خاطرات روزنوشت مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی در سال ۱۳۷۷، هرشب در «انتخاب» منتشر میشود. پیشتر، خاطرات ایشان از سال ۵۸ تا ۷۶ در سرویس تاریخ «انتخاب» به صورت روزانه پوشش داده شده است.
با شكايت سودان، امروز شوراى امنيت [سازمان ملل]، براى رسيدگى به حمله موشكى به این کشور توسط آمريكا، بحث مىكند. فشار زيادى برآمريكا وارد مىشود؛ كارش قابل توجيه نيست. كارخانه داروسازى بوده و سازمان ملل هم براى فروش محصولات براى عراق، قرارداد داشته است.
تا ساعت یازده و نیم در منزل مطالعه كردم. سپس به دفتر رهبرى رفتم؛ براى ملاقات ايشان. ساعت دوازده از مشهد آمده بودند. حالشان هنوز طبيعى نيست. گفتند بعد از سفر به تهران، دوباره دچار نوسان شدهاند. درباره انتخابات مجلس خبرگان صحبت كرديم. ايشان اظهار آمادگىكردند كه اگر تقاضايى از سوى هيأت ریيسه خبرگان يا شوراى نگهبان بشود، سران سه قوه را به عنوان عضو مجلس خبرگان نصبكنند. اشكالات كار، منجمله مخالفت با قانون اساسى و احتمال عدم پذيرش آقاى [سیدمحمد] خاتمى و تمايل جناح ايشان، براى شركت در ليست نامزدها و مخالفت آقاى [ابراهیم] امينى و بعضي از اعضاى هيأتریيسه را گفتم. پيشنهاد اولي ما اجازه معافيت از امتحانات، براي شركت در انتخابات بود كه رهبرى اين را نميپسندند و گفتند، در اين مورد اقدامى نمىكنند.
مسأله استعفای آقاى [محسن] رضايى از دبيرى مجمع تشخيص مصلحت مطرح شد. معلوم شد، بعد از حدود يك ماه، هنوز نامه استعفا به ايشان نرسيده؛ تعجبكردم. مسأله افغانستان مطرح شد. ايشان با ورود و اقدام نظامى ايران در افغانستان، موافق نيستند و دو شرطى كه كردهاند، تقريباً تعليق به محال است؛ گرفتن هدف و تحويل آن به گروهى از افغانها كه قدرت حفظ آن را داشته باشند و مراجعت نيروها، ظرف 48 ساعت، چون قابل اجرا نيست، نيروها از اقدام نظامى منصرف شدهاند، ولى دستور يافتهاندكه حدود شش لشكر از سپاه و ارتش را براى جلوگيرى از شرارت طالبان و آمادگى براى اقدام احتمالى، در مرز مستقر كنند و نيز دستور يافتهاند كه طرح گرفتن گروگانهاى مهم از طالبان، به منظور نجات اُسراى ايرانى را آماده كنند. مقدارى هم وقت صرف احوالپرسىها شد. به مشهد مراجعت مىكنند.
به دفترم رفتم. كارها را انجام دادم. آقاى دكتر [حسن] روحانى، [دبیر شورای عالی امنیت ملی] آمد. در مورد ترور شهيد [سیداسدالله] لاجوردى و ضرورت حفاظت بيشتر صحبت كرديم. معلوم شد، يكى از تروريستها بازداشت شده، ولى با خوردن سيانور، خود را كشته است. دربارة افغانستان و استعفاى آقاي [علاءالدین] بروجردى صحبت شد كه قرار شده فعلاً بماند. دكتر روحانى از اينكه اطرافيان آقاى خاتمى، مسایل امنيت را آلوده به سياست مىكنند، انتقاد كرد.
در مورد انتخابات مجلس خبرگان و تبليغات و جوى كه جناح چپ راه انداختهاند و تصميم شوراى نگهبان بر سختگيرى در شرايط و امتحان و مشكل آقاي خاتمي كه اگر بخواهد نامزد شود، ناچار است امتحان بدهد و احتمال داغ شدن مشاجرات و دربارة شرايط كلى سياسى كشور و زير سئوال رفتن اصل ولايت فقيه و مشكل برگرداندن اعتماد گذشته مردم به اين اصل و مشكل جايگزينى با اصلاح نظام ولایى و احتمالات انتخابات خبرگان و نيز مشكلات اقتصادى كشور و عدم كارآیى طرح ساماندهى اقتصادی ریيسجمهور، بحث شد.
شب در دفترم ماندم. آقاى [ابراهیم] امينى از قم تلفنكرد و گفت، آقاى [سیدحسن] طاهرى خرمآبادي، نقل كرده است كه من هم نظر مساعدى در مورد نصب سه قوه در مجلس خبرگان از سوى رهبرى ندارم و ناراحت است. خبر مذاكره با رهبرى را دادم؛ راحت شدند.
