arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۶۴۸۹۷۷
تاریخ انتشار: ۰۱ : ۰۰ - ۰۳ آذر ۱۴۰۰

خاطرات فرزند مصدق، شماره ۱۷ (پایانی): شاه گفت «مصدق را در همان احمدآباد خاکش کنید»؛ ما هم او را به امانت در تابوت گذاشتیم

خاطرات غلامحسین مصدق، فرزند مصدق: دو روز بعد از ۳۰ تیر، ما به ابن‌بابویه رفتیم، جایی که شهدای ۳۰ تیر را دفن کرده بودند. شب که رفتیم آنجا، پدرم سر قبر آن بیست و سه چهار یا بیست و هشت نفری که کشته شده بودند رفت. نشست گریه کرد. برای این‌ها خیلی ناراحت شده بود. بعد به من گفت «غلام، جای من پیش این بچه‌های من است. من روزی که مُردم باید همین‌جا پیش این بچه‌ها دفن بشوم.». امیرعباس هویدا با من دوست بود؛ به او درمورد وصیت گفتم و برای شاه پیغام دادم که پدرم چنین وصیتی کرده است. شاه، اما گفته بود «نه! همان احمدآباد خاکش کنید.»
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

خاطرات فرزند مصدق، شماره ۱۷ (پایانی): شاه گفت «مصدق را در همان احمدآباد خاکش کنید»؛ ما هم او را به امانت در تابوت گذاشتیم

خاطرات فرزند مصدق، شماره ۱۷ (پایانی): شاه گفت «مصدق را در همان احمدآباد خاکش کنید»؛ ما هم او را به امانت در تابوت گذاشتیم

خاطرات فرزند مصدق، شماره ۱۷ (پایانی): شاه گفت «مصدق را در همان احمدآباد خاکش کنید»؛ ما هم او را به امانت در تابوت گذاشتیم

خاطرات فرزند مصدق، شماره ۱۷ (پایانی): شاه گفت «مصدق را در همان احمدآباد خاکش کنید»؛ ما هم او را به امانت در تابوت گذاشتیم

نظرات بینندگان