arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۶۶۰۷۳۶
تاریخ انتشار: ۲۶ : ۰۹ - ۱۵ بهمن ۱۴۰۰
پراجکت سیندیکیت:

چرا چین چشم انتظار حمله روسیه به اوکراین است؟

جالب است که علیرغم منافع بالای چین در بحران اوکراین، پکن به شدت مراقب است تا دست خود را رو نکند. در حالی که در رسانه‌های غربی بر تشدید تنش‌ها تأکید می‌شود، مطبوعات رسمی چین در حد گسترده‌ای به موضوع اوکراین نمی‌پردازند. بین ۱۵ دسامبر، زمانی که پوتین و شی جین پینگ یک نشست مجازی برگزار کردند تا ۲۴ ژانویه امسال، روزنامه مردم، سخنگوی رسمی حزب کمونیست چین، تنها یک مقاله در مورد بحران اوکراین منتشر کرد که آن هم در مورد مذاکرات بی نتیجه در اواسط ژانویه بین روسیه و آمریکا و متحدانش در ناتو بود.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

پراجکت سیندیکیت نوشت: پکن ممکن است در 6500 کیلومتری کیف، پایتخت اوکراین باشد، اما به لحاظ ژئوپلیتیکی از تشدید بحران بر سر سرنوشت اوکراین سود می برد. اگر روسیه به اوکراین حمله کند و درگیری طولانی با ایالات متحده و متحدان غربی آن را تسریع کند، بدیهی است که چین سود خواهد برد. آمریکا باید منابع استراتژیک خود را برای مقابله با روسیه منحرف کند و متحدان اروپایی اش بیش از پیش به توجه به درخواست های ایالات متحده برای پیوستن به ائتلاف ضد چینی آمریکا، بی میل خواهند شد.

به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»؛ در ادامه این مطلب آمده است: اما اگر جو بایدن، رئیس‌جمهور ایالات متحده با پذیرش برخی از خواسته‌های ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه بحران را خنثی کند، چین احتمالاً از نظر استراتژیک وضعیت بدتری خواهد داشت. در حالی که پوتین از مزایای دیپلماسی اجباری خود بهره خواهد برد و بایدن از باتلاق احتمالی در اروپای شرقی اجتناب می کند، چین خود را تنها محور استراتژی امنیت ملی آمریکا خواهد دید. بدتر از آن، پس از اینکه پوتین به طرز ماهرانه ای از حساسیت آمریکا در مورد چین به منظور ایجاد مجدد حوزه نفوذ روسیه استفاده کرد، ارزش استراتژیک کارت چین پوتین ممکن است به میزان قابل توجهی کاهش یابد. برای پوتین، سرمایه گذاری بر ترس بایدن در مورد کشیده شدن به درگیری با یک دشمن ثانویه یعنی مسکو به منظور گرفتن امتیازات امنیتی حیاتی، اقدامی مخاطره آمیز اما هوشمندانه است. اما دستور تهاجم به اوکراین و در نتیجه داوطلب شدن به عنوان دشمن اصلی ژئوپلیتیکی آمریکا، حداقل در کوتاه مدت تا میان مدت به سختی به نفع کرملین است. تحریم‌های فلج‌کننده غرب و هزینه‌های بالای مبارزه با شورش در اوکراین تقریباً به طور قابل‌توجهی روسیه را تضعیف می‌کند و پوتین را از نظر داخلی منفور و بیشتر به شی جین پینگ، رئیس‌جمهور چین وابسته می‌کند.

جالب است که علیرغم منافع بالای چین در بحران اوکراین، پکن به شدت مراقب است تا دست خود را رو نکند. در حالی که در رسانه های غربی بر تشدید تنش ها تأکید می شود، مطبوعات رسمی چین در حد گسترده ای به موضوع اوکراین نمی پردازند. بین 15 دسامبر، زمانی که پوتین و شی جین پینگ یک نشست مجازی برگزار کردند تا 24 ژانویه امسال، روزنامه مردم، سخنگوی رسمی حزب کمونیست چین، تنها یک مقاله در مورد بحران اوکراین منتشر کرد که آن هم در مورد مذاکرات بی نتیجه در اواسط ژانویه بین روسیه و آمریکا و متحدانش در ناتو بود.

