واژه ناخوانا]، امام‌جمعه [۴]، ولی‌خان (این قبر خیلی قدیم است، معلوم نیست کدام ولی‌خان است)، آقا میرزا احمد، میرزا جعفرخان مشیرالدوله [۵]، عضدالملک [در] پایین‌پا، سپهسالار اعظم [در] توحیدخانه، نجفقلی‌خان قوچانی [در] راهروی توحیدخانه، امیرگونه‌خان [قوچانی]، شاهزاده ملک‌قاسم افغان، شاهزاده ملک محمدحسین عباس، عباسقلی‌خان میرپنج جان‌بگلو را راهروی میان مسجد زنانه و مسجد حاجی محمدولی میرزا، میرزا محمدعلی متولی‌باشی، میرزا ابوطالب.

 

تفصیل ارک

ارک محوطه‌ای است در طرف مغرب شهر مشهد، از دو طرف منتهی به صحرا می‌شود. صحرایی که به طرف کوه‌سنگی و ذکریا و راه گلستان و باغ خلج و غیره می‌رود و خواجه‌ربیع. ارک دو دروازه دارد: در یک دروازه می‌روند به شهر، یکی به صحرا. ارک چندان بزرگ نیست، نصف ارک طهران بلکه کوچک‌تر است. یک سربازخانه [و] یک قورخانه دارد. میدان توپخانه و میدان مشق در حقیقت بیرون ارک است، جزو شهر است اما چسبیده به دروازه ارک است. خراب است. باید تعمیر شود. در ارک دو دیوان‌خانه دارد: یکی بزرگ، بسیار شبیه به دیوان‌خانه بزرگ تبریز است، مثل این‌که از دست یک معمار بیرون آمده است. یکی دیگر کوچک‌تر است. تالار دیوان‌خانه بزرگ رو به جنوب است، تالار دیوان‌خانه کوچک رو به مشرق. در دیوان‌خانه کوچک یک حوض‌خانه دارد که آبش چاه منبع است، هر وقت بخواهند آب می‌آید و حوض‌خانه سرپوشیده است. یک بالاخانه بلندی هم چهاررو، مثل برج‌مانند دارد با یک مهتابی. یک اندرون وسیع بزرگ دارد (پُریُورد [۶]). یک اندرون و عمارت دیگر خوب دارد که جلال‌الدوله می‌نشست (وقتی که ما آن‌جا بودیم). یک میدان کوچک هم دارد در ارک و انبار توپخانه در میدان توپخانه بیرون ارک است. ارک این‌جا از ثلث ارک طهران هم کوچک‌تر است، خیلی کوچک است ارک.

 

بلوکات مشهد:

ابتدا از طرف سرجام که سمت جنوبی و غربی شهر مشهد است:

اول بلوک سرجام، بلوک پیوه‌ژن، بلوک اردمه، جاغرق، شاندیز، گلمکان، چناران، رادکان، درزاب، چولایی‌خانه، میان‌ولایت، تبادکان، سنگ‌بست.

حدود راه ترکمان از سرحدات قوچان: چُوینلی، قلعه دُربادام، دربند سال‌کوه، راه گل‌بو، قلعه بَردَر، راه جرستان، راه خیرآباد، راه‌های قوش‌خانه، راه‌های تیکمه‌ران، راه‌های فیروزه، راه‌های کرناب که متصل به قلعه غلق‌لو می‌شد، راه‌های گیفان.

 

بلوکات بوجنورد:

۴ ده چماران، سیم‌بارخانه، کَسَه بایر، رختیان و حصار، راز و قاتلش، شوغان، مانه، سملقان، گرمه‌خانه، ۴ ده سن‌خاص.

 

حدود و راه ترکمان سرحدات بوجنورد:

راه‌هایی که از سرحد زعفرانلو در سمت شمال بوجنورد، خاتونک سفلی، میان‌زاو، پَسَندر، باش‌تپه، دهنه‌کلیدَر، زراندر، باجی‌دَر، جَلُفدَر، کوک‌نیک، شاه‌پولی، کوتووُرولن، قشقه علیا [و] سفلی، دشتک، جوریز، تکه یولی، چاتاق، علی‌زُوی، درکش، قرابیل، ۴چوبه، تنگه جاجرم.

عبور طرف شوغا که به عباس‌آباد و عیره می‌روند: دیزکَند، آغزو، چال‌باش، آقابابا، باغ‌توکولن، الوچک‌لو، چُندعباس، قره‌تیکان، تنگران، قراول.

معابر ترکمان به جلگه سن‌خاص الی جاجرم، از کوهی که یک قطعه آن به سنگ‌تراش معروف است: راه تشنه‌وَه، راه رفته.

کلاته‌جان چشمه‌ای است که آب‌خور ترکمان است.

راه خیابان که به چکو منتهی می‌شود، چکو.

گدارکزی: آب‌خور این گدار زمان‌آباد خرابه است.

چخورچشمه: یکی از آب‌خورهای معتبر ترکمان که در میانه کبابه‌ها و مغز و کیلان است.

 

پی‌نوشت:

۱- گِل ارمنی: گِلی است سرخ‌رنگ به سیاهی مایل، و به عربی طین ارمنی می‌گویند. (دهخدا)

۲- میرزا محمدصادق نوری (قائم‌مقام) مستوفی، پسر میرزا هدایت‌الله مستوفی بود. (شرح حال رجال ایران، ص ۳۹۰)

۳- حاجی قوام‌الملک، میرزا علی‌اکبر شیرازی قوام‌الملک، تولیت آستان قدس رضوی. (المآثر و الآثار، ص ۳۹).

۴- حاج میرزا عسکری امام‌جمعه مشهد متوفی به سال ۱۲۸۰ ق. (المآثر و الآثار، ص ۲۱۰)

۵- مشیرالدوله، میرزا سید جعفرخان اصلا فراهانی و پسر میرزا محمدتقی وزیر بود که در تبریز در زیردست میرزا بزرگ فراهانی قائم‌مقام اول کار می‌کرده است. در اواخر سال ۱۲۷۸ ق. به تولیت آستان قدس رضوی به جای میرزا محمدحسین عضدالملک منصوب شد و مدت دو ماه متولی‌باشی بود و بعد درگذشت و در همان‌جا مدفون گردید. (از شرح‌حال رجال ایران، صص ۲۰۰-۲۰۱)

۶- پُریُورد: پُریُورت؛ خانه صاحب اطاق‌های بسیار. (دهخدا)

 

منبع: روزنامه خاطرات ناصرالدین‌شاه، از ربیع‌الاول ۱۲۸۳ تا جمادی‌الثانی ۱۲۸۴ به انضمام سفرنامه اول خراسان، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، چاپ دوم، ۱۳۹۷، صص ۲۳۰-۲۳۷.

نظرات بینندگان