arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۶۴۵۹۲۲
تاریخ انتشار: ۱۳ : ۲۰ - ۱۳ آبان ۱۴۰۰
فارن پالیسی:

چرا آمریکا نباید روی امارات به عنوان یکی از ستون‌های سیاست جدید خود در خاورمیانه حساب کند؟ / ابوظبی در بالاترین سطوح در سیاست داخلی ایالات متحده مداخله می‌کند

امارات متحده عربی که توسط جیمز ماتیس، وزیر دفاع اسبق ایالات متحده به «اسپارت کوچک» ملقب شده است، به دلیل قابلیت‌های نظامی نامتناسب ابوظبی نسبت به اندازه جغرافیایی کوچک آن، بار‌ها به عنوان یکی از مهم‌ترین شرکای ایالات متحده در خاورمیانه برجسته شده است. بر اساس این دیدگاه، ابوظبی یک متحد حیاتی برای بازدارندگی ایران، مقابله با تروریسم و ​​ارتقای ثبات منطقه است.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

فارن پالیسی در مطلبی به قلم جان هافمن نوشت: امارات متحده عربی که توسط جیمز ماتیس، وزیر دفاع اسبق ایالات متحده به «اسپارت کوچک» ملقب شده است، به دلیل قابلیت‌های نظامی نامتناسب ابوظبی نسبت به اندازه جغرافیایی کوچک آن، بار‌ها به عنوان یکی از مهم‌ترین شرکای ایالات متحده در خاورمیانه برجسته شده است. بر اساس این دیدگاه، ابوظبی یک متحد حیاتی برای بازدارندگی ایران، مقابله با تروریسم و ​​ارتقای ثبات منطقه است.

به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»، در ادامه این مطلب آمده است: اخیراً، امارات متحده عربی به عنوان یکی از اجزای اساسی در طرح واشنگتن برای بیرون کشیدن خود از خاورمیانه در حالی که به سمت آسیا می‌رود، در نظر گرفته شده است. اگرچه امارات متحده عربی در مواقعی ممکن است در مداخلات منطقه‌ای شرکت کند یا مرتکب نقض حقوق بشر شود، این دیدگاه استدلال می‌کند که چنین اقداماتی برای منافع ایالات متحده مضر نیست و امارات همچنان نماد ثبات و پیشرفت در یک منطقه‌ی آشفته است.

در مورد نقش ابوظبی در سیاست آمریکا در خاورمیانه، باید به تأیید فروش تسلیحات ۲۳ میلیارد دلاری (شامل هواپیما‌های اف-۳۵) به امارات توسط بایدن که در زمان دولت ترامپ آغاز شده بود، اشاره کرد. این موضوع نشان می‌دهد که امارات به عنوان شریک امنیتی اصلی ایالات متحده در خاورمیانه ستایش می‌شود. پس از انتخاب اخیر امارات متحده عربی در شورای امنیت سازمان ملل متحد برای یک دوره دو ساله که از ژانویه ۲۰۲۲ آغاز می‌شود، به نظر می‌رسد اسپارت کوچک اکنون آماده‌ی کمک به ایالات متحده برای پیشبرد منافع خود در صحنه جهانی‌تر است.

اما این رویکرد عمیقاً ناقص است. علیرغم خوش بینی ارائه شده توسط طرفداران چنین دیدگاهی، نادیده گرفتن رفتار سرکش امارات نه تنها برای منافع ایالات متحده در خاورمیانه بلکه در داخل آمریکا نیز مضر بوده است.

سیاست‌های پیش‌برده شده توسط امارات در خاورمیانه ذاتاً بی‌ثبات‌کننده است، بسیاری از جنگ‌های داخلی جاری در منطقه را تشدید می‌کند، قوانین بین‌المللی را زیر پا می‌گذارد و فعالانه تلاش‌ها برای تغییر دموکراتیک را زیر سوال می‌برد. همراه با این تلاش‌های منطقه ای، شاهد تلاش‌های مکرر امارات برای مداخله در سیاست داخلی ایالات متحده در بالاترین سطوح و نظارت بر دیپلمات‌ها و مقامات دولتی در سراسر جهان هستیم.

