پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
سرویس تاریخ «انتخاب»؛ صبح از خواب برخاسته، رفتیم حمام. بعد ناهار رادر منزل خورده. حکیم روزنامه خواند.
بعد از ناهار سوار شدم. وصّاف [۱] ملاحظه شد. بعد امیرآخور را دیدم. از بالای منزل امیرآخور رفتم به سرکشِ کافرهمند. میرشکار و غیره بودند. امیرآخور و سایرِ قوشچیها و مردم را مرخص کردم، رفتند رودخانهی پایین [برای] شکار. ولی، یک دسته شکار در ماهورهای کافرهمند پیدا کرد بالاخره.
آقا ابراهیم، علیرضاخان، محمدعلیخان، محقق، سیاچی، غلامبچهها و غیره و غیره همه آنجا مانده؛ من، میرشکار، ولی، رحمتالله، ابراهیمخان، آقاکیشیخان و غیره رفتیم. خیلی راه رفتیم؛ از بالای سرِ شکارها آمدیم، بادش هم خیلی خوب [بود]، اما از بس به شکار نزدیک شدیم، از صدای پا گریختند. بسیار کسل آمدیم زیرِ شکارگاهِ امیر، آفتابگردان زدند؛ چای [و] انار خوردم.
پیشخدمتها و غیره آمدند. محقق، شوهری را میگفتند زده بود. یک تَکه آهوی زرد در ماهور دیدیم. بعد رفتیم منزل، حاجی حیدر ریش زد. آقا علی آشتیانی از شهر آمده بود. عکاسباشی شب آمد. شب بعد از شام قرق شد؛ حاجی حکیم [۲]، غلامحسین [۳]، سنتورچی، سلطانحسین [خوانندهی] اعتضادالسلطنه [۴] آمده، قدری خواندند. حاجی حکیم رذالت زیاد کرد. بعد زنانه شد خوابیدم.
پینوشت:
۱. وصاف، همان موسیخان قاجار از طایفهی بیانلو بود. سبب وصاف خواندن وی را ناصرالدینشاه اینگونه عنوان نموده است: چون مغلق مخلوط به عربی و فرس قدیم تکلم میکند، به طوری که گاهی نمیشود فهمید که چه میگوید، و تاریخ وصاف هم بسیار مغلق است و مشکل است فهمیدنش؛ از آن جهت ملقب به وصاف شده. (نقل و تلخیص از روزنامهی «ایران» شمارهی ۵۹، ص ۲، نهم شوال ۱۲۸۸ ق)
۲- حاجی حکیم، خوانندهی اواسط دورهی ناصری و از اعضای عملهی طرب خاصه بوده است. حاجی حکیم، پس از رضاقلی تجریشی (خواننده)، به عنوان خوانندهای یکهتاز، از سال ۱۲۸۱ تا ۱۳۰۳ ق که ناصرالدینشاه مرگ ایشان را خبر میدهد، به طور مستمر در محافل درباری و اردوهای سلطنتی به همراه دیگر عملهی طرب حضور داشته است.
۳- آقا غلامحسین، برادرزادهی آقا علیاکبر فراهانی (رئیس عملهی طرب در اوایل دورهی ناصری) بوده است. وی پس از مرگ آقا علیاکبر، از سال ۱۲۷۹ ق. و به طور مستمر در بیشتر مراسم درباری و اردوهای دورهی ناصری به عنوان نوازندهی تار حضور داشته است. وی از معدود نوازندگانی بوده است که در بسیاری از مواقع به خلوت شاهی و اندرون نیز راه یافته بود. آخرین سندی که از حضور وی در در دربار ناصری موجود است، مربوط به مراسم آش ییلاقی شهرستانک در سال ۱۳۰۳ ق است که تصویر آقا غلامحسین را به همراه دیگر عملهی طرب نمایان میْسازد. ممکن است وی بعد از این تاریخ از دنیا رفته باشد. (موسیقی ایران در سده گذشته، ص ۱۵۱)
۴- اعتضادالسلطنه، لقب علیقلیمیرزا پسر فتحعلیشاه از بطن گلپیرهن خانم بود. در سال ۱۲۷۲ ق به لقب اعتضادالسلطنه ملقب شد. در ۱۲۷۴ ق به ریاست مدرسهی دارالفنون رسید و در ۱۲۷۵ ق اولین وزیر علوم ایران گردید. (شرححال رجال ایران، صص ۴۸۶، ۴۸۷)
منبع: «روزنامهی خاطرات ناصرالدینشاه قاجار (از رجب ۱۲۸۴ تا صفر ۱۲۸۷ ق، به انضمام سفرنامههای قم، لار، کجور و گیلان)»، به کوشش مجید عبدامین، تهران: دکتر محمود افشار، چاپ نخست، ۱۳۹۷، صص ۱۱ و ۱۲.