نبود سرمقاله ها یا تفسیرهایی که حمایت چین را از روسیه ابراز می کنند نیز قابل توجه است. جالب‌تر اینکه خلاصه‌ای از نشست پوتین-شی که توسط کرملین منتشر شد، ادعا می‌کرد که شی از درخواست پوتین برای تضمین‌های امنیتی غرب که مانع گسترش بیشتر ناتو به سمت شرق می‌شود، حمایت می‌کند، اما نسخه چینی که توسط خبرگزاری رسمی شین‌هوا منتشر شد، چنین اشاره‌ای نداشت. به‌جای تأیید صریح موضع پوتین، بیانیه شی جین‌پینگ مبهم بود و کلیاتی درباره ارائه حمایت متقابل قاطعانه در مورد مسائل مربوط به منافع اصلی یکدیگر را مطرح می کرد. این الگو زمانی که وانگ یی، وزیر امور خارجه چین با آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه ایالات متحده در 27 ژانویه صحبت کرد نیز ادامه یافت. رسانه های غربی بیانیه وانگ در مورد اوکراین را به عنوان ابراز حمایت از پوتین توصیف کردند. در واقع، وانگ منفعت دیپلماتیک چین را از بحران اوکراین در حاشیه قرار داد و تنها گفت که نگرانی های امنیتی منطقی روسیه باید مورد تاکید قرار گیرد و حل شود.

سکوت چین در مورد اوکراین نشان می دهد که شی به دقت منافع خود را پوشش می دهد. مطمئناً دیپلماسی تهاجمی پوتین حداقل در حال حاضر در خدمت منافع چین است. اگر مسکو تصمیم بگیرد به اوکراین حمله کند و تمرکز استراتژیک ایالات متحده را از چین منحرف کند، برای پکن خیلی بهتر است.

اما، با فرض اینکه شی نیت واقعی کرملین در قبال اوکراین را نمی داند که جای تردید است پوتین آنها را با همتای چینی خود در میان گذاشته باشد، او نیز محتاط است که کارت های خود را نشان ندهد. هرگونه ابراز حمایت بی چون و چرای چین از خواسته های پوتین می تواند محدوده ی ابتکار عمل چین را تنگ تر کند. در بدترین حالت، سوق دادن پوتین به مسیر جنگ در برخی محافل مسکو به عنوان یک توطئه شیطانی چینی برای استفاده از روسیه به عنوان یک مهره استراتژیک در جنگ سرد چین و آمریکا تعبیر می شود. از طرف دیگر، اگر پوتین تدابیری بیندیشد و از بروز یک فاجعه احتمالی جلوگیری کند، چین به دلیل حمایت از خواسته های دست نیافتنی کرملین احمق به نظر خواهد رسید.

در کنار عدم قطعیت استراتژیک، حاکمان چین می دانند که حمایت صریح از پوتین تقریباً به طور قطع با روابط پکن با اتحادیه اروپا که اکنون دومین شریک تجاری بزرگ چین است، در تضاد خواهد بود. در محاسبات استراتژیک سیاستگذاران چینی، جلوگیری از عضوگیری ایالات متحده از اتحادیه اروپا در ائتلاف ضد چینی خود بسیار حیاتی است. استقلال و امنیت اوکراین برای اتحادیه اروپا بسیار مهم است و تلاش‌های چین برای کمک و حمایت از پوتین باعث واکنش اروپا خواهد شد. حداقل، اتحادیه اروپا می تواند با محدود کردن انتقال فناوری چین و ابراز حمایت دیپلماتیک بیشتر پکن از تایوان مجبور به پرداخت هزینه کند. به ویژه، اعضای اروپای شرقی اتحادیه اروپا که روابط تجاری کمتری با چین دارند، اما بیشتر مورد تهدید موضع تهاجمی روسیه هستند، در موقعیت بسیار قوی‌تری نسبت به کشورهای بزرگ عضو برای بازی با کارت تایوان برای انتقام گرفتن از چین قرار دارند. افراد کمی در تیم رهبری چین احتمالاً این ریسک را ارزشمند می دانند.

رهبران چین واقع‌گرا هستند و می‌دانند که نمی‌توانند بر نتیجه بحران کنونی اوکراین تأثیر بگذارند، حتی اگر مداخله علنی داشته باشند. از آنجایی که پوتین بیشتر کارت‌ها را در بن بست فعلی در دست دارد، بعید است که حمایت دیپلماتیک چین محاسبات استراتژیک بازیگران اصلی در واشنگتن، بروکسل یا حتی مسکو را تغییر دهد. تنها در صورتی که پوتین به اوکراین حمله کند، نفوذ پکن به طور چشمگیری افزایش می‌یابد، زیرا او در این صورت به حمایت اقتصادی چین برای کاهش تأثیر تحریم‌های غرب نیاز خواهد داشت.

اما در حال حاضر، همه اینها تا آنجا که به شی مربوط می شود، در حد حدس و گمان است. اگرچه چین یک ابرقدرت است، اما به طور موقت به یک ناظر تبدیل شده است و با نگرانی و امیدواری در حاشیه ایستاده و به دنبال آشکار شدن زوایای بحران اوکراین است.

نظرات بینندگان