ایالات متحده باید قبل از اینکه به صحنه‌های دیگر بپردازد، متحدانی را که می‌خواهد منافع خود را در خاورمیانه به آن‌ها منتقل کند، ارزیابی کند و باید کسانی را که به‌طور غیرقانونی در سیاست داخلی ایالات متحده مداخله می‌کنند، بازخواست کند. برای انجام این کار، چک سفیدامضای واشنگتن برای امارات متحده عربی باید پایان یابد.

سیاست ایالات متحده در خاورمیانه برای دهه‌ها تحت سلطه آنچه از آن به عنوان «اسطوره ثبات استبدادی» یاد می‌شود، قرار داشته است. این اصطلاح به این باور ناقص اشاره دارد که مستبدان خاورمیانه می‌توانند با تحمیل نظم سیاسی و اجتماعی بر شهروندان فاقد قدرت از منافع آمریکا محافظت کنند. با این حال، همانطور که نادر هاشمی، مدیر مرکز مطالعات خاورمیانه دانشگاه دنور استدلال می‌کند، برعکس این موضوع صادق است. به طوری که این رژیم‌های خودکامه منبع کلیدی بی ثباتی منطقه‌ای هستند، هم از نظر ماهیت حکومت و هم از نظر سیاست‌هایی که دنبال می‌کنند.

امارات متحده عربی مظهر این افسانه است. عدم پاسخگویی در داخل و در اختیار داشتن چک سفیدامضا از ایالات متحده، اقداماتی را تشویق کرده است که ذاتاً بی‌ثبات‌کننده بوده و منافع ایالات متحده را به خطر می‌اندازد.

امارات متحده عربی که مسلح به سلاح‌های پیشرفته ایالات متحده است، به عنوان یکی از مداخله گرترین کشور‌های منطقه ظاهر شده است و سیاست‌هایی را دنبال می‌کند که جنگ‌های داخلی منطقه را طولانی‌تر کرده، بحران‌های بشردوستانه ایجاد کرده، آرزو‌های دموکراتیک را در هم کوبیده و به نارضایتی‌های اساسی که منجر به ناآرامی می‌شود، دامن زده است. به طور مثال، در مصر، امارات متحده عربی در حمایت از کودتای ۲۰۱۳ که منجر به سرنگونی محمد مرسی، رئیس جمهور منتخب شد و عبدالفتاح السیسی را به عنوان حاکم منصوب کرد، نقش مهمی داشت و پس از کودتا، کمک‌های اقتصادی بادآورده‌ای به دولت جدید ارائه کرد.

در لیبی، ابوظبی حمایت اقتصادی و نظامی گسترده‌ای از ارتش ملی لیبی به رهبری خلیفه حفتر به عمل آورده است. امارات به انجام حملات هوایی و حملات هواپیما‌های بدون سرنشین و همچنین ارائه تسلیحات به حفتر در نقض تحریم تسلیحاتی سازمان ملل کمک کرده است. اماراتی‌ها همچنین به استفاده از مزدوران سودانی برای حمایت از نیرو‌های حفتر، تامین مالی مزدوران گروه واگنر روسی که برای حفتر می‌جنگند و درگیری در جنایات جنگی ادعایی در لیبی متهم شده اند.

در یمن، امارات متحده عربی طرف مستقیم ایجاد و تداوم یکی از بدترین بلایای انسانی در جهان بوده است که جان بیش از ۲۳۰۰۰۰ نفر را گرفته و میلیون‌ها نفر را در آستانه قحطی قرار داده است. امارات متحده عربی در جنایات جنگی، شکنجه، استخدام کودکان سرباز و هدایت کمپین‌های ترور با استفاده از نیرو‌های سابق ایالات متحده شرکت داشته است. تسلیحات آمریکایی که در اختیار امارات است به جنگجویان مرتبط با القاعده و دیگر شبه‌نظامیان سلفی تندرو منتقل شده است. با وجود ادعای امارات مبنی بر عقب نشینی در سال ۲۰۱۹، ابوظبی همچنان به شبه نظامیان محلی تسلیحات می‌دهد و از آنان پشتیبانی می‌کند، به عملیات هوایی در حمایت از این شبه نظامیان ادامه می‌دهد و به اشغال غیرقانونی بخش‌هایی از یمن می‌پردازد. اخیرا امارات حمایت خود را از کودتا در تونس اعلام کرده است و فرض بر این است که ابوظبی با توجه به روابط قوی خود با ارتش، از کودتا در سودان راضی است.

