arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۶۴۱۷۵۸
تاریخ انتشار: ۰۳ : ۰۰ - ۱۹ مهر ۱۴۰۰
عباس مسعودی، بنیان‌گذار روزنامه‌ی اطلاعات از زبان خودش؛

قسمت ۷ (آخر) / قانون مطبوعات را تغییر دادند برای این‌که نتوانم روزنامه‌ی اطلاعات را منتشر کنم

به دنبال این جریان [بلوای نان ۱۳۲۱] تمام روزنامه‌ها توقیف شد و مجلس تعطیل شد و کسان مرا محبوس کردند و روزنامه تعطیل گردید و قانون مطبوعات را تغییر دادند برای این‌که من نتوانم روزنامه‌ی اطلاعات را منتشر کنم و مدت چهل روز روزنامه‌ای به نام «اخبار» از طرف دولت منتشر شد تا این‌که قانون از مجلس گذشت با این نیت که دیگر «اطلاعات» منتشر نشود...
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

سرویس تاریخ «انتخاب»؛ به دنبال این جریان [بلوای نان ۱۳۲۱] تمام روزنامه‌ها توقیف شد و مجلس تعطیل شد و کسان مرا محبوس کردند و روزنامه تعطیل گردید و قانون مطبوعات را تغییر دادند برای این‌که من نتوانم روزنامه‌ی اطلاعات را منتشر کنم و مدت چهل روز روزنامه‌ای به نام «اخبار» از طرف دولت منتشر شد تا این‌که قانون از مجلس گذشت با این نیت که دیگر «اطلاعات» منتشر نشود، اما من، چون هنوز وکیل مجلس بودم از حبس در امان بودم و از آن‌جا که تعطیل اطلاعات و دیگر نشریات آن در آن زمان برای مملکت ایجاد یک خلأ مطبوعاتی می‌کرد و مردم از این حیث در زحمت بودند لذا وکلای مجلس یک قانون خاص برای انتشار اطلاعات به تصویب رساندند و در اولین شماره‌ی بعد از تعطیل این حوادث شوم را با حرارت و جسارت منتشر کردم.

ولی این جریان کلا به نفع قوام‌السلطنه تمام شد و دولت او که در حال سقوط بود دوباره قدرت گرفت و نمایندگان برای این‌که مملکت دچار فترت نشود از قوام‌السلطنه خواستند که مجلس را افتتاح کند و این تقاضای آن‌ها که به وسیله‌ی حاج محتشم‌السلطنه اسفندیاری به نخست‌وزیر اعلام شد به جلسه‌ای در کاخ ابیض مقر نخست‌وزیری منتهی گردید و این جلسه به حسب دعوت نخست‌وزیر بود و تصمیم وکلا هم این شد که انتقادی از دولت نکنند و از قوام‌السلطنه بخواهند که مجلس را باز کند.

با این‌که از یک دسته‌ی چند نفری از جمله من دعوت نشده بود که در این جلسه حاضر شوند مع‌هذا من شرکت کردم و به زندانی شدن برادران و کسان و هم‌کارانم اعتراض کردم، ولی خوش‌بختانه نمایندگان موفق شدند که به قوام‌السلطنه بقبولانند که مجلس را افتتاح کند و افتتاح مجلس روزنه‌ی امیدی بود برای مردم و مطبوعات که به دنبال آن همان‌طور که گفتم قانون مطبوعات تصویب شد.

این بزرگ‌ترین حادثه‌ی زندگی من بود که مسلما به فنای خودم و موسسه‌ی اطلاعات منجر می‌شد و علت آن هم فقط این بود که در اطلاعات سلسله‌مقالاتی به نفع مردم و انعکاس نارضایتی‌شان از وضع زندگی به‌خصوص از نان و اعمال نفوذ اجانب منتشر می‌شد.

