arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۶۳۶۵۱۳
تاریخ انتشار: ۰۵ : ۰۰ - ۱۷ شهريور ۱۴۰۰

سفرنامه‌ی ناصرالدین‌شاه، شنبه ۱۶ شهریور ۱۲۴۶؛ رسیدیم به تنگه‌واشی... آب هم خیلی بود، بسیار بسیار خطر داشت

رسیدیم به تنگه‌واشی. بُنه ریخته بود توی تنگه. ما هم داخل شدیم. آب هم خیلی بود، بسیار بسیار خطر داشت. شتر، خر، اسب [و] قاطر در تنگه‌ی بسیار تنگ، زیر آبِ زیاد، به قدر ده سنگ بیش‌تر.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

سرویس تاریخ «انتخاب»؛  از راه مزرعه‌ی اندور، میانه‌ی تنگه‌ی ساه‌واشی رفتم. آهو کم درآمد. در ماهور بود، از دور تفنگ انداختم نخورد. رسیدیم به تنگه‌واشی. بُنه ریخته بود توی تنگه. ما هم داخل شدیم. آب هم خیلی بود، بسیار بسیار خطر داشت. شتر، خر، اسب [و] قاطر در تنگه‌ی بسیار تنگ، زیر آبِ زیاد، به قدر ده سنگ بیش‌تر. به هزار معرکه گذشتیم. در آخر قاطری با بار افتاده بود وسط رودخانه‌ی تنگه. اسبِ من هم رَم می‌کرد، در آن تنگنا تفضل خدا شد، به یک طوری گذشتم. هزار شکر خدا را. رفتم منزل.

 

منبع: روزنامه خاطرات ناصرالدین‌شاه، از ربیع‌الاول ۱۲۸۳ تا جمادی‌الثانی ۱۲۸۴ به انضمام سفرنامه اول خراسان، تصحیح: مجید عبدامین، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ص ۳۵۴.

برچسب ها: تنگه‌واشی
نظرات بینندگان