اقدامات منطقه‌ای و بین‌المللی امارات همچنین به اعتبار جهانی ایالات متحده لطمه می‌زند و قول جو بایدن، رئیس‌جمهور ایالات متحده را مبنی بر دنبال کردن سیاست خارجی ایالات متحده با محوریت حقوق بشر، نسبتاً ریاکارانه جلوه می‌دهد.

امارات متحده عربی علاوه بر سوابق ضعیف خود در زمینه حقوق بشر در داخل و کمک به بحران‌های بشردوستانه در منطقه، آزار و اذیت چین علیه جمعیت مسلمان اویغور را توجیه و از آن حمایت کرده است. آزار و شکنجه جامعه اویغور چین که توسط دولت بایدن به عنوان "اقدامات نسل کشی" محکوم شده است، از دستگیری و اخراج اویغور‌های تبعید شده توسط ابوظبی به درخواست پکن منتفع شده است. در ماه اوت گزارش شد که امارات متحده عربی میزبان یک بازداشتگاه مخفی چینی در دبی است که از آن برای هدف قرار دادن، بازداشت و اخراج اویغور‌ها استفاده می‌شود.

اما امارات متحده عربی فقط به تضعیف منافع ایالات متحده در خارج از این کشور نپرداخته است. ابوظبی به دنبال مداخله مستقیم در سیاست داخلی ایالات متحده است که باید به عنوان حمله مستقیم به دموکراسی ایالات متحده در نظر گرفته شود.

در اوایل سال جاری، توماس باراک، رئیس کمیته تحلیف دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق ایالات متحده به دلیل اقدام به عنوان یک عامل خارجی که تلاش کرده بر مواضع سیاست خارجی دولت ترامپ تأثیر بگذارد، متهم شد. دادستان‌های ایالات متحده مدعی هستند که باراک توسط مقامات اماراتی در بالاترین سطوح از جمله محمد بن زاید آل نهیان، ولیعهد ابوظبی هدایت می‌شده است.

علاوه بر این، در ماه سپتامبر، سه عامل سابق اطلاعاتی ایالات متحده اعتراف کردند که به عنوان جاسوس سایبری برای امارات متحده عربی و هکر شبکه‌های رایانه‌ای مختلف در ایالات متحده کار می‌کردند. امارات مدت‌هاست که برای کمک به تلاش‌های جاسوسی دیپلمات‌های سازمان ملل، پرسنل فیفا، فعالان حقوق بشر، روزنامه‌نگاران، مخالفان سیاسی و شهروندان آمریکایی به عوامل اطلاعاتی سابق غربی متکی بوده است.

در گزارش مولر، گزارش رسمی درباره دخالت روسیه در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۶ آمریکا، مقامات وابسته به امارات نیز مورد بحث قرار گرفته اند. یکی از افراد که به طور ویژه کانون اصلی گزارش به شمار می‌رفت، جورج نادر بود. او فرستاده محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی و بن زاید بود که با مقامات ایالات متحده، روسیه و خاورمیانه تماس‌هایی در سطح بالا داشت.

با توجه به تمامی آنچه در بالا گفته شد، واشنگتن باید به این سوال اساسی بپردازد که آیا استفاده از امارات متحده عربی به عنوان یکی از ستون‌های سیاست جدید آمریکا مبنی بر کاستن از بار مسئولیتش در خاورمیانه، به نفع واشنگتن است یا خیر.

نظرات بینندگان