 

در چه دوره‌ی تاریخی وارد پارلمان شدید؟

از دوره‌ی دهم به سال ۱۳۱۴ از تهران انتخاب شدم و منظما تا دوره‌ی شانزدهم از تهران وکیل شدم و بعد که در سال ۱۳۲۸ مجلس سنا تشکیل شد به عنوان سناتور در تهران به عضویت مجلس سنا درآمدم که در حال حاضر هم همین سمت را دارم.

 

چرا در طول عمرتان شغل دولتی را نپذیرفتید؟

به یاد دارم در زمان اعلیحضرت فقید مایل بودند ک سازمان خبرگزاری پارس را که پس از بازگشت از ترکیه دایر شد اداره کنم، ولی من اعلام کردم که خدمت مطبوعاتی را ترجیح می‌دهم و بعد از آن هم به خاطر علاقه‌ی مفرطی که به خدمت مطبوعاتی داشتم و این امر از نظر مسئولان مملکتی هم پوشیده نبود تکلیفی برای شغل دولتی به من نشد گو این‌که اگر هم می‌شد و یا بشود تمایلی ندارم.

 

صرف نظر از مشاغل دولتی چرا وارد کار‌های تجاری نشدید و در شرکت‌های مقاطعه‌کاری و ... که در حال حاضر منافع فراوان دارد وارد نشدید؟

علت این است که نخواستم از روزنامه‌نگاری پا را فراتر نهم، زیرا طالب منافع شخصی نبودم و تمام هم خود را مصروف پیشرفت و ترقی و عظمت موسسه‌ای می‌دانستم که آن را پایه‌گذاری کردم و در هر موقع که پیشنهاد کار‌های مختلف آزاد شد سر باز زدم و تا این تاریخ در هیچ‌گونه شرکت بازرگانی و یا کار‌های مختلف دیگر وارد نشدم و توجه من مصروف کار روزنامه‌نویسی بوده است.

 

با توجه به همه‌ی فراز و نشیبی که از لحاظ سیاسی طی این چهل و پنج سال مملکت پیدا کرد چه شد که اطلاعات هم‌چنان به انتشار خود ادامه داد و جز در زمان حکومت قوام‌السلطنه در دیگر موارد اطلاعات منتشر شد و مشکلات پیدا نکرد؟

لازم است بگویم که مشی سیاسی من منفی نیست و همیشه نظریه‌ی مثبت در کار‌ها دارم و به همین دلیل در مقام این نیستم که مانع پیشرفت کار دولت‌ها بشوم بلکه عقیده دارم باید دولت را برای خدمت به مردم و مملکت راهنمایی کرد و فکر من به‌خصوص بعد از لطمات و صدمات زیادی که در حکومت قوام‌السلطنه به من وارد آمد این شد که مخالفت موسسه‌ی اطلاعات با حکومت نتایج سهمگینی دارد و لذا من رویه‌ی مثبت را اتخاذ کردم و متوجه شدم که این رویه‌ایست که باعث پیشرفت مملکت است در غیر این صورت موسسه‌ی اطلاعات نمی‌تواند با مخالفت‌ها دوام و قوام پیدا کند.

 

اگر کسی بخواهد مانند شما کار خود را از صفر شروع کند و به این موقعیت برسد چه باید بکند و به عبارت دیگر «سر» موفقیت در چیست؟

با توجه به مقتضیات زمان همان روش مرا دنبال کند، از مشکلات نهراسد، با سختی‌ها مبارزه کند. قناعت را پیشه سازد، درستی و سلامت نفس داشته باشد، اعتبار خود را به وسیله‌ی صحت قول و قرار با مردم حفظ کند بی‌غرضی و بی‌نظری را در کار روزنامه‌نگاری خودش رعایت کند و به‌خصوص از حرفه‌ی خودش خارج نشود و در این صورت میدان وسیعی که برای سعی و کوشش و فعالیت در مملکت وجود دارد حتما موفق خواهد شد...
پایان.


منبع: سپید و سیاه، شماره‌ی ۱۰، ویژه پاییز ۱۳۴۹، ص ۶۴.

نظرات بینندگان