خاطرات علی اکبر صالحی، شماره ۸: البرادعی به من گفت «چهره پدرم را در صورت آقای خاتمی دیدم»
خاطرات علی اکبر صالحی: از جلسه که بیرون آمدیم، البرادعی گفت: «آقای صالحی! من چیزی از ایران به عنوان سوغات نمی خواهم. فقط از عکس هایی که با آقای خاتمی گرفتیم یک آلبوم برایم تهیه کنید.» تعجب کردم. این اولین باری بود که می دیدم یک خارجی این چنین تقاضایی دارد. البرادعی گفت: «می دانید چرا این عکس ها را می خواهم؟ من چهره پدرم را در صورت آقای خاتمی دیدم.»