arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۶۴۷۶۷۸
تاریخ انتشار: ۱۲ : ۲۲ - ۲۴ آبان ۱۴۰۰
خاطرات یحیی ریحان، مدیر روزنامه‌ی فکاهی «گل زرد» در دوره‌ی احمدشاه؛

قسمت ۱۶/ سابق بر این اعیان و اشراف کشور خواندن روزنامه را کسر شأن خود می‌دانستند

سابق بر این اعیان و اشراف کشور ابدا روزنامه نمی‌خواندند و خواندن روزنامه را کسر شأن خود می‌دانستند هم‌چنان که به حمام‌های عمومی نمی‌رفتند و به مساجد قدم نمی‌گذاشتند. سوار درشکه‌ی کرایه‌ای نمی‌شدند، از پیاده‌روی خیابان‌ها عبور نمی‌کردند و روی هم رفته خود را از توده‌ی مردم برکنار می‌داشتند.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

سرویس تاریخ «انتخاب»؛ قبل از طبع و نشر مقاله‌ی «غارتگران متن» آن را به مرحوم علی‌اکبر دهخدا و مرحوم سید جلیل اردبیلی که شخص اول دانشمند برجسته و شخص دوم مرد اجتماعی و دارای وجهه‌ی ملی بود نشان دادم و هر دو با طبع و نشر آن موافق بودند و ایرادی نداشتند.

وقتی مرحوم دکتر غنی که از فضلای کشور بود به شهر لس‌آنجلس کالیفرنیا آمد و من نیز در آن‌جا اقامت داشتم راجع به مقاله‌ی مزبور صحبت به میان آمد. دکتر غنی اظهار داشت که «راجع به اصل موضوع کسی مخالفتی نداشت و ندارد ولی بایستی سلاطین دول دیگر هم‌چون ناپلئون بناپارت را مثال می‌آوردید نه سلاطین نیک‌نام ایران مثل شاه عباس را که در جاده‌های مملکت کاروان‌سرا بنا کرده و کارهای نیک انجام داده و طرفداران بی‌شماری دارد.»

بعدها سعید نفیسی مفاد و مضمون مقاله‌ی منتشره در جریده‌ی «نوروز» را با لحنی ملایم‌تر در یکی از جراید تهران به قلم خود منتشر ساخت و اقدامی علیه او به عمل نیامد. مدیر روزنامه‌ی «ناهید» مرحوم ابراهیم ناهید در روزنامه‌ی خود به مقاله‌ی سعید نفیسی سخت اعتراض کرد و تذکر داد که «چرا در مورد مدیر روزنامه‌ی نوروز آن‌قدر سخت‌گیری شد ولی حرفی به سعید نفیسی زده نمی‌شود» ولی نتیجه‌ای حاصل نگشت و این عدم اقدام اولیای دولت و سکوت مردم حاکی از این بود که عقاید عامه قابل تغییر می‌باشد.

بعدها وقتی همه دانستند نویسنده‌ی مقاله‌ تیگران‌خان بوده است و صداها خاموش گردید در صدد برآمدم مجددا روزنامه‌ی «گل زرد» را منتشر سازم. در آن موقع وزیر فرهنگ ممتازالدوله بود و رئیس دولت مشیرالدوله پیرنیا. مرحوم دهخدا نامه‌ای به وزیر فرهنگ نوشت و توصیه کرد که امتیاز و اجازه‌ی نشر روزنامه‌ی گل زرد را بدهند. ممتازالدوله ذیل نامه‌ی دهخدا به آقای میرزا رضاخان نائینی معاون وزرات فرهنگ نوشت: «آقای معاون راجع به روزنامه‌ي گل زرد مطالب متضاد می‌شنوم، به موضوع رسیدگی شود. هرگاه اشکالی حاصل نباشد اجازه‌ی نشر داده شود.»

