ماجرای درگیری اجدادی میان دو خانواده که منجر به تشکیل چندین پرونده و قطع انگشت دو دست یکی از طرفین درگیری شده است، در دادگاه کیفری استان تهران رسیدگی میشود.
این پرونده در پی یک درگیری اجدادی تشکیل شده و پدربزرگان طرفین پرونده از سالها قبل با هم مشکل داشتند و درگیر شده بودند. حالا این درگیری به نوههای آنها رسیده است. یک سال قبل درگیری دستهجمعی در جنوب تهران به پلیس گزارش شد. با حضور مأموران در محل، طرفین درگیری بازداشت شدند و یکی از آنها که بهشدت زخمی شده بود به بیمارستان انتقال یافت. در تحقیقات مشخص شد طرفین درگیری نوادگان همان دو خانوادهای هستند که سالهاست با هم مشکل دارند و پروندههای زیادی علیه همدیگر تشکیل دادهاند.
با بررسی سوابق درگیری این دو خانواده، مشخص شد آنها از سالها قبل با توجه به اینکه پدربزرگانشان اختلاف داشتند، با یکدیگر درگیری داشتند و هیچکدام هم حاضر نیستند محله را ترک کنند و هر وقت دو نفر از اعضای این دو خانواده با هم روبهرو میشوند، درگیری شدیدی بین آنها رخ میدهد و پروندهای تشکیل میشود؛ طوری که دهها پرونده علیه همدیگر تشکیل دادهاند.
این در حالی بود که به مأموران خبر رسید مرد مجروح انگشت شست یکی از دستانش را از دست داده و انگشت شست دست دیگرش را پیوند زدهاند، اما حرکت زیادی ندارد. به این ترتیب با تکمیل تحقیقات پرونده با درخواست قصاص از سوی مجروح به شعبه 11 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
در جلسه رسیدگی به این پرونده، ابتدا نماینده دادستان توضیحاتی درباره کیفرخواست داد و خواستار مجازات متهم شد. در ادامه مرد شاکی به نام محمد در جایگاه قرار گرفت. وی گفت: پدربزرگ من و پدربزرگ حسن (متهم) از دهها سال قبل با هم اختلاف داشتند و این اختلاف دنبالهدار سالها ادامه پیدا کرده و تا جایی پیش رفته بود که هر بار یکی از اعضای خانواده ما با یکی از بستگان حسن روبهرو میشد، درگیری رخ میداد. اعضای خانواده ما و آنها در این زمینه پروندههای زیادی در کلانتری دارند. به خاطر همین درگیریها بود که همه اعضای خانواده ما و آنها همیشه مسلح به قمه و شمشیر بودند. حتی زنان و دختران نیز وقتی از خانه بیرون میروند، مسلح به قمه و شمشیر هستند.
وی ادامه داد: هر بار یکی از اعضای خانواده ما با یکی از اعضای خانواده حسن روبهرو میشد، آنها با سایر اعضای خانواده تماس میگرفتند و درگیری رخ میداد. آخرین بار هم من سوار ماشین در حال عبور از خیابان ابوذر بودم که با حسن روبهرو شدم. ما به هم نگاه کردیم و بلافاصله او با چند نفر از اعضای خانوادهاش تماس گرفت و آنها همگی با شمشیر و قمه به سمت من حملهور شدند و ماشینم را تخریب کردند. در آن درگیری حسن با قمه به انگشت شست دست چپم زد و فردی دیگر به نام برزو نیز با شمشیر انگشت شست دست راستم را قطع کرد. انگشت شست دست چپم در بیمارستان پیوند زده شد، اما هیچ حرکتی نمیکند. انگشت شست دست راستم بهطور کامل قطع شده است و من درخواست قصاص دارم. البته من برای هر دو نفر درخواست قصاص دارم.
سپس دو متهم به دفاع پرداختند و منکر اتهام خود شدند. حسن گفت: من هیچ درگیریای با محمد نداشتم و ضربهای به دست او نزدم. آن شب وقتی درگیری در خیابان رخ داد، شاهدان با گوشیهای موبایل از صحنه درگیری فیلمبرداری کردند و این فیلم نشان میدهد قطع انگشت دست محمد کار من نبوده است. قبول دارم درگیری که میان خانواده من و خانواده محمد وجود دارد سابقه چندینساله دارد و به اجداد ما برمیگردد، اما من آن شب ضربهای به دست محمد نزدم. اصلا سلاحی نداشتم که بخواهم ضربهای بزنم. من در آن درگیری غافلگیر شدم، چون یکباره همه ریختند و دعوا شد و اصلا فرصتی نبود که من بخواهم خودم را مجهز کنم و سلاحی دستم بگیرم. من اطمینان دارم اگر فیلمی را که از حادثه ضبط شده است ببینید، متوجه میشوید قطع انگشت دست شاکی کار من نبوده است. البته من منکر درگیری نیستم و درگیری هم خیلی قدیمی است، اما من چنین کاری نکردم.
برزو، دیگر متهم پرونده نیز جرمش را انکار کرد و گفت با شاکی درگیر نشده است.
درحالیکه شاکی پرونده درخواست قطع عضو را مطرح کرده بود، پرونده به پزشکی قانونی فرستاده شد تا کارشناسان پس از بررسی اعلام کنند امکان قصاص عضو این دو متهم وجود دارد یا خیر. پس از اظهارنظر کارشناسان پزشکی قانونی، قضات درباره این پرونده حکم صادر میکنند.
شرق