arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۶۵۱۵۲۰
تاریخ انتشار: ۵۸ : ۲۳ - ۱۹ آذر ۱۴۰۰
خاطرات یحیی ریحان، مدیر روزنامه‌ی «گل زرد» در دوره‌ی احمدشاه؛

قسمت ۳۳ / ابوالقاسم ذره گفت هرکس با مرام کمونیستی مخالف باشد دشمن بشریت است

ذره گفت که: «طرفدار مرام کمونیستی می‌باشم و حکومت فعلی ایران کاملا مخالف این مرام است و همه‌روزه کمونیست‌های ایران متواری می‌شوند.» گفتم: «اگر به ایران برگردید و در کارهای سیاسی مداخله نکنید و مشغول تدریس یا هر کار دیگر شوید گذشته‌ی شما را فراموش می‌نمایند و مملکت از شخص دانشمندی چون شما استفاده خواهد نمود.» ذره جواب داد که هرگز مرام خود را تغییر نخواهد داد و بر این عقیده بود که هر کس با مرام کمونیستی مخالف باشد نادرست است و دشمن بشریت است...
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

سرویس تاریخ «انـتخاب»؛ با در دست داشتن مبلغ هشت هزار تومان بابت فروش زمین وضع مالی من خوب شد. [...] تصمیم گرفتم مسافرتی به مسکو بنمایم و پس از مراجعت از کار اداری دست کشیده و در حال بازنشستگی به کارهای آزاد بپردازم. [...]

قبل از خارج شدن از شهر مسکو چون آدرس خانه‌ی آقای سید ابوالقاسم ذره [(سجادی) ۱۲۷۸ – ۷ اردیبهشت ۱۳۱۷] شاعر معروف را داشتم به سراغ او رفتم. در یک خانه‌ی قدیمی‌ساز واقع در وسط شهر یکی از اتاق‌ها را به آقای ذره داده بودند و در هر یک از اتاق‌های دیگر آن خانه یک نفر کارگر سکونت داشت. مالک اصلی خانه یک شاهزاده خانم پیر بود که او هم فقط یک اتاق در تصرف داشت ولی می‌گفت که مشارالیها امیدوار است که روزی مرام کمونیستی از بین برود و مجددا تمام خانه را به تصرف خود درآورد و بدین جهت همیشه مراقبت می‌نماید که به در و پیکر خانه صدمه وارد نشود و ستون‌های خانه عیب ننماید. [...]

آقای ذره قبل از آمدن من به مرض سل مبتلا شده بود و می‌گفت معالجه شده است ولی هنوز در حال پرهیز باقی بود. قبل از بیمار شدن با یک خانم جوان روسی ازدواج کرده بود ولی پس از ابتلا به بیماری خانم از او جدا شده و دیگر پیش او نیامده بود.

ذره خیلی زرد و ضعیف بود و روحا نیز کسل و افسرده به نظر می‌آمد، پرسیدم: «چرا به ایران برنمی‌گردید؟» جواب داد: «اگر به ایران برگردم دمار از روزگار من درمی‌آورند، زیرا در کابینه‌ی وثوق‌الدوله من با قراراداد ایران و انگلیس مخالفت می‌کردم و شب‌نامه‌ منتشر می‌ساختم و یکی دو بار هم مرا حبس کردند و خود شما اطلاع از حال من و سابقه‌ی من دارید.» گفتم: «قرارداد به کلی لغو شد و اوضاع تغییرات زیادی نموده است و مملکت ایران در حال ترقی است. برادر کوچک شما دکتر محمد سجادی در دادگستری ایران مقام مهمی دارد و اگر شما هم مراجعت نمایید مسلما کار مهمی به شما داده خواهد شد و مملکت از وجود شما استفاده خواهد نمود.» ذره گفت که: «طرفدار مرام کمونیستی می‌باشم و حکومت فعلی ایران کاملا مخالف این مرام است و همه‌روزه کمونیست‌های ایران متواری می‌شوند.»

گفتم: «اگر به ایران برگردید و در کارهای سیاسی مداخله نکنید و مشغول تدریس یا هر کار دیگر شوید گذشته‌ی شما را فراموش می‌نمایند و مملکت از شخص دانشمندی چون شما استفاده خواهد نمود.» ذره جواب داد که هرگز مرام خود را تغییر نخواهد داد و بر این عقیده بود که هر کس با مرام کمونیستی مخالف باشد نادرست است و دشمن بشریت است و تمایل به استفاده کردن از زحمت دیگران دارد و می‌خواهد حق طبقه‌ي زحمت‌کش را غارت کند.

ملاحظه کردم که ذره در عقیده و مرام خود به طوری ثابت و استوار است که هرگاه مرحوم لنین از قبر خود بیرون آید و بخواهد مقررات مرام را قدری تغییر دهد ذره موافقت نمی‌کند. لذا دیگر به موضوع بحث خاتمه دادم.

شغل ذره تدریس در مدارس عالی مسکو بود [...]

ادامه دارد...

سپید و سیاه، شماره‌ی ۱۷ (۹۹۷)، چهارشنبه ۸ آذر ۱۳۵۱، صص ۲۴ و ۵۳

نظرات بینندگان