شغل کارشناس بازرگانی میتواند بسیار چالشی باشد. بهخصوص در شرکتهای متوسط و کوچک، سازمانها از محدودیت منابع رنج میبرند و این باعث میشود کار افرادی که در بخش بازرگانی فعالیت میکنند سختتر هم باشد. برای مثال یک کارشناس بازرگانی ممکن است بهصورت روزانه با حجم بالای وظایف از برنامهریزی گرفته تا تحویل کالاها، مدیریت مشتریان و پرسنل، اطمینان از اینکه محمولهها با قوانین تجارت داخلی و بینالمللی مطابق دارند و قوانین و مقررات مالی و بازرگانی، روبرو باشد. به همین دلیل داشتن برخی ویژگیهای شخصیتی درست، به این افراد کمک میکند تا کار خود را مؤثرتر و حرفهایتر انجام دهند. در این مقاله به ۹ مهارت مهم (از مهارت های لازم مالی و تکنولوژی گرفته تا مهارتهای بینفردی و ارتباطی) که کارشناس بازرگانی باید داشته باشد یا آنها را در خود پرورش دهد، اشاره میکنیم. درحالیکه برخی از این مهارتها کاملاً مختص مدیران بازرگانی هستند، سایر این مهارت ها برای همه افراد شاغل کارساز بوده و از طریق تست شخصیت شناسی قابل استخراج هستند.
همه افرادی که درگیر کسبوکار هستند باید علاقه زیادی به مسائل مالی داشته باشند. این موضوع کلید موفقیت مالی سازمان است و برای یک مدیر بازرگانی هم صدق میکند. در میان همه مهارتهای مالی، مدیران بازرگانی باید توانایی درک سیستمهای حسابداری و همچنین فرایندهای برنامه ریزی بودجه را داشته باشند.
بودجه برنامه مخارج است که به سازمانها کمک میکند اهداف و اولویتهای خود را برای یک سال مالی تعیین کنند. برخی از مهمترین مسئولیت ها در شغل مدیر بازرگانی شامل آمادهسازی گزارشهای مخارج، کمک به تعیین بودجه و اطمینان از اینکه تیمها طبق بودجه تعیینشده فعالیت میکنند، است. مهارتهای مالی بهخصوص برای افرادی که در سازمانهای کوچک و متوسط با بودجه محدود کار میکنند، بسیار مهم است. چرا که در این کسبوکارها انحراف اندک از بودجه تصویبشده میتواند به کسبوکار آسیب بزند.
هر فردی در هر سازمان و نوع فعالیتی که کار میکند، باید با تکنولوژیهای مهمی مثل موبایل، لپتاپ و سرویسهای ابری آشنا باشد. این موضوع بهخصوص در کسبوکارهای کوچک اهمیت بیشتری دارد. چرا که این سازمانها با استفاده از تکنولوژی میتوانند بهرهوری سرمایه خود را افزایش داده، هزینههایشان را از طریق خودکارسازی فعالیت ها کاهش دهند، مستندات را بهصورت آنلاین ذخیره کنند، به بازارهای جهانی دسترسی پیدا کنند و در نهایت خدمات بهتری به مشتریان خود عرضه کنند. در واقع تکنولوژی باعث شده است سازمانها در انجام وظایف خود مؤثرتر عمل کرده و در بازار رقابتی موفقتر شوند.
در حوزه بازرگانی بینالمللی، قوانین و مقررات پیچیدهای در کشورهای مختلف حکمفرما است. به همین دلیل یک کارشناس بازرگانی موفق باید بتواند به درک کاملی از مقررات و قوانین صادرات و واردات و همچنین توافقنامههای تجاری رسیده و فرایندها را بهدرستی درک کند.
یک کارشناس بازرگانی حرفهای باید علاوه بر اینکه از تطابق فرایندها با قوانین و مقررات اطمینان حاصل میکند، از اینکه سایر پرسنل سازمان نیز که در فرایندهای بازرگانی دخیل هستند با این قوانین آشنایی دارند، مطمئن میشود. چرا که شکست در این امر میتواند در نهایت منجر به ضررهای مالی، جریمه از سوی دولتها و بازبینیهای مجدد محمولههای تجاری شود. تاخیر در تحویل محمولهها و معطلی آنها در مرز، علاوه بر اینکه هزینههای مالی گزافی را به سازمان تحمیل میکند میتواند منجر به آسیب به اعتبار سازمان و همچنین، خرابی و فساد اقلام شود.
