سرویس تاریخ «انتخاب»؛ روزنامهی اطلاعات مورخ دوشنبه ۱۲ مرداد ۱۳۴۹ مطلبی منتشر کرد از قول یک دختر خانم دانشجوی ایرانی مقیم خارج که گفته بود: «تهران خیلی از گذشته زیباتر شده ولی مردها همان مردهای قدیمی هستند که با وجود این مدهای گوناگون هنوز چشم و دلشان سیر نشده و در کوچه و خیابان میخواهند آدم را بخورند!» خبرنگار اطلاعات به دنبال این اظهار نظر، به صورت تصادفی نظر برخی افراد را در سطح شهر در این زمینه جویا شد. این نظرسنجی مختصر که شرح آن را در پی میخوانید در تاریخ چهارشنبه ۱۴ مرداد ۱۳۴۹ در اطلاعات منتشر شد:
اگر فقط جوانها بودند دلم نمیسوخت
یک دخترخانم بیستوچندساله تا این اظهار نظر را شنید گفت: از قول من بنویسید قربان دهنت. دلم میخواهد آنچنان گوشمالی به این مردهای چشمچران کوچه و بازار میدادم که حالشان جا بیاید. حالا اگر فقط جوانها بودند که متلک میگفتند دلم نمیسوخت، یک روز به خدا یک پیرمرد که جای پدربزرگ من بود در خیابان در گوشم زمزمه میکرد.
روزگار مردها را پررو کرده
یک مادر ایرانی در این بحث عقیده داشت: روزگار مردها را پررو کرده. یک روز با دختر هجدهسالهام به خرید رفتم پشت دستم را داغ کردم که با او به خیابان نروم چون مجبور شدم در عرض یک ساعت دو تا مرد گردنکلفت را کتک بزنم چون طاقتم طاق شد از بس هر مردی از کنار بچهام رد شد یک چیزی گفت!
آدم اگر چوب هم باشد، عکسالعمل نشان میدهد
اما یک پسر عقیدهی دیگری داشت وقتی اظهار نظر این خانم دختر دانشجو را شنید گفت: پیروی از مد قبول ولی این باید متناسب با وضع اجتماعی هر جامعه پیرو مد باشد. مینیژوپ پوشیدن خانمها بعد از آن دامنهای تا زیر زانو برای مرد ایرانی یک تحول در شکل کوچه و بازار بود. این خانمها با همان مینیژوپ برای جدا کردن میوه و بادمجان دولا و راست میشوند، وقتی از تاکسی پیاده میشوند و یا پا روی رکاب اتوبوس میگذارند نمیدانند چه میکنند. آدم اگر مرد نباشد چوب هم باشد در مقابل این صحنهها عکسالعمل نشان میدهد! ماکسیژوپهای تنگ و چسبان با چاک کنار آن که اغلب تا دو وجب بالای زانو پیش رفته خود صد مرتبه از مینیژوپ بدتر است.
چشمچرانی کار تمام مردها و علیالخصوص مردهای تهران است
یک خانم جاافتاده میگفت: چشمچرانی کار تمام مردها و علیالخصوص مردهای تهران است و آنهایی که خود را خیلی معصوم جلوه میدهند باز هم زیرچشمی حظ بصر میبرند و دله هستند. [همین خانم که چندین سال در کشورهای اروپایی زندگی کرده بود میگفت:] مردهای اروپایی هم چشمچرانی میکنند منتها به قدری با ملایمت و آرامش و تحسینبرانگیز به یک خانم نگاه میکنند که واقعا زنها را خوشحال میکنند ولی مردهای ایرانی با هیزی خاصی نگاه میکنند که هر خانم و یا دخترخانمی را ناراحت میکنند.
هر ریگی است به کفش خود خانمهاست
یک جوان اظهار عقیده میکرد که اگر واقعا خانمها نمیخواهند مردها اینطور با آنان رفتار کنند چرا خود کاری میکنند که باعث تحریک جوانها و مردها شوند. آیا تاکون اتفاق افتاده که یک زن و یا دختر که لباس و توالت مناسبی داشته باشد از مردها گلهمند باشد؟! بنابراین هر ریگی است به کفش خود خانمهاست و آنهایی که از هر روز به یک شکل خود را درمیآورند این کار را فقط برای جلب توجه انجام میدهند و بس وگرنه داعی دیگری نمیتواند داشته باشد. اگر زمانی برسد که جوانها و مردان دندان روی جگر بگذارند و به خانمها و دخترهای خودنما توجه نکنند شما خواهید دید که آنان از غصه دق خواهند کرد!
از شر چشم عابران مکافات داریم
یک دختر مدرسهای میگفت: از موقعی که اطراف مدرسه ما را به جای دیوار، نردهی آهنی گذاشتهاند زنگهای تفریح مکافاتی داریم، برای اینکه نمیدانیم چطور در صحن مدرسه بنشینیم تا از شر چشم عابران خیابان محفوظ باشیم.
طرز لباس پوشیدن خانمها نامعقول است
یک خانم معلم میگفت: من در جنوب تهران درس میدهم و اینطور که در شمال تهران جوانها و مردها مزاحم دخترها میشوند به هیچ وجه در جنوب تهران این صحنهها دیده نمیشود، زیرا طرز لباس پوشیدن تا زمانی که به صورت نامعقول باشد باعث انجام حرکات ناشایست از طرف مردها میشود. توصیهی من این است که خانمها و دخترخانمها موقعِ پوشیدنِ هر لباسی را تشخیص بدهند و حتی در نوع تولات خود تجدید نظر کنند آن وقت متوجه خواهید شد که این گلهگذاریهای از میان برداشته خواهد شد.