arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۶۵۹۷۷۷
تاریخ انتشار: ۳۲ : ۲۱ - ۰۹ بهمن ۱۴۰۰
گزارشی خواندنی درباره یکی از معروف ترین قهوه خانه های ایران ۶۷ سال پیش؛

تهران، ۱۳۳۳؛ اینجا قهوه خانه‌ی «یوزباشی» ست!

عموم مشتریان این قهوه‌خانه را عده‌ای بنا و معمار و نقاش و کارگر تشکیل می‌دهند که در حقیقت امروزه به صورت باشگاه بنایان و معماران و نقاشان تهران درآمده است... قصه‌های شبانه‌ی مرشد عباس نیز در بین مشتریان قهوه‌خانه‌ي یوزباشی علاقه‌مندان زیادی دارد و اغلب آنان برای این‌که از نزدیک ناظر کلمات و حرکات هیجان‌انگیز «مرشد عباس» باشند ساعت‌ها قبل از شروع برنامه جای مناسبی را برای خود تهیه می‌کنند.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

سرویس تاریخ «انتخاب»؛ در تهران ۱۳۳۳ یعنی ۶۷ سال پیش سه کافه یا قهوه‌خانه‌ معروف‌تر از بقیه بودند: کافه «یوزباشی» قهوه‌خانه قنبر و کافه آئینه، باز کافه یوزباشی از آن دو هم معروف‌تر بود و اصلا برای خودش برو بیایی داشت. می‌گفتند موسسش‌ یعنی همین آقای یوزباشی که در نیمه‌ی نخست سال پیش از آن، ۱۳۳۲، از دار دنیا رفته بود، یکی از فراشان درباره ناصرالدین‌شاه بوده و اتفاقا از ورزشکاران و پهلوانان زمان خود به شمار می‌رفته است. نام اصلی‌اش حسین اردوخانی بود. ۲۳ سال از سلطنت شاه شهید می‌گذشت که به دنیا آمد. نمی‌دانیم چه شد که به دم و دستگاه ناصرالدین‌شاه راه یافت و بعد هم شد فراش‌باشی دربار، اما شایع بود که بر اثر حسن خدمت صد فراش را زیر دستش گذاشتند و لقب یوزباشی را پیشکشش کردند.

یوزباشی دو سالی مانده به ترور سلطان صاحب‌قران به دست میرزا رضا کرمانی یعنی در ۱۲۷۳ بنا به عللی که نمی‌دانیم مجبور به ترک دربار شد و همان زمان به سرش زد که کسب و کاری درخور لقب پرطمطراقش برای خود دست و پا کند؛ لقبی که کمامان تا زمان مرگ به همان خطاب ‌شد.

بالاخره فراش‌باشی مستعفی دربار، قهوه‌خانه‌ای در خیابان شاه‌آباد، همین جمهوری خودمان، برای خود برپا کر و بر سردرش بزرگ ‌چسباند: «قهوه‌خانه‌ یوزباشی»، کم‌کم با مدرن شدن تدریجی تهران در دوران پهلوی، یوزباشی هم از قطار مدرنیته جا نماند و با تغییر نام قهوه‌خانه‌اش به «کافه یوزباشی» سوار بر آن قطار شد. ضمن این‌که علاوه بر پاتوق شدن کافه‌اش به عنوان مقر یک صنف، خودش هم با اعتبار و سخنرانی‌هایش نقشی فعال در هر دوره از انتخابات مجلس بازی می‌کرد تا ۱۳۳۲ که مرد و کافه‌اش سپرده شد به دست شاگردان قدیمی‌اش. در ادامه گزارش کاویان، خبرنگار مجله‌ی خواندنیها، را از حال و هوای کافه یوزباشی در بهمن ۱۳۳۳ که به تاریخ سه‌شنبه دوازدهم بهمن همان سال در این مجله منتشر شد می‌خوانید:

 

عموم مشتریان این قهوه‌خانه را عده‌ای بنا و معمار و نقاش و کارگر تشکیل می‌دهند که در حقیقت امروزه به صورت باشگاه بنایان و معماران و نقاشان تهران درآمده است.

شما هم اگر قصد ساختن بنایی را دارید، کافی است با یک تلفن به قهوه‌خانه‌ي یوزباشی کارگرهای مورد لزوم خود را اعم از بنا و معمار و فرساز و غیره بدون کمترین دوندگی و زحمت فراهم سازید.

به این جهت همین‌که تلفن قهوه‌خانه‌ی یوزباشی به صدا درمی‌آید ناگهان توجه کلیه‌ی مشتریان را به سوی خود جلب می‌کند و شاید این تنها جایی باشد که مشتریان آن همیشه گوش به زنگ هستند.

کاندیداهای تهران به محض انتخابات یک‌سر به سراغ یوزباشی می‌رفتند ولی به این موضوع اطمینان داشتند که رای‌های قابل توجه یوزباشی غیر قابل خرید است که با این ترتیب اهمیت نقش یوزباشی در انتخابات تهران معلوم می‌شود. چگونگی فعالیت و نطق‌های انتخاباتی یوزباشی برای تهیه‌ی رای به کاندیداهای مورد نظر خود یکی از صحنه‌های جالب و تماشایی قهوه‌خانه‌ی یوزباشی محسوب می‌شود.

 

نقالی مرشد عباس

قصه‌های شبانه‌ی مرشد عباس نیز در بین مشتریان قهوه‌خانه‌ي یوزباشی علاقه‌مندان زیادی دارد و اغلب آنان برای این‌که از نزدیک ناظر کلمات و حرکات هیجان‌انگیز «مرشد عباس» باشند ساعت‌ها قبل از شروع برنامه جای مناسبی را برای خود تهیه می‌کنند.

این دسته از مشتریان به قدری به این برنامه معتاد شده‌اند که حاضرند برای عدم تعویق این برنامه حتی از کار خود دست کشیده و سر بی‌شام زمین بگذارند.

اکنون در تهران گذشته از قهوه‌خانه‌ی یوزباشی دو قهوه‌خانه‌ي سرشناس دیگر نیز وجود دارد که یکی به نام قهوه‌خانه‌ی قنبر و دیگری به قهوه‌خانه‌ی آئینه معروف است ولی سابقه و سنین قهوه‌خانه‌ی یوزباشی بیش از دیگران است که این خود امتیازی برای یوزباشی به شمار می‌رود.

 

وقتی یوزباشی مرد...

یک سال و نیم قبل یک روز یوزباشی که بر اثر گرمای زیاد به آب‌تنی پرداخته بود، مبتلا به بیماری ذات‌جنب گردیده و دیری نپایید که در سن ۸۲ سالگی رخت از جهان بربست.

اکنون از یوزباشی به غیر از قهوه‌خانه دو دختر باقی است که هر دو نیز صاحب اولاد و زندگی هستند. اداره‌ی قهوه‌خانه‌ نیز به عهده‌ی دو تن از شاگردان قدیمی مرحوم یوزباشی است که اولی مشهدی عباس نام داشته و ۴۵ سال است که در این قهوه‌خانه مشغول کار است و دیگری به نام محسن که او نیز ۲۵ سال تمام کارش توزیع چای در بین مشتریان قهوه‌خانه‌ی یوزباشی است.

روزانه به طور متوسط در قهوه‌خانه‌ی یوزباشی تعداد یک هزار چای به مصرف می‌رسد که این خود وسعت کار و ازدیاد مراجعین را به این قهوه‌خانه معلوم می‌دارد.

 

نظرات بینندگان