موفقیت در شغل کارشناس بازرگانی بدون داشتن مهارتهای شبکهسازی و ارتباطات، امکانپذیر نیست. یکی از مسئولیتهای مهم کارشناس بازرگانی در یک سازمان، ارتباط با ذینفعان مختلف از قبیل مشتریان، تأمینکنندگان، شرکتهای حملونقل و بنگاههای دولتی است. این ارتباطات باید بهدرستی ساخته، حفظ و پرورش داده شوند.
یکی از بهترین راههای شبکهسازی و ایجاد ارتباط با ذینفعان و مشتریان، شرکت در رویدادها، کنفرانسها و نمایشگاههایی است که این افراد در آنها حضور دارند. شرکت در این رویدادها از چند جهت اهمیت دارد. یکی از دلایل اهمیت آنها پرورش وفاداری مشتریان و جذب مشتریان جدید است. یکی دیگر از دلایل آن، این است که برقراری ارتباط نزدیک با مسئولین دولتی و سایر افراد مهم در نهایت منجر به این خواهد شد که آنها در زمان بروز مشکل برای سازمان شما، سریعتر برای رفع آن پیگیری خواهند کرد. دلیل آخر این است که ایجاد این روابط به شما کمک میکند تا در حوزه کاری خود یعنی بازرگانی، به شهرت دست پیدا کنید و موقعیت شغلی خود را ارتقا دهید. بهخصوص برای افرادی که سابقه کار کافی ندارند، این مهارت میتواند کمک زیادی کند. (برای استخدام رشته ی مدیریت بازرگانی بدون سابقه کار این قسمت را چک کنید.)
یکی از مهمترین وظایف کارشناس بازرگانی جذب مشتریان جدید و کاهش هزینهها است. برای رسیدن به این هدف، یکی از مهمترین ابزارها تحلیل داده است. در دنیای امروز کسبوکارها با حجم زیادی از دادههای مرتبط با صنعت خود، احاطه شدهاند. تحلیل این دادهها میتواند به یک کسبوکار بینش عمیقی درباره رفتار مشتریان و میزان تقاضای بازارها داده و در نهایت به آنها کمک کند تا تصمیمهای آگاهانهتری بگیرند.
یک مدیر خوب و حرفهای، باید به تمام بخشهای حوزه تحلیل داده از جمله گردآوری داده، تحلیل داده و استخراج بینش از دادهها مسلط باشد. برای مثال او باید بتواند دادههایی مثل آمار فروش را جمعآوری کرده و از آنها برای پیشبینی نیازهای بازار در آینده استفاده کند. به طور مشابه، تحلیل دادههای بازرگانی به کسبوکارها بینشی درباره تقاضا و زنجیره تأمین کالا و خدمات در سطح بازارهای جهانی و داخلی میدهد. کارشناس بازرگانی باید بتواند از این بینش در راستای تصمیمگیری برای شناسایی بازارهای هدف جدید یا راههای جدید برای بهبود محصول استفاده کند.
نکته مهم این است که خیلی از افراد تصور میکنند تحلیل داده تنها در کسبوکارهای بزرگ کاربرد دارد. این تصور کاملاً اشتباه است. چرا که شناخت مشتریان، در هر سطحی از کسبوکار ارزشمند است و باید به آن برای دستیابی به اهداف شرکت اهمیت داده شود.
وقتی از قابلاتکا بودن صحبت میکنیم منظور این است که فرد در آن جایگاه شغلی مسئولیت فعالیتهای خود را میپذیرد. همچنین منظور از انعطاف، توانایی و اشتیاق فرد برای تغییر نحوه تفکر یا فرایندهای از پیش تعیینشده، متناسب با شرایط جدید است.