هرکس به دستور و دست‌خط فوق توجه نماید استنباط می‌کند که ممتازالدوله وزیر فرهنگ نه هرگز یک شماره روزنامه‌ی گل زرد را دیده یا خوانده بود و نه از مندرجات دو شماره جریده‌ی نوروز اطلاع حاصل نموده بود و اگر جراید مزبور را دیده بود این‌طور دستور نمی‌داد بلکه شخصا در رد یا قبول تقاضای نشر روزنامه تصمیم می‌گرفت. باید دانست که ممتازالدوله از رجال آزادی‌خواه و نیک‌نام مملکت بود و در کابینه‌ی مرحوم وثوق‌الدوله بعد از نشر مواد قرارداد ایران و انگلیس ممتازالدوله و ممتازالملک و محتشم‌السلطنه اسفندیاری و مستشارالدوله بنای مخالفت با قرارداد گذاشتند و رئیس دولت یعنی وثوق‌الدوله این چهار مرد برجسته‌ی ملی را توقیف نمود و آن‌ها را تحت‌الحفظ به شهر کاشان فرستاد و آن‌ها را در خانه‌ای محبوس ساخت و پس از چند ماه موقعی که قرارداد باطل گردید حضرات آزاد شدند.

ولی ممتازالدوله جزو اعیان و اشراف کشور بود و سابق بر این اعیان و اشراف کشور ابدا روزنامه نمی‌خواندند و خواندن روزنامه را کسر شأن خود می‌دانستند هم‌چنان که به حمام‌های عمومی نمی‌رفتند و به مساجد قدم نمی‌گذاشتند. سوار درشکه‌ی کرایه‌ای نمی‌شدند، از پیاده‌روی خیابان‌ها عبور نمی‌کردند و روی هم رفته خود را از توده‌ی مردم برکنار می‌داشتند.

مرحوم نائینی معاون وزیر فرهنگ روسای ادارات و دوایر را احضار کرد و در سالون جنب دفتر کار خود کمیسیون تشکیل داد. من هم در اتاق مجاورِ اتاق او روی صندلی نشسته و منتظر رأی کمیسیون بودم و مذاکرات اعضای کمیسیون را از دور استماع می‌کردم بدون این‌که اعضای کمیسیون متوجه من شوند.

اغلب اعضا بر روی صندلی خود قرار گرفته از راست به چپ و از چپ به راست حرکت می‌کردند بدون این‌که اظهار عقیده بنمایند، فقط دو نفر از آن‌ها اظهار عقیده کردند: یکی مرحوم اعتصام‌الملک (یوسف اعتصامی) مدیر مجله‌ی «بهار» که آن موقع رئیس دایره‌ی انطباعات فرهنگ بود و دیگری آقای هادی حائری فرزند ارشد مرحوم شیخ عبدالله مازندرانی رئیس صوفیان شهر تهران.

اعتصام‌الملک با قیافه‌ی اخم‌آلود همیشگی خود فقط یک جمله بر زبان آورد و آن این‌که «من با دادن اجازه‌ی نشر روزنامه مخالف هستم.» دیگر دلیل و برهانی برای مخالفت خود به میان نیاورد. آقای هادی حائری فورا در مقابل مخالفت او اظهار داشت: «اگرچه مقاله‌ی مندرج در جریده‌ی نوروز مربوط به مدیر روزنامه‌ی گل زرد که در اتاق مجاور در انتظار رأی ما نشسته است نبود و مشارالیه به ناحق مورد آزار حکومت واقع شد ولی امروز تقاضای مورد بحث مربوط به روزنامه‌ی گل زرد است که محبوبیت داشت و مردم به قرائت آن اشتیاق زیادی داشتند لذا دیگر موردی برای مخالفت با اعطای امتیاز و اجازه‌ی نشر باقی نمی‌ماند.»

بعد از ختم اظهارات آقای حائری آقای نائینی معاون وزارت فرهنگ در حاشیه‌ی نامه‌ دستور داد که اجازه‌ی نشر داده شود. اولین شماره‌ی سال سوم گل زرد اول ماه ذی‌قعده‌ی ۱۳۳۹ قمری [نیمه‌ی تیر ۱۳۰۰] منتشر گردید.

 

منبع: سپید و سیاه، شماره‌ی ۶ (۹۸۶)، چهارشنبه ۲۲ شهریور ۱۳۵۱، ص ۵۰.

نظرات بینندگان