یک تحلیلگر ارشد مسائل سیاست خارجی، اظهار کرد: «مشکل در وین، مقر آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیست بلکه در تهران و واشنگتن است. این دو اگر اراده کنند و به توافق برسند، آژانس در حاشیه قرار میگیرد. از این جهت اینکه بگوییم گزارش گروسی یک اثر مخربی دارد و همهی نقشهها را نابود میکند، خیر اینطور نیست.»
امیرعلی ابوالفتح در گفت و گو با خبرنگار «انتخاب» در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه پیشبینیاش از دور هفتم مذاکرات چیست و چه اتفاقی میافتد، مطرح کرد: «اتفاقاتی که میافتد این است که همچون دورهای قبلی، هیئتها در جلسه حاضر میشوند، تبادل نظر میکنند، مواضع خود را به اطلاع هم میرسانند و ماحصل نشست کمیسیون مشترک ایران و گروه ۱+۴ از طریق رابطها به اطلاع امریکاییها که در حاشیه نشست حضور دارند، میرسد و دیدگاه امریکاییها دوباره به جلسه برمیگردد و به اطلاع مقامات تیم مذاکرهکنندهی ایرانی میرسد. این رفت و برگشت انجام میشود و اگر دیدگاه ایران و امریکا تغییر کرده باشد، زمینه برای توافق فراهم میشود که من دور از انتظار میدانم و فکر نمیکنم این اتفاق بیافتد؛ البته امیدوارم پیشبینی من غلط از آب دربیاید و خوشحال میشوم که این خبر را بشنوم که غلط بوده، اما شواهد و قرائن نشان میدهد که زمینه برای رسیدن به توافق در زمان کوتاه فراهم نیست. من اطلاعات محرمانه و مسائل پشت پرده را خبر ندارم و بر اساس اطلاعات آشکار میتوانم نظر دهم، اما اگر مسائلی در پشتپرده و محرمانه باشد و بر اساس آنها قرار باشد که تحولاتی رخ دهد را من اطلاعی ندارم.»
این کارشناس سیاست خارجی در خصوص امکان توافق موقت، گفت: «این هم میتواند یک گزینه باشد، ولی چندان محتمل نمیدانم؛ به این دلیل که ایران به مواضع خودش یعنی اینکه تحریمها یک جا برداشته و راستیآزمایی و تضمین داده شود، اصرار دارد.»
وی در ادامه متذکر شد: «دفعه قبل که توافق موقت حاصل شد با این نیت بود که یک فرصت زمانی برای رسیدن به توافق نهایی و نوشتن یک سند با جزئیات، داده شود. در واقع طرفین گفتند که در هر نقطهای که قرار داریم، توقف میکنیم تا یک یک متنی را باهم تهیه کنیم. اما الان قرار نیست متنی تهیه شود و توافق موقت شود برای ۶ ماه؛ پذیرفتن توافق موقت یعنی اینکه روی کاغذ آقای بایدن مینویسد به عنوان رئیس جمهور امریکا بنابر اختیاراتم امضا میدهم که تحریمهای ایران را به حالت تعلیق در میاورم و بعد هم این امر محقق میشود و امریکا به مذاکرات باز میگردد؛ بنابراین این مسئله دیگر نیازی به توافق موقت ندارد و از اول هم میتوانند این کار را بکنند. از این جهت یک گزینه خوبی هست، ولی به آن نیازی نیست چرا که معلوم نیست بعدش قرار است چه شود. با این تفاسیر، من چندان آن را محتمل نمیدانم.»
ابوالفتح در باره اینکه سفر گروسی به ایران و بینتیجه خواند مذاکرات از سوی او، چه تاثیری بر مذاکرات دارد، عنوان کرد: «این موضوع یکی از موضوعات جنگ روایتهاست. جمهوری اسلامی گفت مذاکرات خوب و نتیجه بخش بوده و در حال تنظیم یک توافق با آژانس هستیم، از آن طرف روایت گروسی این بود که نتیجه بخش نبوده و گزارشش هم به اطلاع شورای حکام و آژانس رسیده است. روایت ایران اگر صحیح باشد، بله اثر مثبت دارد، اما اگر روایت اقای گروسی صحیح باشد، اثر منفی دارد. با این حال باید این را در نظر بگیریم که وین بخواهد به نتیجه برسد، به نظر گروسی مبنی بر موفقیتآمیز بودن یا نبودن مذاکرات بستگی ندارد چرا که وین است که به گروسی میگوید مثبت عمل کن یا نه.»
وی افزود: «مشکل در جای دیگر است؛ مشکل در وین، مقر آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیست بلکه در تهران و واشنگتن است. این دو اگر اراده کنند و به توافق برسند، آژانس در حاشیه قرار میگیرد. از این جهت اینکه بگوییم گزارش گروسی یک اثر مخربی دارد و همهی نقشهها را نابود میکند، خیر اینطور نیست.»
ابوالفتح همچنین در پاسخ به این پرسش که در این دوره از مذاکرات، تیم مذاکرهکننده ایران چندان مسلط بر زبان انگلیسی نیستند و مترجم هم همراه تیم ایرانی هست، این امر چه تاثیری در مذاکرات دارد، گفت: «اینکه آشنایی به زبان نداردند را من نمیتوانم تایید کنم چرا که رزومه بعضی از اعضای اصلی تیم مذاکرهکننده ایران را که بررسی میکردم، افرادی هستند که تحصیلات بالایی دارند و سمتهایی دارند که با زبان انگلیسی در ارتباط هستند همچنین بعضیهایشان سالها سفیر بودند و در سازمانهای بین المللی حضور داشتند؛ بنابراین نمیتوانم بگویم که تیم میتواند انگلیسی صحبت کند یا نه. اما آشنا بودن با زبان انگلیسی ملاک نیست بلکه مهم اراده توافق است. ممکن است طرفین نتوانند به یک زبان مشترک صحبت کنند و مترجم داشته باشند، اما به توافق برسند. به باورم این مسئله جزو حواشی است.»