پرورش این دو مهارت برای اینکه تبدیل به یک کارشناس بازرگانی حرفهای شوید، ضروری است. وقتی مهارت مسئولیتپذیری را در خود پرورش میدهید، بهمرور حس اعتماد را در افرادی که با آنها ارتباط دارید (همکاران یا سایر افراد خارج از سازمان مثل تأمینکنندهها، مشتریها و بنگاههای دولتی) ایجاد میکنید. به طور مشابه، مدیری که انعطافپذیری بالایی دارد میتواند راحتتر با چالشهایی که در مسیر کار با آنها روبرو میشود، کنار بیاید. تغییر دائمی تکنولوژیها باعث شده است افراد ناچار باشند دائماً در حال یادگیری باشند و خود را با شرایط جدید تطبیق دهند. به همین دلیل قدرت تطبیق و انعطاف، در دنیای کنونی یک ارزش مهم به حساب میآید.
اکثر کسبوکارهایی که یک کارشناس بازرگانی در آنها مشغول به کار میشود، ماهیت مشتریمحور دارند؛ این یعنی دریافت بازخورد از مشتریان بسیار مهم و ضروری است. یک مدیر بازرگانی ارتباط نزدیکی با مشتریان سازمان دارد و نهتنها باید بتواند بازخوردها را دریافت کند، بلکه باید نسبت به آنها عکسالعمل بهموقع و مناسبی داشته باشد.
قرار دادن مشتریان در مرکز امور باعث میشود کسبوکار شهرت مثبتی در بازار کسب کند که در درازمدت میتواند به سودآوری بیشتر آن منجر شود. طبق بررسی پژوهشی که اخیراً انجام شده است، ۷۰ درصد از مشتریان حاضر هستند در ازای دریافت خدمات مشتریان بهتر، پول بیشتری پرداخت کنند. همچنین ۶۲ درصد از مشتریان B2B و 42 درصد از مشتریان B2C بعد از تجربه یک خرید خوب، دوباره آن را در آینده تکرار خواهند کرد. همچنین ۶۶ درصد از مشتریان B2B و ۵۲ درصد از مشتریان B2C بعد از تجربه بد از اولین خرید خود، دیگر آن را تکرار نمیکنند.
همانطور که پیشازاین نیز گفتیم، یک مدیر بازرگانی باید با ذینفعان مختلفی مثل مشتریان، شرکتهای حملونقل، مسئولین دولتی و غیره در تعامل باشد. تعامل شفاف و مؤثر با این افراد نقش مهمی در اجتناب از ایجاد کجفهمی و درک نادرست خواهد داشت. به همین دلیل بهعنوان یک کارشناس بازرگانی حرفهای همیشه باید بتوانید منظور خود را بهصورت شفاف و با اعتماد به نفس بیان کنید و بهصورت فعالانه به صحبتهای طرف مقابلتان گوش دهید.
مدیران بازرگانی معمولاً باید تحت شرایط پراسترس، تصمیمات دشواری بگیرند. برای مثال تأخیر در ارسال یک محموله، خرابی آن یا عدم بازپرداخت رسیدهای خرید طبق برنامه ممکن است رخ دهد. همه اینها میتوانند منجر به بروز استرس شده و درعینحال، نیازمند گرفت تصمیمهای سریع برای گذر از شرایط پیچیده هستند. به همین دلیل توانایی حفظ آرامش و گرفت تصمیمهای سنجیده در میانه بروز یک بحران، مهارت مهمی است که یک مدیر بازرگانی حرفهای باید دارا باشد.
به خاطر داشته باشید که لیست مهارتها و قابلیتهایی که یک کارشناس بازرگانی حرفهای باید دارا باشد، تنها فهرستی خستهکننده از مهارتهای مختلف نیست؛ بلکه از آن میتوان بهعنوان یک راهنما برای ورود به بازار حرفهای استفاده کرد. با بهکارگیری راهکارهای گفتهشده در این مقاله، شما قادر خواهید بود خود را بهعنوان یک کارشناس بازرگانی حرفهای به بازار کار معرفی کرده و در مسیر شغلی خود موفق شوید.